حماسه سایه

نام مجموعه: شدو ساگا

نویسنده: جان اسپرانک

جلد اول: فرزند سایه

خیانت و فساد در انتهای هر کوچه ی شهر مقدس اوتیر به شکل مخفیانه انجام می شود. مکانی مناسب برای قاتلی مستقل با وفاداری متزلزل و حتی وسواسی های کمتر. کایم زندگیش را بر روی لبه ی تیغ ساخته است ــ یا دقیق تر ، می گذارند. قتل شغلی خطرناک است، اما او تا کنون با آن سر کرده است. یا درستش این است که سر کرده بود ... چون زمانی که او با یک قرارداد کوتاه مدت به جنوب سفر کرد، همان اول خودش را در میان یک توطئه ی شیطانی یافت.او در گیر مبارزه با تعقیب کنندگان، قاتلان رقیب و شوم ترین نوع جادوگری شد، که اگر از این ماجرا زنده بیرون بیاید، از خوش شانسی بی حدش است. ممکن است وسواسی نباشد، اما هنوز هم چاقو ها و غرایزش را داشت تا به آن ها تکیه کند، همینطور حس عمیقی از انتقام، یا شاید هم عدالت؟ که درونش وجود داشت. اما آیا زمانی که مسیرش از میان خیابان های پست خطرناک اوتیر به سمت تالار های قدرت کج می شود، تنها غرایز و سلاح هایش کافی خواهند بود؟ اگر کایم بتواند از میان دام های پهن شده برایش بگریزد و از خیانت موجود در قلب امپراطوری پرده برداری کند، در نهایت قادر خواهد بود به عنوان فرزند سایه حقش را مطالبه کند ...

جلد دوم: دام سایه

به جهان تاریک خوش آمدید، جایی که حتی سایه ها هم می میرند... دام های خطرناک در سرزمین های شمالی مرموز، و تله های جادویی شیطانی در سایه ها منتظر لحظه ی مناسبند تا ضربه ی خودشان را وارد کنند. بدترین مکان برای جستجو کردن چیزی، حتی برای قاتلی با وفاداری متزلزل و حتی وسواس های کمتر... در اوتیر، او در صدر زنجیره ی غذایی قرار داشت. قاتلی فراتر از مقایسه. سایه ای شوم در شب. اما کایم زمانی که به ملکه برای به سلطنت رسیدنش کمک کرد، آن زندگی خود را پشت سر گذاشت. و اکنون گذشته اش مجدداً او را فرا می خواند. در جستجو برای حقیقت پشت قتل و نا پدید شدن والدینش درون سرزمین های سرد شمالی در بدو تولدش، کایم خودش را در سرزمینی میابد که بندگی سایه را می کند. اربابان با بدترین نوع جادوی خون با قانون مشت آهنین حکومت کرده و مخالفان خود را زیر چکمه ی ستمگریشان له می کنند. در جایی که از مکانی دیگر گرفتار وسوسه شده، و کنترل جادویش را به رحمت سایه واگذار کرده است، کایم در گیر نبردی می شود که به شرکت در آن علاقه ای ندارد. اما در آن مکان بعضی چیز ها وجود دارند که یک فرزند سایه نمی تواند از آن ها چشم پوشی کند، و بعضی از نبرد ها هستند که او نمی تواند از آن ها اجتناب کند. اگر کایم می خواهد نجات بیاید ـــ و اگر می خواهد از حقیقت پشت جادو و مرگ والدینش پرده پرداری کند ـــ پس باید بجنگد. اما آیا قدرت و مهارتش کافی خواهد بود؟ کسی توانایی مقاومت در مقابل دام سایه را دارد؟

جلد سوم: ارباب سایه

ویرانه های شمالی... سرزمین مرگ و سایه، جایی که تنها قدرتمند ترین ها نجات می یابند. اما اکنون کایم باید معمایی را در قلب زندگیش حل کند. تنها چاقوهایش همراه و همدم او هستند، او در دنیایی از شب ازلی، جایی که خورشید هرگز طلوع نمی کند و هر دستی راهش را سد می کند، فرو می رود. کایم شمشیر پدرش را دفن کرد و به نوعی آرامش دست یافت، اما در عمق شمال، قدرتی بی پایان به انتظار خفته است. برای موفقیت در این مأموریت، کایم باید کاری بیشتر از نجات یافتن انجام بدهد. او باید با ارباب سایه روبه رو بشود.

با این رمان، جان اسپرانک پایانی حماسی را برای سه گانه اش رقم زده است.