ترانه متن جالبي داره در زمان گذشته توسط خانمي به نام شهپر خوانده ميشد.عمو سبزي فروش در اصل يك نمايشنامه بوده كه خانم ها اجرا ميكردن داستان خانمي كه سبزي فروش محل سنگ صبورش بوده و اجازه ميداده با او درد دل كنه بنابر اين خانم كه هزار تا عيب داشته ميبينه كه زن هاي زيادي از او خريد مي كنند و سبزي فروش هم چشم چروني ميكنه براي اينكه دل سبزي فروش رو به دست بياره ميخونه عمو سبزي فروش (در اينجا بقيه جواب ميدادند بعله) سبزي كم فروش بعله چشماشو دیدی؟ سرمه خریدی؟عمو سبزی فروش ابروشو دیدی وصله خریدی؟ لبهاشو دیدی؟ زود پسندیدی؟ ماتیک خریدی؟ و ادامه ميده اين دست كجه؟ ( در حاليكه دستش را كج نگه داشته) نه جون من كجه ؟ مرگ من كجه ؟
آقاي «دکتر جلال گنجي نيشابوري» ميگفتند كه
ما هشت دانشجوي ايراني بوديم که در آلمان در زمان «احمد شاه» تحصيل مي کرديم. روزي رئيس دانشگاه به ما اعلام نمود که همه دانشجويان خارجي بايد از مقابل امپراطور آلمان رژه بروند
و سرود ملي کشور خودشان را بخوانند. ما بهانه آوريم که عده مان کم است. گفتند اهميت ندارد. از برخي کشورها فقط يک دانشجو در اينجا تحصيل مي کند و همان يک نفر، پرچم کشور خود را حمل خواهد کرد، و سرود ملي خود را خواهد خواند.چاره اي نداشتيم. همه 8 ايراني دور هم جمع شديم و گفتيم ما که سرود ملي نداريم، و اگر هم داريم، ما به ياد نداريم. پس چه بايد کرد؟
وقت هم نيست که از نيشابور و از پدرمان بپرسيم. به راستي عزا گرفته بوديم که مشکل را چگونه حل کنيم... يکي از دوستان گفت: اينها که فارسي نمي دانند. چطور است شعر و آهنگي را سر هم بکنيم و بخوانيم و بگوئيم همين سرود ملي ما است... کسي نيست که سرود ملي ما را بداند و اعتراض کند...
اشعار مختلفي که از سعدي و حافظ مي دانستيم، با هم تبادل کرديم. اما اين شعرها آهنگين نبود و نمي شد به صورت سرود خواند. بالاخره من گفتم: بچه ها، عمو سبزي فروش را همه بلديد؟.. گفتند: آري. گفتم: هم آهنگين است، و هم ساده و کوتاه. بچه ها گفتند: آخر عمو سبزي فروش که سرود نمي شود. گفتم: بچه ها گوش کنيد! و خودم با صداي بلند و خيلي جدي شروع به خواندن کردم:«عمو سبزي فروش . . ...بله. سبزي کم فروش . . . بله. سبزي خوب داري؟ . .. . بله» فرياد شادي از بچه ها برخاست و شروع به تمرين نموديم. بيشتر تکي? شعر روي کلم? «بله» بود که همه با صداي بم و زير مي خوانديم. هم? شعر را نمي دانستيم. با توافق هم ديگر، «سرود ملي» به اين صورت تدوين شد:
عمو سبزي فروش!.......بله
سبزي کم فروش! ....... بله
سبزي خوب داري!...... بله
خيلي خوب داري؟...... بله
عمو سبزي فروش!.......بله
سيب کالک داري؟.......بله
زال زالک داري؟...... بله
سبزيت باريکه؟ ........ بله
شبهات تاريکه؟ .........بله
عمو سبزي فروش! .....بله
اين را چند بار تمرين کرديم. روز رژه، با يونيفورم يک شکل و يک رنگ از مقابل امپراطور آلمان ، «عمو سبزي فروش» خوانان رژه رفتيم. پشت سر ما دانشجويان ايرلندي در حرکت بودند.. از «بله» گفتن ما به هيجان آمدند و «بله» را با ما همصدا شدند، به طوري که صداي «بله» در استاديوم طنين انداز شد و امپراطور هم به ما ابراز تفقد فرمودند و داستان به خير گذشت.»
اين هم متن ترانه عمو سبزي فروش
عمو سبزی فروش . . . بله.
سبزی کم فروش . . . بله.
ترتیزک داری . . . بله.
توت کالک داری . . . بله.
نعنا هم داری . . . بله.
ترخونم داری؟ . . . بله.
خیار چنبر داری؟ . . . بله.
اونو دوسش داری؟ . . . بله.
عمو سبزی فروش . . . بله.
اون نعنا میخاد . . . بله.
تو رو تنها میخاد . . . بله.
عموسبزی فروش . . . بله.
زالزالک داری؟ . . . بله.
تربچت گلیه؟ . . . بله.
تش قمبلیه؟ . . . بله.
عمو سبزی فروش . . . بله.
سبزی کم فروش . . . بله.
اونو پسندیدی؟ . . . بله.
دستبند خریدی؟ . . . بله.
عمو سبزی فروش . . . بله.
چشماشو دیدی؟ . . . بله.
سرمه خریدی؟ . . . بله.
عمو سبزی فروش . . . بله.
ابروشو دیدی؟ . . . بله.
وصله خریدی؟ . . . بله.
عمو سبزی فروش . . . بله.
لبهاشو دیدی؟ . . . بله.
زود پسندیدی؟ . . . بله.
ماتیک خریدی؟ . . . بله.
عمو سبزی فروش . . . بله.
دستاشو دیدی؟ . . . بله.
دستبند خریدی؟ . . . بله.
عموسبزی فروش . . . بله.
پاهاشو دیدی؟ . . . بله.
پابند خریدی؟ . . . بله.
عموسبزی فروش . . . بله.
هیکل رو دیدی؟ . . . بله.
پیرهن خریدی؟ . . . بله.
عموسبزی فروش . . . بله.
موهاشو دیدی؟ . . . بله.
شونه خریدی؟ . . . بله.
اونوقت که از هند اومدم
با ماشین بنز اومدم
اینقدی بودم
اینقدی شدم
تو منو دیده بودی؟
بله بله بله دیده بودم
تو منو پسندیده بودی؟
بله بله پسندیده بودم
تو که عقل وفهم داری
زلف و سالکو باهم داری
درشکه و یدک داری
یک باغ در ونک داری؟
مرگ من بگو این چشم چپه؟
دیدی که چپه؟
مرگ من چپه؟
دیدی که چپه
جون من چپه؟
دیدی که چپه
تو که عقل وفهم داری
زلف و سالکو باهم داری
درشکه و یدک داری
یک باغ در ونک داری؟
مرگ من بگو این پاکجه؟
دیدی که کجه؟
جون من کجه؟
دیدی که کجه
مرگ من کجه؟
دیدی که کجه
تو که عقل وفهم داری
زلف و سالک باهم داری
درشکه و یدک داری
یک باغ در ونک داری؟
مرگ من بگو این پاشله ؟
دیدی که شله
جون من شله؟
دیدی که شله
مرگ من شله؟
دیدی که شله
تو که عقل وفهم داری
زلف و سالک باهم داری
درشکه و یدک داری
یک باغ در ونک داری؟
مرگ من بگو این گوش کره؟
دیدی که کره
جون من کره؟
دیدی که کره
مرگ من کره؟
دیدی که کره
تو که عقل وفهم داری
زلف و سالک باهم داری
درشکه و یدک داری
یک باغ در ونک داری؟
مرگ من بگو این سر گره؟
دیدی که گره
این چشم چپه؟
دیدی که چپه
این دست کجه؟
دیدی که کجه
این پا شله؟
دیدی که شله
این گوش کره؟
دیدی که کره
این سر گره؟
دیدی که گره
ترجمه عمو سبزی فروش به زبان انگلیسی((3)):
uncle vegetable seller
oh ye
do you have vegetable
oh ye
i want a lemon
oh ye
i want you alone
oh ye
uncle vegetable seller
oh ye
i want a cherry
oh ye
strawberry
oh ye
i want an apple
oh ye
can we be a couple
oh ye
uncle vegetable seller
oh ye
sabzit ashie
oh ye
فقط خودتونو کنترل کنید((21))((42))
هاهاها((2))
قربون فارسی برم((201))
........((122))
اصل کاریشو که نگفتی!!!
ایول
خیلی باحال بود
هرچند دیده بودمش اما با مقدار کمتری شعر
ترکیدم از خنده...ممنون مهشید بانو
خیلی جالب و خنده دار و توپ بود باریک....