داستان دیگم، داستان با دیوها و ایزدهای زرتشت پیش میره!( دارم تبلیغ می کنم بخونینا) یه خورده بی نظم شد کل داستان، شایدم نظر خودمه!واقعا سخت بود نوشتنش ولی من نویسنده تواناییم و خیلی سعی کردم!( تف به ریا) ولی به هر حال یه جاهاییش مشکل داره ببخشید دیگه!
جان حمزه نظر بدین ایرادا رو بگین!
دو نفرم اذیت کردم سر نوشتن این داستان شرمنده هر جفتشون! @H.A.M.I.D @Raloga
@آرمان صبوری 79421 گفته:
اره یه نمه شبیه جرج
البته هوا برت نداره ها فقط یذره
راستی یکمم ممیزی داشت اینجوری پیش بری ارشاد بت گیر میده ها.
فقط سعی کن یکم لحن واضح استفاده کنی چون یجاهایی واقعا مبهم بود ولی در کل عالی بود((200))
کجاهاش مثلا؟ توضیح بده یه کم! وضع نظر دادنو نگاه کن! خب بگو کجا، ابهامش چی بود، چجوری می نوشتم بهتر بود!؟
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
اون شباهت به جرج مارتینم به خاطر دو شخصیتی بودن داستان و پریدن از این یکی به اون یکیه!
هیچی باو
فقط یکم مبهم بود.
در ضمن بدبخت معرفی ایزدان را باید یا تو پاورقی میکردی یا صفحه اول
من اول فک کردم روستا اولیه همون دومیس
پیرمرده که اول داستان بود هم نریمانه.
@آرمان صبوری 79485 گفته:
هیچی باو
فقط یکم مبهم بود.
در ضمن بدبخت معرفی ایزدان را باید یا تو پاورقی میکردی یا صفحه اول
من اول فک کردم روستا اولیه همون دومیس
پیرمرده که اول داستان بود هم نریمانه.
پیرمرد اول داستان همون نریمان بود دیگه! الان منظورت واقعا چی بود؟
دوما در مورد پاورقی ها قبول دارم می بایست صفحه اول یه توضیح کامل در مورد ایزدها و دیوها بدم! ایشالله داستان بعد!
مبهم بودنو مشخص کن! تنبلی نکن!
تنبلی؟؟؟
سرعت نت 3 کیلوبایته.
تازه این خوبشه
همسایمون به همینم راضیه
مث اینکه ملت همه اومدن تو نت...
بگذریم
وایسا ببینم
ما چنتا روستا داشتیم؟
@آرمان صبوری 79489 گفته:
تنبلی؟؟؟
سرعت نت 3 کیلوبایته.
تازه این خوبشه
همسایمون به همینم راضیه
مث اینکه ملت همه اومدن تو نت...
بگذریم
وایسا ببینم
ما چنتا روستا داشتیم؟
دو تا، روستای نریمان و روستایی که میخونه داخلش بود و سیاوش اونجا معرفی میشه!
خب خره تو اون روستا اولیم یه پیرمرده بود یه چیزی بلغور کرد و کدخدا هم برگشت بش درسته؟؟
@آرمان صبوری 79492 گفته:
خب خره تو اون روستا اولیم یه پیرمرده بود یه چیزی بلغور کرد و کدخدا هم برگشت بش درسته؟؟
اخر الاغ، روستای اول همون روستای نریمانه! همونی که اسب داخلش مرده و کدخدا میگه کار پلنگه! اون پیرمرد که کدخدا می پره بهش نریمانه! ورستای دوم فقط و فقط داخل میخونش رو می خونین!
دِ شاسکول یعنی یارو میره دوباره بر میگرده؟؟؟؟
خب یعنی سیاوش اون هیولای روستای اولو مگه نمیکشه؟؟
خب دوباره وقتی بر میگرده نمیشناسنش؟
من گیج شدم...((77))((77))
@آرمان صبوری 79495 گفته:
دِ شاسکول یعنی یارو میره دوباره بر میگرده؟؟؟؟
خب یعنی سیاوش اون هیولای روستای اولو مگه نمیکشه؟؟
خب دوباره وقتی بر میگرده نمیشناسنش؟
من گیج شدم...((77))((77))
چهارتا ستاره اولو می بینی داخل داستان؟ قبل یه روستای دیگه است،همون روستای نریمان، بعدش یه شکارچی که داره یه هیولا رو تعقیب می کنه این هیولای روستای میخونه است!
اون هیولایی که اسب رو کشته، اپوش زاده است، یعنی این کشتن اسب اولین رد پاهای اپوش زاده اند! گرفتی؟ خدایا این روانی رو شفا بده!
آقا ممنون چه عجب یکی به جای چسپیدن زئوس و خانواده اومد از فرهنگ خودمون داستان نوشت!
خو من بچه از کجاى اىن داستان اىراد بگىرم اخه؟؟؟ نه واقعا خودت بگو...تازه با اىن اىرادىم که همه گرفتنم مخالفم( فهمىدى نشستم همشونو خوندم؟؟((200)))نه جدا من چى بگم بهت هان؟؟؟ به نظر من اىن ىه خورده ى خىلى کم مبهم بودن داستان اصلا لازمه... مبهم نباشه ادم چشماشم خسته مىشن چه برسه به خودش...والا...اهان ولى با اىن قضىه پاورقى کاملا موافقم... ببىن دادا اگه خلاقىىتت رو نکشى مىتونى داستان کوتاهتو به ىه کتاب چند جلدىم تبدىلش کنى...لازم نىست که ىه شبه تمومش کنى که بزارى برا بعد اگه بزارىش چند ماه دىگه به کل فراموشش مىکنى...بشىن کم کم بنوىس در ضمن خودکوچک بىنى دارى؟؟؟( مامانم صدام زد نصف حرفام ىادم رفت )مىشى ادامه مىدىشا وگرنه تو مىمونىو ىه ساىت خخخ بعدشم کم خونده نشده که مىگفتى اى واى من و اىن حرفا مثلا عىد بودا هىشکى خونه نبود که بشىنه پاش بچه...بسته همىنا فعلا((200))
@kianaz 79676 گفته:
خو من بچه از کجاى اىن داستان اىراد بگىرم اخه؟؟؟ نه واقعا خودت بگو...تازه با اىن اىرادىم که همه گرفتنم مخالفم( فهمىدى نشستم همشونو خوندم؟؟((200)))نه جدا من چى بگم بهت هان؟؟؟ به نظر من اىن ىه خورده ى خىلى کم مبهم بودن داستان اصلا لازمه... مبهم نباشه ادم چشماشم خسته مىشن چه برسه به خودش...والا...اهان ولى با اىن قضىه پاورقى کاملا موافقم... ببىن دادا اگه خلاقىىتت رو نکشى مىتونى داستان کوتاهتو به ىه کتاب چند جلدىم تبدىلش کنى...لازم نىست که ىه شبه تمومش کنى که بزارى برا بعد اگه بزارىش چند ماه دىگه به کل فراموشش مىکنى...بشىن کم کم بنوىس در ضمن خودکوچک بىنى دارى؟؟؟( مامانم صدام زد نصف حرفام ىادم رفت )مىشى ادامه مىدىشا وگرنه تو مىمونىو ىه ساىت خخخ بعدشم کم خونده نشده که مىگفتى اى واى من و اىن حرفا مثلا عىد بودا هىشکى خونه نبود که بشىنه پاش بچه...بسته همىنا فعلا((200))
کن یو اسپیک انگلیش؟