آگاهسازیها
پاککردن همه
کلاسیک و تاریخی
1
ارسال
1
کاربران
0
Reactions
1,002
نمایش
شروع کننده موضوع 1392/06/03 17:46
باد سرد و گزنده ماه ژانویه زوزه کشان خیابان های شهر هالومان ایالات کانکتی کات را در می نوردید و تا ژرفای وجود رهگذران نفوذ می کرد. آنگاه که دکتر جاشوا کریستین با گامهای بلند از پیچ خیابان سدار گذشت و گام در خیابان الم نهاد، سوز و سرما با شدت تمام به چهره اش خورد. گویی جریانی از هوای سرد قطبی با نیش و چنگالهای یخی اش در حال گزیدن آن بخش کوچک از پوست چهره اش بود که به ناگزیر برای دیدن راه پیش رویش از پوشانیدن آن خودداری کرده بود. هر چند که مسیر را به خوبی می شناخت و می دانست که به کجا میرود ولی با این حال آرزو می کرد که ای کاش ناگزیر از گشودن چشمانش نبود....