Header Background day #27
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

داستان کوتاه: طوفان

5 ارسال‌
5 کاربران
4 Reactions
5,735 نمایش‌
رضا
(@avenjer)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1242
شروع کننده موضوع  

صدای سرفه‌های پیرمرد فرزانه روزها بود در اتاقک کوچکش می‌پیچید و نشان از درد درون سینه‌ی او می‌داد. امروز کودکان محله به دیدن او آمده بودند و مشتاقانه منتظر داستانی دیگر در ازای اندکی همنشینی با او و دور کردن تنهایی‌اش بودند.

پیرمرد داستانش را این‌گونه آغاز کرد: می‌گویند که روزگاری دور در جهانی که تماماً آرامش آن را دربرگرفته بود. تنها صدایی که اندکی سکوت مرگ را از جنگل دور می‌کرد صدای خش خشی بود که باد با حرکت دزدانه از میان شاخه‌های درختان از خود به جا می‌گذاشت.

روزی کرم ابریشمی در گوشه‌ای از جهان چشم گشود و اندکی بعد به او گفته شد پیله‌ای به دور خود بریسد. کرم پیله را ریسید و از آن پیله پروانه‌ای زیبا بیرون آمد. هنگامی که پروانه برای اولین بار بال‌هایش را به هم زد و به پرواز درآمد باد که تا آن روز پاورچین پاورچین از این‌سو به آن‌سو می‌رفت و گمان می‌کرد تنها پادشاه آسمان است با دیدن پرواز پروانه طغیان کرد و از تغیان باد طوفان زاده شد.

طوفان که کودکی بازیگوش بود به هر سو که می‌رفت با خود آشفتگی می‌برد و آرامش دنیا را در هم می‌شکست. طوفان بر سر راهش به جنگل رسید و درختان را که تا آن‌روز با تنبلی ریشه‌های خود را در سطح خاک گسترانیده بودند یکی یکی از جایگاه خود بیرون کشید و هرکدام را به سمتی پرتاب کرد.

پس از عبور طوفان از جنگلی که روزگاری هزاران درخت در آن قد علم کرده بودند، تنها تعداد اندکی جوانه‌ی تازه از خاک سربرآورده باقی مانده بود.

آن جوانه‌ها که سرنوشت درختانی که با بیخیالی به آرامش جنگل عادت کرده بودند را مشاهده کرده بودند، آموختند که طوفانی هم هست و باید ریشه‌ها را عمیق در خاک سفت فرو کنند تا بازیچه دست طوفان نشوند.

پیرمرد این‌گونه داستانش را تمام کرد، چایش را نوشید و چشمانش را بست.

از آن پس دیگر صدایی در اتاق کوچک پیرمرد شنیده نشد و کودکان آموختند که ریشه‌ها را باید عمیق در خاک سفت فرو کرد تا بازیچه دست طوفان نشد، تا روزی که موعد نشان دادن این درس به جوانه‌ها می‌رسد، در آن روز باید زمین را رها کرد تا طوفان درختان چروکیده و خسته را با خود به آسمان ببرد.


   
sat-lotfi70 و srlmsaeidrasouliha واکنش نشان دادند
نقل‌قول
shdx47
(@shdx47)
Active Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 7
 

زیبا بود دوست عزیز


   
رضا واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
real
 real
(@real)
Active Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 10
 

طغیان صحیح است

اصلاح بفرمایید.


   
رضا واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
Dark lord
(@philosophy)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 155
 

سلام داستان خوبی بود ممنونم


   
پاسخنقل‌قول
تالارگفتمان 1
(@ناشناس)
New Member میهمان
عضو شده: 1 ثانیه قبل
ارسال‌: 0

   
پاسخنقل‌قول
اشتراک: