🍂برای همیشه
اینبار
اگر به زندگی باز گردم
قول میدهم
نه به باد بد بگویم نه به باران
نگذارم
حتی برگ خشکی
دلش برنجد
از عبور ناگهانی سایه ی من
و نگذارم
حضورم مانع رسیدن
نسیم به گل سرخ شود
اینبار
اگر به زندگی باز گردم
با بوته سر قرار میروم
با علف
با گل سرخی که هزار بار بی تفاوت
از کنارش گذشتم
با سنگ
که نمیدانم
دل آشفته اش را
کدام آتشفشانی آرام میکند
اینبار
اگر به زندگی باز گردم
با داوودی ها هم پیاله میشوم
با نسترن ها مست میکنم
با گل های شب بو می رقصم
هر طرف که باد وزید
من شعر میخوانم
هر طرف که آسمان غرید
من فکری را از نو میسازم
به کویر میروم
روی ماسه ها
تا بینهایت زنگی قدم میزنم
به سبزه زار هایی میروم که در آن
باد آبروی مترسکی را نمیبرد
به کوه هایی که
غروب را در آغوش میکشند
اینبار
اگر به زندگی باز گردم
تو را
نه...
اینار دیگر تو را
به زندگی ام راه نخواهم داد
اینبار دیگر
یکبار برای همیشه
به تو پایان خواهم داد
تو شعر و این جور چیزا نمی تونم نظر بدم ولی لذت بردم. قشنگ بود و از نظر من خیلی ایراد نداشت فقط اونجا که به کویر میره و قسمت بعدش که میگه(( روی ماسه ها)) ٬ منظورش همون کویره یا به دریا اشاره می کنه؟ چون اگه همون کویر مد نظر باشه از( ( شن ها ))استفاده کنی به نظرم بهتره .
ربط اسم کارت هم به متن درک نکردم. درسته آخرش یه اشاره می زنی ولی به اصل متن نمی خورد. شایدم من نفهمیدم.
موفق باشی. بازم بنویس