واژه گیک اولین بار در اوایل قرن بیستم بوجود امد. آن موقع، در کاروان سیرک ها، افرادی برای سرگرم کردن تماشاچیان خود، دست به هر کاری می زدند. از جمله یکی از آنان که آقای گیک نام داشت، سر مرغها را گاز می گرفت و با دهان می کند و بواسطه این مهارت محیرالعقول و عجیب، اما بی فایده و ترسناکش معروف شده بود.
البه بعید است که بین گیک های امروز کسی را پیدا کنید که سر مرغ گاز بگیرد، چه رسد که آنرا از جا بند.آنها فقط آدم هایی هستند که در حوزه ای خاص، علاقه و دانشی فراوان دارند که معمولا از حد نرمال و رایجش خارج می شود و به مرز "وسواس فکری" می رسد. گیک ها اگرچه بیشتر به علاقه بیمار گونه شان به فناوری های رایانه ای معروفند، اا محدود به حوزه ای خاص نمی شوند. همانقدر که ممکن است با یک گیک گجت یا گیک بازی مواجه شوید، می توانید با گیک های تاریخ، سینما، موسیقی راک، زمین شناسی، نجوم و هر چیز دیگر را هم ببینید. در واقع این علاقه افراطی و نابهنجار (که معمولا به نشانه اصلی هویت فرد بدل می شود)، مشخصه اصلی گیک هاست. با این حال، گیک ها اسنسانهایی به نسبت اجتماعی هستند و گرچه پارامتر اصلی شخصیتی شان همان عشق و علاقه باور نکردنی است، اما معمولا تا وقتی خودشان نخواهند ی در باره اش چیزی از آنان نپرسید تلاش و اصراری برای ابراز و نمایش این علاقه ندارند.
نرد واژه جدید تری است. در سال 1950 میلادی دکتر سوس نویسنده معروف کتاب های کودک و نوجوان- کهشاید اسم کتاب تخم مرغهای سبز و گوشتش رادر فیلم من سم هستم شنیده باشید- در کتابش "اگر یک باغ وحش داشتم" این کلمه را از خود دراورد. او برای تکمیل باغ وحش خیالی خو، سراغ موجداتی تخیلی مانند یک "نرکل" ، یک "سیر ساکر"و یک نرد رفت. یک سال پس از انتشار کتاب، در یالت دیترویت امریکا، از اسم این موجود خیالی پشمالو، برای خطاب کردن کسی که تا آن زمان با القابی مثل "قطره" و "چهارگوش" بین مردم مشهور بود، استفاده شد. کم کمواژه نرد هم جایگاه خودش را بین مردم یافت و معنایی نزدیک به فردی کسل کننده، ازار دهنده و غیر جذاب، که استعداد درخشانی دارد اما روی موضوعی غیر اجتماعی یا غیر معقول متمرکز شده پیدا کد.قسمت اول از سری فیلم های "انتقام نرد ها"در تثبیت این واژه در فرهنگ عمومی مردم نقش مهمی داشت. این فیلم هرند به انتقام موفقیت آمیز چند دانشجوی نرد سال اولی از همکلاسی های هیکلی و ورزشکارشان می پرداخت، اما نرد ها را به عنوان آدم هایی که بیششتر سوژه خنده اند و کسی دوست ندارد جایشان باشد،به مخاطبان معرفی کرد.
و حالا شباهتا و تفاوتای این دو گروه:
نرد ها و گیک ها شباهت های ففاوانی بهم دارند. مهم ترینشان همان علاقه افراطی است که انهها را به موجوداتی متعصب بدل می کنند که حاضرند تا پای ججان ، پای این علاقه بایستند . از آن دفاع کند. بنابراین شما هرچقدر هم مقوله ای را دوست داشته باشید، تاوقتی بخاطر آن رگ گردنی نشوید و خون جبوی چشمتان را نگیرد، نرد یا گیک به حساب نمی ایید. نرد ها و گیک ها حتی اگر از موضوع مورد علاقه شان پول در نیاورند و شغلشان به حوزه دیگری مربوط باشد، باز ساعتها در هفته را به صرف خواندن و دیدن وفکر کردن و پی گیری این علاقه می کنند و چنان در آن غرق می شوند که گاه حتی گذر زمان را از یا می برند. آنها به علاقه خود فخر می فروشند و آنرا نشانه تمایز خووشان از دیگران می دانند.بنابراین هرگز برای طعنه زدن به یک نرد یا گیک، علاقه مریضش را مورد تمسخر قرار ندهید چرا اتفاقا اثر معکوس دارد و او را بجای ناراحت کردن، خوشحالتر میکند(این منما:d)که "چقدر خوب که همه اورا به این صفت میشناسند" درواقع چنین طعنه ای، مدال افتخار و سند پیروزی نرد ها و گیک ها محسوب میشود.
با این حال این دو گروه تفاوتهایی نیز با یکدیگر دارند. به عنوان مثال، گیک ها جزیی نگر تررند و بیشتر به اجزای ریز و میکروسکوپی محیط دورو بر و زندگی اطرافیانشان توجه میکنند. مثلا به این فکر می کنند که فلان همکر یا فامیل، شبیه کدام کاراکتر سینمایی یا داستانی است که تابحال خوانده اند(این یکی دیگه دقیقا خودمم)در حالی که نرد ها کلی نگر ترند و ابعاد موضوعاتی که ذهنشان را درگیر خود می کند، بزرگتر و ماکروسکوپی تر است. مثلا شاید ساعتها درباره آینده انسان بیندیشند، یا قابلیت ها ی توسعه دانش و مررزهای علم بشر را در سالهای آتی را بررسی کنند.(البته این ماجراها همگی در نهایت در ذهن یا نهایتا بحث هایشان اتفاق می افتد.خیال نکنید در ای زمینه ها شغلی دارند یا بابت این فکر ها به آنها پولی می دهند) همین تفاوت نگاه ها به ادبیات و زبان رایج بین انها هم کشیده میشود وگرچه احتمالا از حرف زدن هر دو گروه چیز خاصی نمی فهمید، اما جنس های این دو نفهمی(!) باهم فرق دارند. نرد ها بیشتر با کلمات مخصوص و اصطلاحات من دراوردی خودشان حرف میزنند. مثلا میگویند: صدای کرنبریز واقعا بو میده().شبیه صید ماهیه بین ساعت سه و پنج بعد از ظهر، کنار کشتی یونانی توی کیش. گیک ها اما چون اغلب ریزتر و علمی تر به ماجراها نگاه میکنند،همین گذاره را با اصطلاحات علمی و تخصصی اش به زبان می اورند.مثلا می گویند: کرن بریز تو گام فا میخونه. این نت های سفیدش وسط پاساژها، ادمو دیوونه میکنه!
نردها و گیک ها در اجتماع:
تصویر بیرونی نردها و گیک ها نیز باهم تفاوت زیادی دارند که باعث میشوند در مهارتهای شغلی و کار هایی که به عهده می گیرند، از هم فاصله داشته باشند. گیک ها به نسبت اجتماعی تر، خونگرم تر و بجوش ترند. آنها بخصوص وقتی بحث به موضوع مورد علاقه شان مربوط باشد، خستگی ناپذیرند و تا وقتی که همه رقبا را از میدان بدر نکنند از پا نمیشینند.(جرات دارین بیاین بحث کنیم:d) مثلا اگر با یک گیک سینما در باره پدر خوانده صحبت کنید، تا تک تک گزینه های پیشنهادی برا ی بازی در نقش دون کورلئونه را برایتان ردیف نکند و علت رد شدنشان را نگوید، دست از سر شما بر نمیدارد. گیک ها هرچند بواسطه این صفات بیشتر در معرض اتهام هایی از قبیل خودشیفتگی، مغرور بودن و مدعی بودن قرار دارند، اما در عین حال، فرصت های شغلی بیشتری نیز پیش رویشان قرار می گیرد و به این ترتیب می توانند در بازار کار موفق تر باشند. آنها برای ازدواج، ممکن است سراغ هر جور ادمی بروند(اعم از گیک یا نرد یا ادم های عادی)و ترجیح خاصی از این لحاظ برای زندگی مشترک ندارند. چراکه تصور می کنند از پس ارتباط های انسانیشان بر می /ایند.
در عوض نردها درون گراترند ودر برقراری ارتباط های اجتماعی نسبتا ناتوان محسوب میشوند. به همین خاطر با وجوداستعداد و هوش و قریحه عجیبشان، به راحتی نمی توانند برای خود کاری پیدا کنند و حتی معروف است که اگر کسی پیدا نشود شغلی بهشان بدهد، از گرسنگی خواهند مرد. نرد ها مثل گیک ها وقتی پای موضوع مورد علاقه شان وسط باشد، هیچ کس را قبول ندارند و تا از همه اعتراف نگیرند کوتاه نمی آیند. منتهی به حرف اوردنشان برخلاف گیک ها به این راحتی نیست و ممکن است مدتها در بحث ساکت و صامت گوشه ای بنشینند. آنها بیشتر ترجیح می دهند با نرد هایی مثل خودشان معاشرت کنند و با زبان مخصوص به خود، باهم حرف بزنند. به همین خاطر نیز برای عاشقیت(!) یا ازدواج، نرد ها را به گونه های دیگر(همچین میگه گونه های دیگر که انگار ما انسان نیستیم جد مشترکمون از انسان ها300-400هزار سال پیش از هم جدا شدنو مسیر تکاملیمون جدا شده) ترجیح می دهند. این کار در واقع، انگار یک جور انتخاب طبیعی یا مکانیسم دفاعی ناخود آگاه است که برای بقا بر گزیده اند.
صفات گیک ها و نرد ها:
گیک ها:
گاهی تو چشم است، گاهی شلخته و اشفته.
با علاقه خاص و سبک زندگی ویژه اش، به یک کارشناس در زمینه مورد علاقه اش تبدیل شده.
دایره المعارف زنده حوزه تخصصی اش به حساب می اید.
شاید پرحرف، پر ادعا و خود شیفته به نظر بیاید.
لباس های عجیب و غریب میپوشد.
علائقش شامل: جمع اوری کلکسیون های مختلف، بازی، فیلم (چه هنری چه گیشه ای) موسیقی تکنو، تکنولوژی ،کد نویسی، محاسبات، هک کردن و گجت هاست.
به سرعت سراغ فناوری های تازه میرود و کار با انها را یاد می گیرد.
مشاغل:
طراح وب، بازاریاب، شاغل در آی تی، طراح گرافیک، طراح گیم، کارافرین، کار در کافه
نرد ها:
مدل مویش را از کلاس سوم تا بحال تغییر نداده است.
علاقه یا شیفتگی فراوان به علوم دانشگاهی دارد.
درون گراست.
نا امید و ناتوان از ارتباط های اجتماعی است.
در بخش های مربوط به علایق گسترده اش(علم، کامپیوتر، بازی، فیلم و...) توانایی های گوناگون و گاه بدرد نخوری دارد.
عاشق کامپیوتر شخصی اش است.
علایقش شامل : فیزیک، فانتزی و داستان های علمی- تخیلی، برنامه نویسی کامپیوتر، شطرنج، جنگ ستارگان، بازی های نقش آفرینی آن لاین و بازی زندگی دیگر است.
مشاغل:
دانشمند موشکی، استاد رشته های مهجور دانشگاهی، برنامه نویس کامپیوتر ، مهندس، شاغل در حوزه ای تی، خترع، کار در ویدیو کلوپ.
تفاوت های ظاهری:
گیک:
نوشیدنی: نوشابه
کفش: کتانی
ساز: گیتار
لباس: تی شرت
نرد:
نوشیدنی: قهوه
کفش: راحتی
ساز: ساکسیفون
لباس: پیراهن
خب با این اوصاف......
شما گیک هستید یا نرد؟؟؟؟؟؟تو کدوم حوزه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟یا حتی بینابین؟؟؟؟؟گیکی نرد یا نردی گیک؟؟؟؟؟؟؟؟؟(اینا حالتای بیانابین بودن.یکیشون به گیک ها نزدیک تره اون یکی به نرد)
والا من خودم به شخصه فک کنم گیک باشم.....حوزشم یخورده گستردس....ورزش تاریخ زیست.....
حالا خواهشا شما بگین محض جلبک نبستن کیبورد محترمتون
تا یادم نرفته: منبعش مجله دانستنیهاست.شماره147فک کنم
بیشتر یه نردم که تیشرت میپوشه و بعضی اوقات کتونی:Thoughtful:
حالت های یک گیک در این این جانب مشاهده میشود...
من یک گیک وحشتناک متعصب هستم.کتانی پوش و کلکسیون عطر٫وسایل جادوگری٫کتاب٫فیلم٫وکارت ویزیت جمع کن d: