رستاخیز

همین چند خط انقد جالب و قوی بود که بتونم تصورش کنم و منتظر بمونم.

امیدوارم سریعتر بنویسین و ولشم نکنین

@narsisa 88794 گفته:

همین چند خط انقد جالب و قوی بود که بتونم تصورش کنم و منتظر بمونم.

امیدوارم سریعتر بنویسین و ولشم نکنین

خیلی ممنون دوست عزیز لطفا دارید. حقیقتا فردا که احتمالا کلا خونه نیستم، اما دیر دیر فصل اول تا جمعه شب منتشر میشه.

کتاب اول حدود سی فصل داره. ده فصل اولش رو فقط در سایت ها منتشر میکنم، کل کتاب رو برای جشنواره ی سال بعد افسانه ها می فرستم و خدا بخواد بعد از جشنواره سعی دارم کتاب رو چاپ کنم.

همین چند خط هم که نوشتی خیلی جالب بود

منتظر فصولش هستم

موفق باشی

پ.ن: فقط دفعه ی بعد با فونت بزرگتر بنویس من به شخصه نتونستم خلاصه داستانو بخونم:دی

خیلی جالب بود^__^ برکلااااااا

منتظرم

خیلی جالب بود دوست عزیز.بی صبرانه متنظرم که فصل اول بیاد.

ولی یکم شبیه فیلم صد(the 100) نیست؟

البته این جذاب تر به نظر میرسه.

((46))((114))((111))وای ایده ی فوق العاده زیبا و جدید و جذاب!((207))

من که خیلی خوشم اومد و بی صبرانه منتظرم...

خلاصت خیلی کامل بود... به نظره من بهتره که در خلاصه ی کتاب نقاط کور و مبهم بزاری تا خواننده به چالش بیوفته و سعی در حدس زدن بکنه.

البته این اصلا عیبی بر این ایده ی بی نظیر نیست و نظر شخصی منه!

به قول محمد حسین موفق و پیشتاز باشی...((58))

خب!!!!!!!!:دی

استارتش واقعا عالیه....

مقدمه آدمو جذب میکنه...

امیدوارم زودتر شروع کنی به فصل دادن و موفق باشی....

پ.ن: و البته خوش قول!!!

@f.s 88828 گفته:

خب!!!!!!!!:دی

استارتش واقعا عالیه....

مقدمه آدمو جذب میکنه...

امیدوارم زودتر شروع کنی به فصل دادن و موفق باشی....

پ.ن: و البته خوش قول!!!

چشم خیلی ممنون و حتما قول میدم خوش قول باشم ((200))

@کساندرا 88824 گفته:

((46))((114))((111))وای ایده ی فوق العاده زیبا و جدید و جذاب!((207))

من که خیلی خوشم اومد و بی صبرانه منتظرم...

خلاصت خیلی کامل بود... به نظره من بهتره که در خلاصه ی کتاب نقاط کور و مبهم بزاری تا خواننده به چالش بیوفته و سعی در حدس زدن بکنه.

البته این اصلا عیبی بر این ایده ی بی نظیر نیست و نظر شخصی منه!

به قول محمد حسین موفق و پیشتاز باشی...((58))

کلا من توی سبک نوشتم همیشه نکات مبهمی می ذارم که تا چند فصل بعد معلوم نمی شن و یه عادت بد منم اینه که همیشه فصلارو جای حساسش نموم می کنم.

والا امروز هم با خود سید حرف زدم گفتش که ایده ی خیلی خوبیه و توی ایران نوشته نشده تا حالا فقط گفت باید توی توضیاحتش خیلی کار کنم.

@Banoo.Shamash 88811 گفته:

خیلی جالب بود دوست عزیز.بی صبرانه متنظرم که فصل اول بیاد.

ولی یکم شبیه فیلم صد(the 100) نیست؟

البته این جذاب تر به نظر میرسه.

والا من فیلم زیاد می بینیم اما هنوز این فیلم رو ندیدم ((206))

بهتون قول میدم که این خیلی هیجان انگیز تره. همونطور که بالاهم گفتم تا حالا همچین چیزی تو ایران نوشته نشده ((200))

@hana.asadi 88801 گفته:

خیلی جالب بود^__^ برکلااااااا

منتظرم

خیلی ممنون. سعی میکنم زیاد منتظرتون نذارم

@Mina.r 88796 گفته:

همین چند خط هم که نوشتی خیلی جالب بود

منتظر فصولش هستم

موفق باشی

پ.ن: فقط دفعه ی بعد با فونت بزرگتر بنویس من به شخصه نتونستم خلاصه داستانو بخونم:دی

خیلی ممنون و چشم حتما بفرما ((200))

دوستان عزیز فصل اول به پست اول اضافه شد

منتظر نظراتتون هستم ...

آقا شما ها که خیلی نامردید فصل یک رو دانلود کردید خوندید لذتشم بردید اما نظر نداید یادتون باشه ها :d

اینم یه تیکه هایی از فصل دو :

شنیده بود که آمریکایی ها اسلحه هایی ساخته اند که قابلیت تشخیص چهره دارند اما باور نکرده بود و متاسافانه روزگار از راه سختش به او قدرت تجهیزات آمریکا را ثابت کرد. درز های بسیار ریزی بر روی دیوار حد تقریبی در را مشخص می کردند. یک دوربین در بالای یکی از دیوار ها کار گذاشته شده بود که کاملا اتاق را زیر نظر داشت. به سمت دوربین رفت و سعی کرد آن را بررسی کند که ناگان با صدای جیلینگ جیلینگی که آمد فهمید الکساندر بهوش آمد. برگشت و نگاه کرد دیدکه پسر بهوش آمده و سعی می کند بشیند اما با وجود دستان بسته شده اش غیر ممکن بود. الکساندر که چشمش به امیلی افتاد به قدری عصبانی شد که کارد می زدی خونش در نمی آمد. با نفرت گفت:

-تو؟

احسنت!!!

معمولا به نویسندگانی که کتابشونو نخوندم چنین چیزی نمیگم ولی مقدمش واقعا تحت تاثیر قرارم داد

یه رمان شبه واقع گرا که داستانش کلیشه ای نیست

متاسفانه بر اساس یه سنت قدیمیه منتقدان یه کتابو قبل از اینکه تموم شه نمیخونیم امیدوارم همینجوری ادامه بدی و دچار خشکی قلم نشی

سلام فصل ۱ رو خواندیم فصل بعدی کی در سایت گذاشته میشود