"چه کار داری می کنی؟"سوالی که همیشه وسط انجام هر کاری از خودم می پرسم؛ حال چه کار سخت باشد، چه آسان.
چه ناخوشایند و حوصله سربر باشد و چه آن کاری که برای انجامش سر و دست میشکنی...
بگذریم ...
احساساتم را وقتی کشف کردم که فهمیدم به خوابیدن با هندزفری و گوش دادن به آهنگ های Nirvana عادت کرده یا بهتر است بگویم معتاد شده ام.
چیز عجیبی نیست! همه ممکن است به چیزی یا عملی معتاد بشوند. اکثرا به مواد، این روز ها بعضا به گوشی، اندکی به کار کردن، بعضی به عاشق شدن و بعضی هم به شکست عشقی خوردن(!) با این حال فقط به فردی که مواد زیاد مصرف میکند، معتاد می گویند.
من هم معتادم ...
اما معتاد احساسات، معتاد ناراحتی، معتاد سادگی، معتاد بچگی، معتاد گریه کردن...
خلاصه، اشتباه نکنید! فقط کسی که مواد مخدر مصرف میکند، معتاد نیست! به هر کسی که عملی را چندین بار انجام بدهد و بدون انجام دوباره ی آن عمل، آرام و قرار نداشته باشد، معتاد می گویند.
قشنگ بود .
یکم درهم بود ولی بهرحال دلنوشته س. بازم بنویس برامون ♥♥
والا ماهم معتادیم خودم شخصا به موزیک، مانگا، انیمه، و انواع اقسام کتب فانتزی
گردشی می خورمشون رسما
به هر حال قشنگ بود
منتهی به قول کویین سلنا (ملکه ی وعده داده شده:دی )درهم بود و کمی گیج کننده
تشکر
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
خیلی ممنون
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
@ThundeR 105679 گفته:
والا ماهم معتادیم خودم شخصا به موزیک، مانگا، انیمه، و انواع اقسام کتب فانتزی
گردشی می خورمشون رسما
به هر حال قشنگ بود
منتهی به قول کویین سلنا (ملکه ی وعده داده شده:دی )درهم بود و کمی گیج کننده
تشکر
باز هم از نظرتون ممنونم
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
@saeed_mindi 105681 گفته:
اعتیاد یه چیزه شیرینه اگه خودت بسازیش ((49))
سمت چیزای شادتر برو انتونی ویوالدی گوش کن ✨((88))
باشه حتما ، خیلی ممنون
در حالت کلی انسان مقید بودن و نظم داشتن رو دوست داره، تا حدی توی ذاتشه. این که این رفتار بدیه یا نه بسته به چیزی داره که براش هزینه میشه. مطمئنا اون فردی که به مواد مخدر معتاده حسیو تجربه می کنه که هیچ کدوم آدمای دیگه تجربه نمی کنن. به وسوسه ی همین چیزاست که میرن سمت این چیزاست. ولی من وقتی به هزینه ای که باید براش صرف کنم (مالی، جانی، زمانی حتی) فکر می کنم می بینم عادتی نیست که ارزش ادامه دادن داشته باشه. همه ی ما معتادیم ولی اعتیاد لزوما چیز بدی نیست. اگر گوش دادن به آهنگ های نیروانا باعث شادی و آسودگی خاطرت میشه پس تا آخر عمر هم ادامه پیدا کنه اشکالی نداره. حالا از این کلیشه ها بیایم بیرون بریم سراغ نقد. ایده ی داستان خوبه، کلیشست ولی خوبه. البته این ایراد تا حدی وارد نیست. درواقع بیشتر بستگی به هدفت از نوشتن داره. اگر فقط می خوای بنویسی تحت عنوان دل نوشته، همین جوری ادامه بده و فقط روی جمله بندی و نگارش نوشته تمرکز کن اما اگر می خوای داستان نویسی رو شروع کنی باید بدونی که نویسنده وظیفشه با اشارات مستقیم و غیرمستقیم، با استفاده از فضا سازی و تخیل و این جور عناصر یه زاویه ی دید جدید از هر موضوعی (حالا چه کلیشه ای چه جدید) به مخاطب ارائه بده. یه حرف تازه داشته باشه برای گفتن.
جدای از این حرفا بازم توی بحث نگارش خیلی جای پیشرفت داری. (لازم به ذکر نیست که همین الان از عموم افراد جامعه بهتری ولی جای پیشرفت داری) توی نظم نوشتن، توی استفاده از کلمات و جمله ها. توصیفات و احساسات توی متن. روی اینا بیشتر کار کن. بیشتر کتاب بخون و بیشتر فکر کن در مورد موضوعات مختلف. بهتره یه سری تصورات از مخاطب برای خودت داشته باشی که موقع نوشتن کمکت می کنه. سعی کن بدترین تصورو از مخاطب داشته باشی. مثلا اینکه مخاطبت کاملا کوره و تا حالا چیزی ندیده. بنابراین وقتی می خوای یه شرایطی براش توصیف کنی باید از جزئیات مهم شروع کنی و چندتا از جزئیات ریز که برای صحنه سازی مناسب هست هم بگی. مثلا بخش خوابیدن با هندزفیری بخشیه که میشه قشنگ پر و بال داد بهش، توضیحش داد توصیفش کرد احساسات براش تعیین کرد و کارای دیگه. یعنی باید خودتو بذاری جای مخاطب خنگ و کور که الان داره این متنو می خونه چی توی ذهنش میاد؟ چجوری تصویر ذهنیشو کامل کنم؟ از این جور سوالا. در نهایت مشتاق بیشتر خوندن ازت هستیم به خصوص اینکه سعی کن طولانی تر بنویسی از چیزی نترسی و اصلا هرچی به ذهنت رسید بنویس. بعدا درست میشن. اولش سخته
خوب بود،ام..آره،خوب بود
اعتیاد و عادت...
اعتیاد جنبه ی منفیه ماجراست..به چیزی که مخرب باشه اعتیاد میگن و به صرف چیزی که عدم انجامش موجب مرض باشه میگن ترک عادت
اما خرده نمیگیرم،چون احساساتی که مطرح کردی نوعی عادت مخرب رو برات به همراه داشته
متن خوبی بود،قصد نقد نداشتم چون به نظرم حرف زیادی برای گفتن نبود
منتها نوشتم چون حس میکردم حالا که پستای اولته یه مقدار انگیزه میتونه خیلی راهگشا باشه
بازم بنویس،مطمئن باش ازش استقبال میشه
شاید کم،ولی میشه
قلمت سبز
موفق و پیشتاز باشی.