Header Background day #26
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

آزتک

13 ارسال‌
6 کاربران
17 Reactions
3,361 نمایش‌
khdragon
(@khdragon)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 325
شروع کننده موضوع  

من دیدم بچه ها اکثرا هیچی یا بهتر بگم تقریبا خیلی کم از اساطیر آزتکی میدانند برا همین این جا هر کی اطلاعاتی داره بزاره تا با اونا هم اشنا بشیم

من خودم شروع میکنم که یه اطلاعاتی بدم به شما

بنا به روایات اساطیری، این قوم بدنبال ایزد خویش، اویتسیلوپوچتلی، که کاهنی در جلوی آنان مجسمه او را حمل می*کرد و با آنان صحبت می*داشت، از آزتلان، که سرزمینی افسانه‌ای به نظر می‌رسد، آمده‌اند.

به روایت اسطوره‌ها، باید روزی توقف می‌کردند که چشمشان به عقابی می‌افتاد که روی درخت نوپال(کاکتوس انجیری)، که میوهٔ سرخ رنگش به سان قلب انسان است، نشسته و مشغول از هم دریدن و خوردن ماری باشد؛ این نشانه*ای برای آنها بود. آنان این منظره را، در جایی که معبد اعظم خویش را برپا داشتند، در تنوچتیتلان ، مشاهده کردند، :

بگذارید در جایی که نوپال هست، زاویه کوچکی بسازیم تا ایزد ما، عاقبت به آرامش دست یابد.

فرانسیسکو کلاویجرو که در سده هیجدهم در وراکروس متولد شده، نوشته*است که آزتک*ها از جایی در منتهی الیه شمال رودخانه کلرادو آمدند، و مهاجرت آنها، به سبب آواز پرنده*ای بود، که بر فراز درختی نشسته و می‌خواند: تی وی!، این واژه، واژه‌ای بود که به زبان آزتکی، مفهوم ِبیا برویم داشت. پس آنان به راه افتادند و به دنبال مجسمه اویتسوپوچتلی، ایزد جنگ و خورشید رفتند.

اسطوره‌های آمریکای میانی، صرفا گزارش‌هایی مقدس از منشاء جهان نیستند، بلکه حاوی درس‌هایی عمیق دربارهٔ رفتار مناسب اند. از جمله خصلت‌هایی که به کرات به مثابه عامل ویرانی یا شکست ذکر شده‌اند، تکبّر و آزمندی است.

در اساطیر آزتک، آنکه سرانجام به خورشید تبدیل می‌شود، تکوسیس تکاتل مغرور و ثروتمند نیست، بلکه ناناواتسین فقیر و شجاع است. در پوپول ووه، قهرمانان دوقلو، پرندهٔ هیولایی به نام ووکوب کاکیش را، تنها به این دلیل می‌کشند که، بیش از حدّ مغرور و لافزن بوده‌ است.

تکبر و حرص و آز، یکی از نقطه ضعف*های عمومی صاحب منصبان است و بخش اعظم روایت‌های اسطوره‌ای برجای مانده از آزتک‌ها، حاوی الگوهایی برای سیر و سلوک پادشاهان است.

اما اسطوره‌های آزتک و مایا، به مسائل گسترده تر و عمیقتری، از قبیل معنای هستی انسان نیز می‌پردازند. به نوشته پوپول ووه، خدایان، نژاد کنونی بشر، یعنی مردمان ذرت را خلق می‌کنند، تا از طریق نیایش و قربانی دادن، خدایان را تغذیه کنند.

گزارش*های مربوط به قربانی خدایان در تئوتی واکان، و کشتن کویول شوکی و برادرانش، ضرورت تقدیم قربانی انسانی به منظور تداوم جهان را توضیح می*دهند.

گرچه از این سنت، هنوز هم به عنوان نکوهیده ترین جنبهٔ دین مردمان ِآمریکای میانی دوران باستان یاد می‌شود، امّا قربانی انسانی بر اصلی بنیادین استوار بود. این اصل، پذیرش مسئولیت و نقش فعال انسان در حفظ توازن کائنات است.


   
ابریشم، Azi، the-ship و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
berta
(@berta)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 121
 

تمدن آزتک‌ها:

تمدن آزتک‌ها، مجموعه ای از خدایان اساطیری گوناگون در یک سیستم مذهبی چند خدایی را دربرمی‌گیرد که توسط آنان به رسمیت شناخته شده‌اند و شامل تعداد زیادی (در واقع بیش از صد مورد) ایزد و الهه می باشند. افزون بر این، بر اساس باورهای دینی و عقاید آزتک‌ها، اساطیر این قوم را می‌توان دربرگیرنده تعدادی از موجودات خارق‌العاده نیز، تلقی کرد.

آزتک‌ها که به نام‌های مختلفی مثل تنوچکا مکزیکا، کُلهوا مکزیکا و ... نامیده شده‌اند، قدرتمندترین سرخپوستان مکزیک در عصر تاریخی بودند. بنا به روایات اساطیری، این قوم به دنبال ایزد خود، اویتسیلو پوچتلی، که کاهنی در جلوی آنان مجسمه او را حمل می‌کرد و با آنان صحبت می‌‌کرد، از آزتلان، که سرزمینی افسانه‌ای به نظر می‌رسد،آمده‌اند.

به روایات اسطوره‌ها، باید روزی توقف می‌کردند که چشمشان به عقابی می‌افتاد که روی درخت نوپال (درخت‌های کاکتوس انجیری) که میوه‌ سرخ رنگش به سان قلب انسان است، نشسته و مشغول از هم دریدن و خوردن ماری باشد؛ این نشانه‌ای برای آن‌ها بود. آن‌ها این منظره یا نشانه را در جایی که معبد اعظم خود را برپا داشتند، در تنوچتیتلان مشاهده کردند.

فرانسیسکو کلاویجرو که در سده هیجدهم در وراکروس متولد شده، نوشته است که آزتک‌ها از جایی در منتهی‌الیه شمال رودخانه کلرادو آمدند، و مهاجرت آن‌ها به سبب آواز پرنده‌ای بود که بر فراز درختی نشسته و می‌خواند: تی وی!

این کلمه به زبان آزتکی مفهوم بیا برویم را داشت. پس آنان به راه افتادند! و به دنبال مجسمه اویتسوپوچتلی، ایزد جنگ و خورشید رفتند. خاستگاه و چگونگی نشوونمای دولت و تمدن آزتک‌، در دسن آزتک و اسطوره‌های آزتکی عمیقا بازتاب یافته‌است. آزتک‌ها برای مشروعیت بخشیدن به حاکمیت خود باورها و شمایل‌نگاری مردمان پیشین را، کاملا به کار گرفتند؛ به عنوان مثال، محوطه تولا، یعنی پایتخت افسانه‌ای تولتک‌ها، اهمیتی ویژه یافت، و بعضی خدایان اساطیری آزتک را، می‌توان در تولا و حتی پیش‌تر از آن، در تئوتی اوآکان، دنبال کرد.

آزتک‌ها، اعمال مذهبی معاصران خود را نیز در این باورهاگنجانیدند؛ از جمله آداب و رسوم بیگانگان، پیروزی آن‌ها را تکمیل و تحکیم کرد و برایشان وحدت فرهنگی به ارمغان آورد.

چالچیو تلیکوئه، ناحیه‌ای که آزتک و مایای باستانی را تشکیل می‌داد و در حال حاضر عموما آمریکای میانی(مرکزی) نامیده می‌شود، نواحی جنوبی و شرقی مکزیک، سرتاسر گواتمالا، بلایز و السالودر، هندوراس غربی و جنوبی و سمت اقیانوس آرام، را در بر می‌گیرد. مردمان آمریکای میانی در عصر باستان، یک سلسله خصوصیات فرهنگی مشترک داشتند : تقویم‌های ۲۶۰ و ۳۶۵ روزه که یک دوره حدودا ۵۲ ساله را ثبت می‌کرد، نوشته‌های هیروگلیف مانند، کتاب‌های تاشونده و سالن‌های توپ بازی با فضاهای دایره شکل در وسط، از جمله این مشترکات بود. گرچه مردمان این ناحیه، فرهنگ و زبان متمایزی داشتند، اما طی هزاران سال زندگی در کنار یکدیگر و از رهگذر مهاجرت، داد و ستد، فتوحات و زیارت، تماس‌های گسترده‌ای با یکدیگر داشتند. از این ‌رو شگفت نیست که استوره‌های آزتک، مایا و سایر اقوام آمریکای میانیِ دورانِ باستان، مضمون‌های مشترک متعددی با یکدیگر دارند.

اسطوره‌های آمریکای میانی، صرفاً گذارش‌هایی مقدس از منشا جهان نیستند، بلکه حاوی درس‌هایی عمیق درباره‌ی رفتار مناسب‌اند. از جمله خصلت‌هایی که به کرات به مثابه عالم ویرانی یا شکست ذکر شده‌اند،تکبّر و آزمندی است.

در اساطیر آزتک، آنکه سرانجام به خورشید تبدیل می‌شود، تکوسیس تکاتل مغرور و ثروتمند نیست، بلکه ناناواتسین فقیر و شجاع است. در پوپول ووه، قهرمانان دوقلو، پرنده هیولایی به نام وو کوب کاکیش را، تنها به این دلیل می‌کشتند که، بیش از حدّ مغرور و لاف‌زن بوده است. تکبر و حرص و آز، یکی از نقطه ضعف‌های عمومی صاحب منصبان است و بخش اعظم روایت‌های اسطوره‌ای بر جا مانده از آزتک‌ها، حاوی الگوهایی برای سیر و سلوک پادشاهان است.

اما اسطوره‌های آزتک و مایا، به مسائل گسترده‌تر و عمیق‌تری، از قبیل معنای هستی انسان نیز می‌پردازند. به نوشته پوپول ووه، خدایان، نژاد کنونی بشر، یعنی مردمان ذرت را خلق مب‌کنند، تا از طریق نیایش و قربانی دادن، خدایان را تغذیه کنند.

گزارش‌های مربوط به قربانی خدایان در تئوتی واکان، و کشتن کویل شوکی و برادرانش، ضرورت تقدیم قربانی انسانی به منظور تداوم جهان را توضیح می‌دهند. گرچه از این سنت، هنوز هم به عنوان نکوهیده‌ترین جنبه دین مردمانِ آمریکای میانی دوران باستان یاد می‌شود، اما قربانی انسانی بر اصلی بنیادین استوار بود. این اصل، پذیرش مسؤلیت و نقش فعال انسان در حفظ توازن کائنات است.

اسطوره‌های آزتکی پنج خورشید و آفرینش جان کنونی، انسان‌ها، ذرت و پولکه مطمئناً در بیشتر سال‌های دوره‌ی پسا کلاسیک در مکزیک مرکزی شناخته بوده است. بیشتر بخش‌های این اسطوره بسیار کهن است، و احتمالاً در چارچوب سنت‌های دوره کلاسیک پیشین شکل گرفته است. گرچه اسطوره‌ی آفرینش دوره‌ی پساکلاسیک متاخر مکزیک مرکزی شباهت‌های زیادی به سایر اسطوره‌های باستانی و معاصر امریکای میانی دارد، یک حماسه‌ی آفرینش دیگر وجود دارد که کاملا آزتکی است، و اساسا نقش اسطوره‌ی دولتی گسترش امپراطوری آزتک را ایفا می‌کند. ایت اسطوره به منشا اویتسیلو پوچتلی مربوط می‌شود که به معنای مرغ مگس خوار و ایزد مورد پرستش آزتک‌ها است. اویتسیلو پوچتلی مانند اسطوره‌ای که او را احاطه کرده است، یک ابداع کاملا آزتکی به نظر می‌رسد. او با برخورداری از صفات تسکاتلیپوکا، ایزد ستاره‌ای، میکسکواتل و ایزد آتش، شیو تکوتلی، ایزدی آسمانی است که قلمرو نمادین او تا حدود زیادی بر قلمرو توناتیو انطباق دارد.

منبع پست‌ها از این به بعد: اسطوره‌های غرب


   
ابریشم، Azi، momo jon و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
berta
(@berta)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 121
 

قربانی کردن انسان در فرهنگ آزتک:

قربانی کردن انسان، یکی از جنبه‌های تاریخی فرهنگ آزتک‌ها بود، هرچند که محدوده و میزان انجام این عمل، توسط دانشمندان مورد بحث قرار دارد. اسپانیایی هایی که برای نخستین بار به اقوام آزتک برخورد کرده بودند، در نوشته‌های خود به صراحت اظهار کرده‌اند که قربانی کردن انسان به طور گسترده ای در مزو ‌آمریکا متداول و مرسوم بوده است. به عنوان مثال، اظهارات برنال دیاز در فتح اسپانیای جدید، مشتمل بر شر حیات و گفته‌های چند شاهد عینی است، که از مراسم اعطای قربانی انسانی، جان سالم به در برده‌اند و در عوض به چشم خود این وقایع را دیده‌اند. افزون بر این، تعدادی شرح با واسطه و دست دوم نیز، از انجام مراسم قربانی کردن انسان در دست است، که توسط فریار های اسپانیایی، به رشته ی تحریر کشیده‌ شده‌اند، و در آن‌ها، مطالبی از اظهارات بومیانی که در این قبیل مراسم شاهدان عینی بوده‌اند، درج شده است.

در حال حاضر، دانشمندان و محققین این نظریه را تا حدود زیادی پذیرفته‌اند، که قربانی کردن انسان در امپراتوری آزتک‌ها، به همان شیوه که در مزو آمریکا، در طی دوران پیش کلمبیایی رواج داشته، انجام می‌پذیرفته است. از اواخر دهه 1970 میلادی، و در جریان کاوش‌های باستان شناسی که در حوالی هرم بزرگ تنو چتیتلان (پایتخت آزتک ها)، و همین طور در هرم تئوتی او آکان که هرم(معبد) مخصوص ماه می باشد، صورت گرفته، و همچنین با توجه به دستاورد های کاوش در دیگر سایت های باستان شناسی، قرائن و شواهد فیزیکی از قربانی کردن انسان در میان مردمان مزو آمریکایی بدست آمده است.

دانشمندان و پژوهشگران دوران مدرن، تفسیر های متعدد و متنوعی در ارتباط با عمل آزتک ها در زمینه قربانی کردن انسان ارائه کرده اند و برای این عمل، هم اهمیت مذهبی و هم اهمیت اجتماعی، درنظر گرفته اند.

به عنوان مثال، یک تئوری در این زمینه، که البته به طور گسترده ای بی اعتبار شناخته شده، این است که رژیم غذایی مزو آمریکایی ها، فاقد پروتئین بوده و آدم خواری و تغذیه از گوشت قربانیان ، بخشی از رژیم غذایی لازم را برای آزتک ها فراهم می ساخته است. نظریات دیگری نیز وجود دارند که این عمل را به ویژه با عوامل اجتماعی و روانی، پیوند می دهند و یا اینکه آن را بعنوان یک نوع ابزار سیاسی در نظر می گیرند. با این وجود، اغلب پژوهشگران و محققین آگاه از مسائل مربوط به مزو آمریکا، این عمل را به عنوان بخشی از سنت ها و آداب و رسوم فرهنگی مربوط به مناسک و آیین اعطای قربانی تلقی می کنند، که در طی هزاره های طولانی در مزو آمریکا رواج داشته است.

در مجموع عمل قربانی کردن انسان، در میان جمعیت های بومی دوران پیش کلمبیایی، یک موضوع بحث بر انگیز و مورد اختلاف است. بحث و گفتگو، در مورد قربانی کردن انسان هم چنین با جنگ کلاسیک و تناقض معمولی که در مورد "وحشی نجیب" به شمار اوردن مردمان بومی آزتک، یا "وحشی بدوی" خواندن آنان از دیرباز دچار ابهام بوده نیز، گره خورده است. گذشته از این ها، در تحقیقات و پژوهش های دانشگاهی مدرن، شماری از دانشمندان هستند که تمایل به خیالی خواندن و افسانه ای در نظر گرفتن موضوع قربانی کردن انسان دارند، حال آن که دیگرانی نیز وجود دارند که متمایل به اغراق و مبالغه در این مورد دارند.


   
ابریشم، lord_samn و Azi واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Azi
 Azi
(@mixed_nut)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 768
 

واییییییییی((94))

شیوه ی قربانی کردن رو چی؟

مراسم هاشون چجوری بوده؟


   
berta واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
Lord_SaM@N
(@lord_samn)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 97
 

@mixed-nut 101992 گفته:

واییییییییی((94))

شیوه ی قربانی کردن رو چی؟

مراسم هاشون چجوری بوده؟

با سنگ تو قلب فرد فرو میکردن روی یکی از هرم هاشون


   
Azi و berta واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
berta
(@berta)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 121
 

@mixed-nut 101992 گفته:

واییییییییی((94))

شیوه ی قربانی کردن رو چی؟

مراسم هاشون چجوری بوده؟

من که تا همینجا دیدم درموردش ولی اگه بازم چیزی دیدم میزارم فعلا بیشتر از این نمیدونم


   
Azi واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
berta
(@berta)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 121
 

پیلتزین تکوتلی:

پیلتزین تکوتلی، در اسطوره‌شناسی آزتک، ایزد بالا آمدن و ظلوع خورشید، و ایزد شفا و بهبودی بود. وی همچنین در همراهی با توناتیو (ایزد خورشید)، ایزد رویا و خیال و یا ایزد منظره و چشم‌انداز نیز، نیز محسوب میشد. نام پیلتزین تکوتلی در زبان آزتک‌ها به معنای شاهزاده‌ جوان بود. گرچه این نام ممکن است در واقع نام دیگری برای توناتیو باشد، اما اینکه نام پیلتزین تکوتلی به عنوان نامی برای یک فرد احتمالا منحصر به فرد، که شوهر شوچیکتسال می‌باشد، ذکر شده است، احتمال انطباق او بر توناتیو را ضعیف جلوه می‌دهد.

پیلتزین تکوتلی، ارباب سومین ساعت شب بود. پیلتزین تکوتلی همچنین فرزند اوشوموکو و سیپاکتونال، ایزدان زوج و اولین زن و مرد آفریده شده محسوب می‌شد و به وی به عنوان محافظت کننده اطفال و کودکان نگاه می‌شد.

پیلتزین تکوتلی به نام خورشید جوانی نیز خوانده می‌شد. همچنین با عناوین و اسامی همچون


   
پاسخنقل‌قول
هالی
(@s-n-p)
Estimable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 209
 

وای سارا. عجب قومی بودن اینا. دربارۀ علت‌های مراسم قربانی انسانی ی ذره بیشتر میشه مطلب بذاری. فق طگفتی ممکنه این باشه یا نباشه اما مطلبی اگر در مورد این نظریه‌ها داری بذار لطفاً((92))


   
پاسخنقل‌قول
هالی
(@s-n-p)
Estimable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 209
 

با سلام و با کسب اجازه از مدیر محترم انجمن یک سری مطالب در مورد قوم آزتک میذارم براتون در ادامه و تکمیل پستای قبلی. امیدوارم که خوشتون بیاد.

آزتک‌ها، یک تمدن آمریکای مرکزی را در مکزیک مرکزی شامل می‌شدند که دارای اسطوره بسیار غنی بودند. آزتکاتل به زبان خود آزتک‌ها یعنی ناهواتل، در لغت به معنی افرادی است که از آزتلان (سرزمین افسانه‌ای آزتک‌ها) می‌آمدند. آزتک‌ها خود را بیشتر مکزیکا صدا می‌کردند، که از آن امروزه نام کشور مکزیک مشتق شده است. در سال ۱۸۱۰، طبیعت‌شناس پروسی الکساندر فون هولمبولدت برای اولین بار لفظ مدرن آزتک را برای این تمدن و یا ملّت، ابداع کرد.

آنها پرستش‌گاه‌ها و برج‌ها و خانه‌های بسیاری را با مصالح سنگی ساخته بودند. در رشته نجوم، حقوق و حکومت، پیشرفت کرده بودند. در بسیاری از هنرها و پیشه‌ها صاحب مهارت شده بودند.

در سرزمین آزتک‌ها شبکه بزرگی برای آبیاری زمین‌های کشاورزی ایجاد شده بود. صنعت بافندگی، شکل گرفته بود. در میان این مردم، تاسیساتی مانند تیمارستان با پزشکان و جراحان متخصص وجود داشت.

سران آزتک اشتهای سیری ناپذیری برای آدم‌خواری داشته‌اند. بر خلاف مایاها که قربانیان انسانی گاه به گاه و صرفاً تحت مراسم آیینی داشته‌اند، آزتک‌ها به بر پا کردن "جشن خون" و سلاخی آییتی دسته جمعی و آدم‌خواری سیاه و گسترده شهره بوده‌اند

1.jpg.

مشاهده کشته شدن، و سلاخی آیینی صدها و بلکه هزاران نفر در یک شب، و تکرار مدام آن در سال، رعب و وحشتی فراگیر در سایر قبایل همسایه بر انگیخته بود.

استاد دانشگاه هاروارد، دیوید اس. لندز در کتاب خود "ثروت و فقر ملل" می‌نویسد که یکی از دلایل عمده‌ای که آزتک‌ها با ابعاد گسترده خون‌خواری و آدم‌خواری از مردم خویش، سال‌ها حکومت کردند، ایجاد جو وحشت بوده است.

2.jpg

اشتهای آزتک‌ها برای گوشت انسان آنچنان گسترش یافته، و تعداد مردم آن سرزمین به تعدادی کم شده بوده است که سران آزتک را برای مذاکره جهت گرفتن "قربانی انسانی" به سراغ سایر قبایل می‌‌فرستاد.

در این مذاکرت پشت پرده، سران بی‌کفایت قبایل همسایه "جنگ‌های تشریفاتی" در ابعاد کوچک ترتیب می‌‌داده‌اند و مردم نگون‌بخت و از همه جا بی‌خبر خود را به "کام "دشمنسرازیر می‌کردند. در نتیجه شکست از پیش تعیین شده دسته‌های همسایه، قربانی‌های جشن خون بعدی برای آزتک‌ها به دست می‌آمد. بیشتر این آدم‌خواری‌ها در بالای کاخ ها انجام می‌شد.

3.jpg

پایتخت آزتک‌ها تتوشتیلان نام داشت و از سال 1325 تا سال 1521، دوازده نفر بر آن فرمانروایی کردند. پس از جنگ‌های خونین، در ۱۳ اوت ۱۵۲۱، آخرین حکمران آزتک‌ها خود را تسلیم اسپانیایی‌ها کرد.

ولی امروزه نیز بسیاری از سرخ‌پوستان ساکن مکزیک به زبان آزتک سخن می‌گویند. مکزیک امروزی و مکزیکی‌های معاصر از اینکه به آزتکها تعلق دارند بر خود می‌بالند. آنها توانسته‌اند بسیاری از شیوه‌های زندگی، آداب و رسوم آزتک‌ها را تا امروز حفظ کنند. برخی از واژه‌های آزتک نه فقط در میان مکزیکی‌ها یافت می‌شود بلکه به زبان‌های بزرگ مانند زبانانگلیسی نیز راه یافته‌اند.

4.jpg

تصویر نمونه آزتکی "کواتلیکه" در حال بلعیدن انسان. سگک کمربندش جمجمه است و لباسش پر از مار. تصادفاً مانند ضحاک دو مار هم بر شانه دارد


   
berta واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
kianick
(@kianick)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 391
 

واااااو.

چه افسانه های باحالی ما داشتیم و خبر نداشتیم.

باید اطلاعات عمومیم رو بیشتر کنم.

خخخ


   
پاسخنقل‌قول
هالی
(@s-n-p)
Estimable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 209
 

@kianick 103412 گفته:

واااااو.

چه افسانه های باحالی ما داشتیم و خبر نداشتیم.

باید اطلاعات عمومیم رو بیشتر کنم.

خخخ

سلام. البته این افسانه برای مکزیکه((77))


   
kianick واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
kianick
(@kianick)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 391
 

به هر حال خو...

جهان ما، خانه‌ی همه‌ی ما((72))((72))((72))

خخخخ


   
پاسخنقل‌قول
هالی
(@s-n-p)
Estimable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 209
 
روشهای قربانی کردن آزتک‌ها

روش های قربانی کردن : آن ها اسیری را به عنوان مظهر ایزد قرار برمی‌گزیدند، کاهنان به وی آداب و رسوم درباری و نواختن نی لبک می آموختند. خدمتکارانی به خدمت وی گمارده می‌شدند. جامۀ خدایان را می‌پوشید. از چپق زرین تنباکو دود می‌کرد و همچون اشراف دسته گلی به دست می‌گرفت و به گردش می‌پرداخت. در حالی که همه در برابر وی کرنش می‌کردند. 20 روز قبل از مراسم جشن، لباس سرداران و جنگجویان دلیر را بر تنش می‌پوشاندند. چهار دوشیزه که مظهر همسران ایزد تقدیر بودند، به عقد وی در می‌آمدند. در روز جشن به افتخار او رقص و مهمانی برپا می‌شد و همه مدح وی را می‌گفتند. وی همراه با همسرانش در یکی از زورق های سلطنتی به معبد کوچکی که در کرانۀ دریاچه‌ای بود می‌رفت و در آنجا همسرانش وی را ترک می‌کردند. او با نی‌لبک‌ها از پلکان بالا می‌رفت و سر هر پله‌ای، یکی از نی‌لبک ها را که نشانه‌ای از بزرگی گذشته اش بود، می‌شکست. در بالای معبد، کاهنان جامه از بدن او بیرون می‌آوردند، وی را بر قربانگاه می‌خواباندند و قلب تپنده‌اش را بیرون می کشیدند!

روش های دیگه ای هم بوده مثلا قربانی رو به چوب بلندی می بستن و اونقدر تیر به طرفش پرت می کردن تا بمیره! سر بریدن و آتش زدن هم از روش های دیگه بوده.

آزتک ها کسانی که تو جنگ شجاعت بسیاری به نمایش می گذاشتن رو هم به روش پهلوانی قربانی می کردن! به این صورت که اونو می بستن و یه شمشیر و چهار گرز چوبی بهش می دادن تا در برابر چهار مرد جنگجو، از خودش دفاع کنه و در صورت پیروزی باید با دست چپ، با نفر پنجم مبارزه می کرد. اگه پیروز می شد، سر کرده ی سپاهی می شد اما بسیاری از اونا ترجیح می دادن قربانی بشن! چون خودشونو «برگزیدگان آفتاب» می دونستن!

تو مراسم ذیگه ای که اسیری برای «تونایتو»(خورشید) قربانی می شد، بعد از جشن های بسیار، قربانی ـ که معمولا مردی سالم و تنومند بود ـ را به وسیله ی کارد سنگی بزرگی سر می بریدند و بعد بلافاصله کارد دیگری را به شکل مثلث بلندی از ورقه ی سنگی به سینه ی مرد با یک ضربه فرو می کردند. سپس کاهن اعظم با ساییدن دو تکه چوب ویژه، آتش افروخته و یک تکه از آن چوب را به شکاف سینه قربانی فرو کرده و پیشاپیش جمعیت که در حال حرکت بودند، قربانی را به معبد مخصوص می بردند تا تقدیم خدایان شود.

اینم ی سری روایت دیگه در مورد این قوم بود.


   
پاسخنقل‌قول
اشتراک: