Header Background day #27
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

تایگر 1 (تخصصی )

3 ارسال‌
3 کاربران
0 Reactions
3,402 نمایش‌
darkone
(@amirdarkone)
Reputable Member
عضو شده: 3 سال قبل
ارسال‌: 220
شروع کننده موضوع  
(این مطلب یک مقدار تخصصی هستش برای همین امکان داره همهنتونن با هاش ارتباط برقرار کنن و منظور نویسنده رو بفهمند برای همین در اینده مطلب غیر تخصصی این تانک رو هم در سایت قرار می دم )

نیم نگاه

تالارگفتمان 1

تایگری در فرانسه

تایگر 1 اسم تانک سنگین معروف آلمانی است که در جنگ جهانی دوم از آن استفاده شد.این تانک در واقع پاسخی است غیر منتظره به تانک های شوروی (تی-34 و کی وی 1) که در ماه های اولیه نبرد بین آلمان و شوروی ظاهر شدند.این تانک به توپ 88 میلیمتری KwK 36 که مدل فلک آن قبلا موثر بودن خود را در برابر نیروی زمینی و هوایی ثابت کرده بود،مجهز شد. در تمام جنگ،این تانک در تمامی جبهه ها جنگید.معمولا این تانک در گردان مجزایی مستقر میشده که این کار باعث شد که این تانک به معنای واقعی قدرتمند شود. این تانک تمامی دشمنان را میترساند اما بسیار گران بود،نیاز به مواد اولیه زیادی داشت،پروسه های ساخت آن دشوار و ساخت آن زمان بر بود.تنها 1347 عدد از این تانک بین آگوست 1942 تا آگوست 1944 ساخته شد.تایگر 1 بعضی وقتها بر اثر شکستن زنجیر چپ میکرد و برد آن به خاطر مصرف سوخت بالا بسیار پایین است.این تانک از نظر مکانیکی بسیار قابل اعتماد بوده اما نگه داشتن آن گران است.همچنین این تانک وقتی که زنجیر آن پاره میشد یا در گل،یخ و برف گیر میکرد آسیب پذیر میشد.در 1944،تولید آن متوقف و تولید تایگر 2 آغاز شد.فردیناند پورشه لقب تایگر را به این تانک داد و پس از تولید تایگر 2 ،اعداد رومی نیز به اسم آن اضافه شدند.اسم اولیه این تانک،پانزر 7 مدل H بوده که طی تغییراتی که در مارچ 1943 در این تانک داده شد،نام آن نیز به پانزر 7 مدل E تغییر یافت.امروزه فقط تعداد انگشت شماری از تانک تایگر در موزه ها و نمایشگاه ها موجود هستند که موزه تانک بووینگتن(Bovington) تایگر شماره 131 را مرمت کرده و این تانک قادر به حرکت است.

طراحی:

طراحی تایگر اساسا با طراحی تانک های قبلی آلمانی فرق داشت.تانک های قبلی سرعت،قدرت آتش و زرهی متعادلی داشتند و گاهی اوقات توپ های آنها توسط دشمن از کار می افتاد.تایگر 1 روش جدیدی را نشان داد که بر پایه ی قدرت آتش و زره قوی است.با این که تانک سنگینی است،اما از تانک های دشمنان کند تر نبود.اما با وزن بیش از 50 تن وزن خالص،سیستم تعلیق و گیر بکس و قطعات مشابه دیگر،کاملا به محدودیت هایی که در طراحی پیشبینی شده بود رسیده و خرابی مکرر داشت.طراحی برای تانک سنگین در 1937 بدون هیچ برنامه ی تولیدی آغاز شد.طراحی آن بسیار شبیه به پانزر 4 بوده و بیش 2 برابر آن وزن دارد.این همه تغییر وزن به خاطر زره بسیار زخیم تر آن نسبت به پانزر 4 ،تفنگ بزرگتر،مخزن سوخت حجیمتر و جای بیشتر برای مهمات و در کل سیستم تعلیق و حرکت محکم تر

.
زره

زره جلو بدنه آن 100 میلیمتر،جلوی برجک 120 میلیمتر،پشت بدنه 80 میلیمتر و پشت برجک 50 میلیمتر ضخامت داشتند.همچنین 60 میلیمتر در اطراف و زره بالایی و پایین 25 میلیمتر (بالای برجک و زیر تانک).از مارچ 1944 به بعد زره بالای برجک 15 میلیمتر ضخیمتر شد. زره آن تقریبا صاف و به هم پیوسته است. زره آن پله پله بوده و به جای پرچ شدن ، آن را جوش داده اند و جنس آن از فولاد مارایجینگ است.ضخیم ترین قسمت زره تایگر قسمتی است که توپ به برجک متصل شده و قطر فولاد آن 200 میلیمتر است.

توپ

سلاح اصلی این تانک ،توپ فلک محبوب دو منظوره آلمانی،یعنی KwK 36 L/56 است.این توپ یکی از انتخاب های مختلف برای سلاح این اصلی این تانک به همراه KwK 43 L/71 (توپ تایگر 2) ،یکی از موثر ترین و البته ترسناک ترین توپ های جنگ جهانی دوم، بود.این توپ شتاب فوق العاده داشته و بسیار دقیق بوده است.در زمان جنگ،در آزمایشات انگلیسی ها ، 5 شلیک موفق به هدفی به قطر 16 تا 18 اینچ و از فاصله 1100 متری ثبت شده است.تایگر ها گزارش داده اند که تانک های حریف را از فاصله ی بیش از 4 کیلومتر نابود ساخته اند.هر چند که بیشتر درگیری های جنگ جهانی دوم در فاصله ای کمتر از 4 کیلومتر اتفاق افتاده اند.

تالارگفتمان 2

موتور و رانندگی

پشت تانک یه اتاق موتور دارد که دو محفظه جدا گانه داشته که هرکدام دارای مخزن سوخت، رادیاتور و فن است.آلمانی ها یک موتور دیزل مناسب نساخته بودند،بنابراین موتور های آنها با گازوئیل کار میکند.موتور استفاده شده موتور میباخ HL 210 P45 با 641 اسب بخار است که دارای حجم 21 لیتر و 12 سیلندر است.هر چند این موتور خوبی است،اما برای تایگر 1 کافی نیست.از تایگر 250 ام به بعد به جای موتور بالا ، به موتور HL 230 P45 (23 لیتر حجم) با 690 اسب بخار قدرت مجهز شد.موتور وی شکل بوده و 2 ردیف سیلندر با زاویه 60 درجه داشت.استارتر موتور با اینرسی کار کرده و توسط زنجیری که در جدار عقبی بود،رانده میشد. موتور را میتوان از دریچه ای که در پشت تانک است از آن خارج کرد یا در آن گذاشت.شرکت کروپ یک برجک 11 تنی هیدرولیکی را برای این تانک طراحی کرد که تلمبه ی آن به موتور متصل بود.چرخش 360 درجه برجک چیزی حدود 1 دقیقه طول میکشید.یکی دیگر از امکانات جدید این تانک،موتور هیدرولیکی و گیربکس نیمه اتوماتیک آن بود.همچنین وزن بالای این تانک نیازمند یک سیستم فرمان جدید است.سیستم کلاچ وترمز که برای خودرو های سبک تر استفاده میشد،محض احتیاط حفظ شد اما سیستم فرمان معمولی آن وابسته به 2 دیفرانسیل است.تایگر 8 دنده مختلف داشت و سیستم فرمان 2 شعاع چرخش(یکی راست و یکی چپ) را برای هر دنده داشت،یعنی 16 شعاع چرخش مختلف. در دنده اول و سرعت چند کیلومتری،کمترین شعاع چرخش 3.44 متر بود.در دنده معمولی،زنجیر ها میتوانستند در 2 جهت مختلف بچرخند بنابراین تایگر میتوانست بدون حرکت به دور خودش بچرخد.برای راندن خودرو یک فرمان وجود داشت و سیستم فرمان از زمان خودش جلو بود.

تالارگفتمان 3

خدمه در حال تعمیر موتور از دریچه پشت

سیستم تعلیق

سیستم تعلیق از 16 عدد میل تعلیق همراه 8 عدد بازوی تعلیق در دو طرف تشکیل شده است.برای حفظ فضا ،بازوی های متحرک از یک سمت بالا آمده و از سمت دیگر پایین میرفتند.هر بازو وظیفه ی چرخاندن 3 چرخ (یکی دو تایی ) را داشت.قطر چرخ ها 80 سانتی متر بوده و چرخ ها مکمل یکدیگرند(با یکدیگر همپوشانی دارند.)،این کار باعث توضیع بی سابقه بار روی دو زنجیر میشد.البته تعمیر و نگه داری این چرخ ها هزینه ی بیشتری نسبت به بقیه چرخ ها داشت.

برای عوض کردن چرخ میانی وقتی که لاستیک پاره میکرد(اتفاقی که بسیار می افتاد)،باید نزدیک به 9 چرخ دیگر را نیز باز میکردند.همچنین ممکن بود چرخها در گل یا برف به هم بچسبند و بعد یخ بزنند.برای تحمل وزن قابل توجه تانک،عرض چرخ ها برای اولین بار به 722 میلی متر رسید.

تالارگفتمان 4

سیستم عبور از آب

تانک برای عبور از پل های کوچک بسیار سنگین است،بنابراین تایگر 1 به گونه ای طراحی شد که بتواند از آب تا عمق 4 متر عبور کند.این کار نیازمند مکانسیم غیر عادی تهویه و خنک کردن موتور است.برای عبور از آب تانک حداقل به 30 دقیقه کار نیاز داشت،برجک و توپ باید در سر جای اولیه خودشان قفل میشدند و لوله تنفس درازی در جلوی تانک نصب میشد.محفظه های جلو(که هر کدام دارای تانکر سوخت،رادیاتور و فن(پنکه) است) تانک هم ضد آب بودند.فقط 495 دستگاه اول دارای این سیستم شنا بودند،بقیه تانک ها فقط میتوانستند حد اکثر از آب با عمق 2 متر عبور کنند.

قسمت خدمه

طرح اولیه مثل تمام تانک های آلمانی و جلو قسمت باز خدمه بود،که راننده و اپراتور رادیو در دو طرف گیربکس مینشستند.پشت آنها بستر برجک بوده که توسط پانل هایی محاصره میشد که به آن حالت صافی میدادند.این کار به فرد بارگذار توپ این امکان را میداد که گلوله ها را که در بالای زنجیر بودند،سریع تر بارگذاری کند.3 نفر در برجک مینشستند،فرد بارگذار سمت راست توپ و رو به جلو،مسئول تیربار سمت چپ توپ و فرمانده پشت آن.همچنین قسمت راست برای فرد بارگذار صندلی ای تاشو تعبیه شده بود.برجک یک طبقه دایروی با 157 سانتی متر ارتفاع است.

هزینه

مشکل بزرگ تایگر ، نیازمندی زیاد آن به منابع طبیعی و انسانی بود.به دلیل همین مشکل،تعداد کمی تایگر 1 و تایگر 2 ساخته شدند.( 1347 تایگر 1 و 492 تایگر 2 )طراحی های آلمانی ها در آن زمان گران بود،مواد اولیه و رایشمارک،باعث شدند که تایگر 1 بیش از دوبرابر پانزر 4 و بیش از 4 برابر تانک اشتوگ 3 هزینه داشته باشد.تانک M26 آمریکایی و IS-2 نیز مشکل مشابه تایگر 1 را داشتند .

طراحی قدرتمند،کمبود خدمه زبده ،تعداد کم تولید و نبود سوخت مناسب برای این تانک باعث شد که این تانک نتواند اثر بسیار زیادی در جنگ داشته باشد.

نبرد ها

تالارگفتمان 5

تایگری در شمال فرانسه ، مارس 1944

تایگر 1 قادر بود از زاویه 30 درجه ،از فاصله 1800 تا 2100 متری به درون زره شیب دار شرمن ،از فاصله 1100 تا 1700 متری به درون زره چرچیل 4،از 800 تا 1400 متری به درون زره تی-34 و از فاصله 100 تا 300 متری به درون زره IS-2 نفوذ کند.توپ تی-34 قادر نبود تا به زره جلویی تایگر نفوذ کند. اما توپ تانک T-34-85 قادر بود از فاصله 200 تا 500 متری و یوزف استالین 2 از 500 تا 1500 متری به زره جلویی تایگر نفوذ کند.تانک شرمن لازم بود تا در کمتر از 100 متری تایگر قرار گیرد تا بتواند در زره اطرافش نفوذ کند(این تانک اصلا نمیتوانست به زره جلویی تایگر نفوذ کند.توپ پاندر 17 که در شرمن فایرفلای نیز استفاده شد، میتوانست تا فاصله 1000 متری به زره جلویی این تانک نفوذ کند.وقتی در نبرد فاصله ها کم میشد،توپ ها میتوانستند در زره بیشتری نفوذ کنند . قدرت نفوذ بالای تایگر باعث میشد که تانک های حریف را بدون دریافت پاسخ نابود کنند.مشکل تمامی خدمه متحدین،قدرت بالای بینایی تانک های آلمانی(که بوسیله تلسکوپ خوب حاصل میشد) بود که باعث میشد تانک حریف را در اولین شلیک نابود سازد.این یک برتری بزرگ برای آلمانی ها بود.تانک های دشمن برای نابودی تایگر،مجبور بودند که از اطراف به آن حمله کنند.

تالارگفتمان 6

سرباز آلمانی در حال بررسی ضربه نفوذ نکرده در کنار تانک

اولین استفاده از تایگر 1 در 23 سپتامبر 1942 و در اطراف لنینگراد بود.با فشار هیتلر،تانک ماه ها زود تر از زمان برنامه ریزی شده به میدان نبرد رفت.بسیاری از تانک های اولیه خرابی زیادی داشتند.در اولین عملیات بسیاری خراب شدند و بقیه توسط سلاح های آنتی تانک روسی از بین رفتند.یک تانک تقریبا سالم توسط روس ها به غنیمت گرفته شد،این کار به روس ها اجازه داد تا روی این تانک مطالعه کنند و عکس العملی نشان دهند.واحد 503 ام زرهی ورماخت که به واحد تایگر ها نیز معروف بود،در بهار 1942 خط مقدم مستقر شده اما دیر رسیده تا در حمله ای برای بازپس گرفتن استالینگراد شرکت کند(عملیات طوفان زمستان).

تالارگفتمان 7

تایگری هنگام عبور از پلی در روسیه چپ کرده،این اتفاق باعث کشته شدن فرمانده گشت.

اولین بار تایگر در نبرد تونس در صحرای شمال آفریقا پا به عرصه نهاد.یک گروه آنتی تانک بریتانیایی به پاندر 6 مجهز شده و 3 تایگر را نابود کرد.با ادامه یافتن نبرد،تایگر های جدیدی به تعداد محدود به نبرد اضافه میشدند. زره و توپ آنها باعث شد تا بر کل صحرای آفریقا چیره باشند،اما آنها هیچ وقت در تعداد بالا مستقر نشدند(که کارساز باشد).وزن بسیار بالای آن باعث شد تا محدودیتی در رد شدن از پل ها داشته باشد و بتواند از وسط خانه ها رد شود که ریسک بالایی داشت.یکی دیگر از نقاط ضعف این تانک،سرعت چرخش پایین برجک هیدرولیکی آن بود.برجک به صورت دستی نیز میتوانست بچرخد اما از این روش خیلی کم استفاده شد،مگر برای تغییرات.تایگر های اولیه سرعتشان به 45 کیلومتر بر ساعت میرسید(در زمین های هموار).این سرعت برای عملیات های معمولی توصیه نشده و در آموزش ها موجب دلسرد شدن میگشت.به خدمه گفتند تا دور موتور را بیشتر از 2600 دور در دقیقه نکنند،زیرا موتور های میباخ در دور موتور 3000 دور در دقیقه،غیر قابل اطمینان میگردید.بعد ها یک کنترل کننده ی موتور به تایگر اضافه شد که دور موتور را حداکثر تا 2600 دور بر دقیقه پر کرده و سرعت ماکسیمم تایگر را به 38 کیلومتر بر ساعت میرساند.برای مقایسه، تانک های متوسط آن زمان مثل شرمن و تی-34،متوسط ماکسیمم سرعتشان 45 کیلومتر بر ساعت بود،این خود نشان دهنده ی این است که تایگر با اینکه بیش از دو برابر از هر یک از تانک های ذکر شده سنگین تر بود،اما سرعت قابل قبولی در مقایسه با آنها داشت.تایگر بسیار خراب میشد،بسیاری از تایگر ها در موقع نبرد خراب شده و باعث تضعیف قدرت دیگران میشد. خیلی نادر اتفاق می افتاد که تایگر یک مسیر را طی کند و خراب نشود.همچنین تانک دامنه حرکت پایینی داشت.به خاطر زنجیر های پهن آن ، فشار خیلی کمتری نسبت به تانک های سبک به زمین وارد میکرد،مهمترین تفاوت در برابر تانک تی-34.در آن زمان نیاز برای یک خودرویی برای پشتیبانی این تانک احساس میشد.به عنوان مثال،خودرو فامو(یدک کش خودرو های زرهی آلمان) نمیتوانست این تانک را تکان دهد.

تالارگفتمان 8

تایگری که توسط فامو کشیده میشود

معمولا 3 عدد از خودرو فامو نیاز بود تا تایگر را جا به جا کنند.برای همین،یک تایگر دیگر برای یدک کشیدن یک تایگر نیاز بود اما معمولا موتور تایگری که یدک میکشید،یا داغ میکرد یا خراب میشد و یا آتش میگرفت،برای همین از دیگر تایگر ها برای یدک کشیدن هم قطاران چلاقشان استفاده نشد.زنجیر ها ،چرخ دنده ها را میساییدند که نتیجه آن عدم توانایی حرکت بود.اگر زنجیری میسایید و پاره میشد،معمولا 2 تایگر برای کشیدن تانک خراب نیاز بود.خود پاره شدن مسئله بزرگی بوده،زیرا فشار بالای این تانک، باعث میشد که عوض کردن زنجیر بوسیله جدا کردن گیره های آن غیر ممکن شود.بعضی وقت ها با یک چاشنی انفجاری زنجیر را جدا میکردند.

تایگر ها معمولا در واحد های زرهی زیر نظر ورماخت پخش و این واحد های زرهی در نقاط حساس مستقر میشدند.بعضی از واحد های معروف مثل 3 واحد اول اس اس (لایب اشتاندارت ،داس رایش و توتنکوف) و گوس دوچلند(به معنای آلمان بزرگ) در کورسک دارای تایگر بودند.هنگ تایگر های واحد گوس دوچلند بزرگتر شده و به هنگ زرهی گوس دوچلند معروف شد.واحد توتنکف در کل جنگ ،هنگ تایگر خود را حفظ نمود.تایگر های لایب اشتاندارت و داس رایش گرفته شده و به واحد 101 ام زرهی ورماخت اضافه شد،که خود بخشی از واحد پانزر 1 بود.

در اصل تایگر طراحی شد تا سلاحی برای حمله باشد،اما هنگامی که آنها وارد نبرد شدند،ورق برگشته بود و به عنوان سلاحی تدافعی استفاده شدند.متاسفانه،سلاح تدافعی بودن به معنی حرکت از مکانی به مکان دیگر و نتیجه این کار،مشکلات بیش از حد مکانیکی است.همچنین هیچ واحد تایگری پیدا نمیشد که با قدرت کامل وارد نبرد شود.

تالارگفتمان 9

تایگری مستتر در یک نقطه حساس تدافعی

بعضی از واحد های تایگر،بیش از 10 تانک حریف را به ازای از دست دادن 1 تایگر نابود میساختند،مثل هنگ گوس دوچلند(حدود 17 تانک در برابر 1 تایگر)،واحد 103 ام زرهی (12.8 تانک در برابر 1 تایگر) و واحد 502 ام زرهی(13.08 تانک در برابر 1 تایگر).در برابر تانک های بیشمار روس ها و غربی ها ،حتی نابودی 10 تانک به ازای نابودی 1 تایگر کافی نبود.این تعداد باید در برابر هزینه فرصت(این بدان معناست که هرگاه ما تصمیم به استفاده از یک منبع می گیریم، در واقع ما از فرصت استفاده کردن از آن منبع در جایی دیگر و به شکلی دیگر، چشم پوشی کرده ایم)قرار میگرفت.هر تایگر به اندازه 4 اشتوگ 3 هزینه داشت.

در 7 جولای 1943 ،فقط یک تانک تایگر به فرماندهی فرانس اشتادگر از واحد اول اس اس ،لایب اشتاندارت ها ، در نبرد کورسک به یک گروه 50 عددی از تانک تی-34 حمله برد. او تمامی مهمات خود را مصرف کرده و 22 تی-34 را نابود ساخت و بقیه عقب نشینی کردند.او به دریافت مدال صلیب شوالیه مفتخر شد.

تایگر به خصوص با مایکل ویتمن از واحد 101 ام زرهی اس اس ، همراه بود.او پله های ترقی را طی و خودرو های مختلفی را فرماندهی کرد که آخرین آن یک تایگر 1 بود.در نبرد ویلر-بوکیج،گروه او بیش 40 خودرو زرهی و چندین تانک را نابود ساخت.بیش از 10 فرمانده تایگر ، بالای 100 تانک دشمن را نابود ساختند،مثل کورت کنیسپل با 168 عدد،والتر اشرویف با 161 عدد ،اتو کاریوس با +150 عدد ،یوحانس بولتر با +139 عدد و مایکل ویتمن با 138 عدد.

واکنش متحدین

ارتش آمریکا خود را برای مقابله با تایگر آماده کرد،زیرا مبنا را بر این گرفته بود که تایگر 1 از تسلیحات آنان برتر است.قسمتی از این نتیجه مربوط به این بود که آنها تخمین مناسبی از تایگر ها داشتند و نظرشان این بود که تایگر در تعداد نسبتا پایین پا به عرضه گذاشته.بعد ها در نبرد متوجه شدند که در فواصل نزدیک،توپ 76 میلیمتری ام-1 و در فواصل دور ، توپ 90 میلیمتری ام-2/ام-3 و نابودگر M-36 و تانک M-26 در اواخر جنگ میتواند در زره تایگر نفوذ کند.

تالارگفتمان 10

تایگر به غنیمت گرفته شده توسط آمریکایی ها در تونس

بریتانیایی های که تجربه اشان از آمریکایی ها بیشتر بوده و پیشرفت تدریجی زره و قدرت آتش تانک های آلمانی را از سال 1940 زیر نظر گرفته بودند ، در سال 1940 پیشبینی یک آنتی تانک قوی را کردند و کار روی پاندر 17 شروع شد و تا اوایل سال 1941،حدود 100 عدد از نوع آزمایشی و پیش نمونه ی آنها به صحرا آفریقا برای مقابله با خطر تایگر فرستاده شدند.البته این پاندرهای 17 پیش نمونه مشکلات بسیاری داشتند اما در سال 1943 که نمونه ی اصلی پاندر 17 وارد نبرد شد عرصه بر تایگرها بسیار تنگ گشت.

واکنش اولیه روسیه ها ، از سرگیری دوباره پروژه ضد تانک ZiS-2 بود،این پروژه در سال 1941 برای ساختن ضد تانک های ارزان تر و کوچکتر متوقف شد.این توپ،قدرت نفوذ پذیری بیشتری نسبت به توپ های 76 میلیمتری نصب شده روی تانک های معمولی شوروی داشت که روی تایگر تاثیری نداشتند.

تالارگفتمان 11

مارشال جئورجی ژوکوف در حال بازدید از تایگر به غنیمت گرفته شده در سال 1943

تایگر های نجات یافته

در 21 آپریل 1943 ،تایگری از واحد 504 ام زرهی با شماره برجک 131،در تپه ای در تانزانیا توسط توپ 6 پاندر روی تانک چرچیل ،مورد هدف قرار گرفت.ضربه به لوله توپ آن برخورد و کمانه کرده و به حلقه برجک برخورد کرد.درب برجک را فشرده و فرمانده را زخمی کرد.خدمه نجات یافته و تانک تسخیر شد.بعد از تعمیرات،تانک برای بررسی به انگلستان فرستاده شد.

تالارگفتمان 12

تایگر 131 در موزه بوینگتن


   
نقل‌قول
تالارگفتمان 13
(@ناشناس)
New Member میهمان
عضو شده: 1 ثانیه قبل
ارسال‌: 0
 

واقعا نمی دونستم رادیاتور تو این جوز مسائل میتونه انقدر اهمیت داشته باشه


   
پاسخنقل‌قول
acsan
(@acsan)
New Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 3
 

این اطلاعات فوق العادن.من که واقعا لذت بردم .سپاس


   
پاسخنقل‌قول
اشتراک: