می خوام یه شعر بنویسم که به شخصه عاشقش شدم:
آه از این رنج و عذاب،
ریشه کرده در نژاد.
آه از این فریاد مرگ،
دل خراش و جان گداز.
آه از عصیان،
جوش خون،
بر در و دیوار رگ.
خون و خونبارش...
کجاست
آن که باشد سد آن؟
درد و غم،
نفرین،
عذاب،
کو که دارد تاب آن؟
لیک باشد چاره ای،
چاره ها اندر سراست.
در درون و نی برون.
هست در دستانتان.
خود تویی درمان آن،
هی نخواه از دیگران،
ضربه درگیری نبرد
خون بده تا پای جان.
می سرایم این سرود
با شمایم ای خدایان نهفته زیر خاک!
با شمایم راد مردان، قهرمانان خفته پاک!
بشنو تو ای جان شادان نهفته در زمین
بشنو ای فریادرس،
یاری گرانت کن گسیل.
بر سر و بازوی فرزندان ببار ای روح پاک
بی گمان پیروزشان کن در دل این مرز و خاک
آشیلوس_ساغر کشان
نقد کنید این شعر رو. من که خوشم اومد!
@kianick 102986 گفته:
می خوام یه شعر بنویسم که به شخصه عاشقش شدم:
آه از این رنج و عذاب،
ریشه کرده در نژاد.
آه از این فریاد مرگ،
دل خراش و جان گداز.
آه از عصیان،
جوش خون،
بر در و دیوار رگ.
خون و خونبارش...
کجاست
آن که باشد سد آن؟
درد و غم،
نفرین،
عذاب،
کو که دارد تاب آن؟
لیک باشد چاره ای،
چاره ها اندر سراست.
در درون و نی برون.
هست در دستانتان.
خود تویی درمان آن،
هی نخواه از دیگران،
ضربه درگیری نبرد
خون بده تا پای جان.
می سرایم این سرود
با شمایم ای خدایان نهفته زیر خاک!
با شمایم راد مردان، قهرمانان خفته پاک!
بشنو تو ای جان شادان نهفته در زمین
بشنو ای فریادرس،
یاری گرانت کن گسیل.
بر سر و بازوی فرزندان ببار ای روح پاک
بی گمان پیروزشان کن در دل این مرز و خاک
آشیلوس_ساغر کشان
نقد کنید این شعر رو. من که خوشم اومد!
سلام. این اشعار رو امثال من نمیتونن نقد کنن فقط میشه به به و چه چه کرد.
اما چیزی که میشه راحت گفت نظر شخصیه. در مورد این شعر
آه از این رنج و عذاب،
ریشه کرده در نژاد.
این قسمت اشاره به این داره که رنج و عذاب ریشه کرده اما من نظرم اینه که رنج عذاب با آدم هست، لازمۀ ارتقا آدمیت اینه که تو سختیا رشد کنه. قرآن هم میگه :
لقد خلقنا الانسان فی کبد(انسان را در سختی آفریدیم).
پر واضحه که خلقت انسان سخت نبوده برای خدا پس منظور آیه اینه که زندگی انسان با سختی همراهه.
خوب حالا من چی میخوام بگم؟ من میخوام بگم توی این شعر باید به جای رنج و عذاب از عصیان و گناه نام میبرد که ریشه کرده در نزاد آدمی و هر روز هم به نوعی شاید بیشتر بشه(قصد سیاه نمایی ندارما). بازم میگم این نظر منه((229))و فاقد وجاهت قانونی((102))
برم ی چیزی بخورم تمام فسفرای مغزم رو سزوندم((200))
@ghoghnous13 102990 گفته:
سلام. این اشعار رو امثال من نمیتونن نقد کنن فقط میشه به به و چه چه کرد.
اما چیزی که میشه راحت گفت نظر شخصیه. در مورد این شعر
آه از این رنج و عذاب،
ریشه کرده در نژاد.
این قسمت اشاره به این داره که رنج و عذاب ریشه کرده اما من نظرم اینه که رنج عذاب با آدم هست، لازمۀ ارتقا آدمیت اینه که تو سختیا رشد کنه. قرآن هم میگه :
لقد خلقنا الانسان فی کبد(انسان را در سختی آفریدیم).
پر واضحه که خلقت انسان سخت نبوده برای خدا پس منظور آیه اینه که زندگی انسان با سختی همراهه.
خوب حالا من چی میخوام بگم؟ من میخوام بگم توی این شعر باید به جای رنج و عذاب از عصیان و گناه نام میبرد که ریشه کرده در نزاد آدمی و هر روز هم به نوعی شاید بیشتر بشه(قصد سیاه نمایی ندارما). بازم میگم این نظر منه((229))و فاقد وجاهت قانونی((102))
برم ی چیزی بخورم تمام فسفرای مغزم رو سزوندم((200))
کاملا حق با شماس فقط یه مشکل وجود داره اینم این که طرف نمی دونسته عصیان و گناه اصلا چی هست خخخخ!
ممنون از نقد زیباتون.
@kianick 102994 گفته:
کاملا حق با شماس فقط یه مشکل وجود داره اینم این که طرف نمی دونسته عصیان و گناه اصلا چی هست خخخخ!
ممنون از نقد زیباتون.
حرفتون کاملا صحیحه ولی من به عنوان یک خوانندۀ ایرانی - اسلامی((62))نظرم رو گفتم.
البته اونا هم ی چیزایی در مورد گناه میدوننا((62))((102))
آره
عه این شعره رو خانوم رولینگ اول جلد آخر هری پاتر آورده.
یادمه اون موقع که خوندمش با اینکه بچه بودم خیلی تاثیر گذار بود، مخصوصا که داستان کتاب داشت وارد فضای تیره و ناامیدی اوج گیری ولدمورت میشد خیلی همخوانی داشت با جو کتاب
تشکر برای گذاشتنش
@M.Mahdi 103001 گفته:
عه این شعره رو خانوم رولینگ اول جلد آخر هری پاتر آورده.
یادمه اون موقع که خوندمش با اینکه بچه بودم خیلی تاثیر گذار بود، مخصوصا که داستان کتاب داشت وارد فضای تیره و ناامیدی اوج گیری ولدمورت میشد خیلی همخوانی داشت با جو کتاب
تشکر برای گذاشتنش
راست میگی. گفتم قبلا ی جا خوندمشا((62))
@ghoghnous13 103003 گفته:
راست میگی. گفتم قبلا ی جا خوندمشا((62))
من هم همون جا خوندم یادش افتادم دیدم خیلی قشنگه گذاشتمش((97))