تست روانشناسی رنگ ها
این تست اطلاعات جالبی بهتون میده
دوبار بهتون یکسری رنگ رو نشون میده که باید دونه دونه محبوب ترین رنگی که میخواین رو انتخاب کنید، سری دوم میتونید الگوریتم رو عوض کنید یا به همون الگوی قدیمی دوباره انتخاب کنید!((3))
جوابشم بزارید!
سایت تاروت | فال تاروت کبیر | فال تاروت کائنات
جواب من:
هدفهای خود را با شدت دنبال میکند و به خودش اجازه نمیدهد که از هدف خویش دور شود. مایل به غلبه بر مشکلاتی اسـت که با آنها روبروسـت و میخواهد که از احترام و اعتبار خاصی در نزد مردم به خاطر کامیابیش برخوردار شود. به آسـانی تحت تأثیر محیط پیرامون خویش قرار میگیرد و به راحتی از عواطـف دیگران متأثر میشود. خواستار ایجاد روابط سازگار و یافتن حرفه و شغلی اسـت که این روابط را گسترش دهد. چون نسبتاً احساس تنهائی و انزوا میکند، لذا مایل به نشان دادن عواطف خویش اسـت. فردی خودمحور اسـت و لذا با سرعت حالت تهاجمی می گیرد، هرچند که تلاش میکند تا از تضاد آشکار اجتناب نماید. تفسیر فیزیولوژی : فشار روحی شخص ناشی از محدودیت یا قید و بندهای ناخوشایند اسـت. تفسیر روانشناسی : خواستار استقلال در پیگیری اعتقادات محکم و اصول عقیدتی خویش است تا به عنوان یک فرد، حقا از احترام لازم برخوردار شـود. دوسـت دارد که از هر فرصتی که پیش میآید، استفاده نماید بیان که خود را تسلیم محدودیتها یا قید و بندها نماید. با محدودیتها و قید و بندها پیکارمی کند، و اصـرار دارد که بر اثر تلاشهای شخـص خودش و بدون وجود محدودیتها پیشرفت کند.
برای جبران آنچه که احساس میکند در زندگی آن را از دست داده است، به فعالیت بسیار شدید میپردازد و بدین طریق این احساس در او به وجود میآید که قادر است خود را از چنگال هر چیزی که وی را آزار میدهد، برهاند. حساس و دارای قدرت درک است ولی تحت برخی فشارها نیاز به تسکین خاطر در مصاحبت یکی از نزدیکان خود دارد. احساس میکند که در مورد مشکلات و دشواریهای موجود، کار چندانی از دست او بر- نمیآید و لذا ناگزیر است که به بهترین طرز از شرایط موجود استفاده نماید. توانائی لذت بردن از فعالیت جنسی را دارد. تفسیر فیزیولوژی : روحیه ناامیدی شخص منجر به یک کنارهگیری بدگمانی و احتیاط از دیگران و پناه بردن به خود شده است. تفسیر روانشناسی : شور و شوق ذاتی و طبیعت خیال پرور خود را سرکوب میکند زیرا هراس ازان دارد که چنانکه بخواهد یکی از خواسته های خود را عملی سازد. لگام اختیار را از کف بدهد. احساس میکند که وی را گمراه کردهاند و او را فریب میدهند و لذا به تنهائی پناه برده است تا از خود مراقبت نماید. محرک هائی را که به سوی او میایند با دقت و احتیاط بررسی میکند تا نسبت به خلوص آنها مطمئن شود، مراقبتی که به آسانی تبدیل به بدگمانی و بیاعتمادی میشود. به طور خلاصه : مارگزیدهای است که از ریسمان سیـاه و سفید میترسد. روحیــه ناامیدی که در او وجود دارد، سبب میشود که نسبت به هر محرک با دیده بی اعتمادی بنگرد و مراقب آن باشد. هر چیزی را که موجب تحـریک او شـود به آسـانی و با سـرعت میپذیرد. ذهن او سرگرم چیزهایی است که بسیار هیجانانگیز . آرزو دارد که دیگران وی را به عنوان یک شخصیت هیجانآور و جالب بشمار آورند که رویهمرفته از نفوذ جـذاب و موثر در دیگران برخوردار اسـت. برای اجتناب از به خطر انداختن فرصتهای کامیابی یا کاهش اعتماد دیگران به او، روشهای زیرکانهای را بکار میبرد. به آسـانی تحت تأثیر محیط پیرامون خویش قرار میگیرد و به راحتی از عواطـف دیگران متأثر میشود. خواستار ایجاد روابط سازگار و یافتن حرفه و شغلی اسـت که این روابط را گسترش دهد. تفسیر فیزیولوژی : حساسیت آشکار در برابر محرک خارجی. تفسیر روانشناسی : میخواهد که بر احساس بیهودگی خود غلبه کرده و شکافی را که به تصور او، وی را از دیگران جدا میسازد، پر نماید. مشتاق است که تمام جهات زندگی را تجربه کند، تمام امکانات آن را کشف کند و زندگی پر و کاملی داشته باشد. بنابراین از هر نوع محدودیت یا محدودهای که به وی تحمیل شـود ناخشنود است و برای آزاد و بلامانع بودن تلاش میکند. به طور خلاصه : خواستار و طالب خودمختاری است. دوسـت دارد که آزادانه و بلامانع عمـل کند ولی لزوم پیروی از عقـل و منطق. و انجام کامل کار و مشخص بودن ان، موجب محدودیت فعالیت او میشود. میکوشد تا مورد انتقاد قرار نگیرد و از ایجاد محدودیت در آزادی عملش جلو- گیری کند، و از طریق بکار گرفتن جاذبه قوی شخصی خود در مراوداتش با دیگران شخصاً تصمیمهای خود را بگیرد.
به محیطی آرام و دور از جنجال نیاز دارد و خواستار آزاد شدن از فشار روحی و تعارض ها یا مخالفت است؛ و با زحمت زیاد اوضاع را در کنترل خود قــرار میدهد و با احتیاط به مشکلات برخورد میکند. طبعی حساس و چشمی تیزبین دارد. به یک رابطه نزدیک و متقابل، یا دسـت کم داشتن روشی برای ارضـای یک الزام همانند شدن، نیاز دارد و یا برای داشتن آن پافشاری میکند. در انتخاب معیارها برای انتخاب همسرش بسیار دقیق است و در روابط جنسی خود خواستار یک کمال نسبتاً غیرواقعبینانه اسـت. تفسیر فیزیولوژی : اضطراب سرکوفتهای در شخص وجود دارد که ناشـی از تلاش وی برای مقاومت در برابر هر تحریک بیشتر است. ناشکیبا، سرگردان و تندخو است. در حالی که احتمال دارد دچار اضطراب شدید یا ناراحتیهای قلبی شود. تفسیر روانشناسی : وضعیت شخص تهدید کننده یا خطرناک تلقی میشود. از اینکه می بیند زحمات و تلاشهای او در معرض تهدید قرار دارد، احساس خشم میکند و چون می بیند که قادر به جلوگیری ازان نیست، حالت یاس و ناامیدی بر او غلبه میکند. نگران است که در هدف خود شکست بخورد. قادر نیست که به وضع خود با نظر عینی و واقعی بنگرد، ولی چون بسیار مضطرب است لذا نمیتواند از تلاشهای خود دسـت بردارد تا تهدید مزبور برطرف شود. بسیار خسته و فرسوده شده و احساس کوفتگی میکند، که شاید تا مرز عجز عصبی نیز ادامه یابد. به طور خلاصه : اضطراب ناامیدانه نیاز به شرایط ثابت و مسالمـت آمیـزی دارد تا در پرتو آن بتواند خود را از تشویش خاطر برهاند.
مـثل اینکه اوضاعم خیلی خرابه((231))
نیاز فوری به استراحت، تسکین خاطر و درک مسالمت آمیز و محبت آمیز دیگران دارد این احساس در او وجود دارد که با بیاحترامی با وی رفتار شده است و در نتیجه افسـرده و خشمگیـن است. تا وقتی که دیگران وضع او را درک نکردهاند، وضعیت خود را غیر قابل تحمل میداند.
میکوشد تا موقعیـت خـود را بالا ببرد. از شـرایط موجود راضی نیست و عقیده دارد که برای حفظ عزت نفس خود به مقداری پیشرفت نیازمند است.
چون نسبتاً احساس تنهائی و انزوا میکند، لذا مایل به نشان دادن عواطف خویش اسـت. فردی خودمحور اسـت و لذا با سرعت حالت تهاجمی می گیرد، هرچند که تلاش میکند تا از تضاد آشکار اجتناب نماید.
تفسیر فیزیولوژی : فشار روحی شخص ناشی از سرکوب خواسته های طبیعی یا شهوانی و بی توجهی به نیازهای بدن است. تفسیر روانشناسی : احساس میکند که از او قدرشناسی نمیشود و وضع موجـود را تهدید کننده مییابد. خواستار آن است که دیگران وجود او را به رسمیت شناختـه و به وی احترام بگذارند تا بدین طریق جبران کمبود همانندی فکری با افرادی را بنماید که در گذشته مایل به دوستی با آنان و کسب امنیت بیشتر بوده است. روحیه مسک نفس از لذات مادی و دنیوی، تسلیم شدن وی به خواسته های مادی را دشوار میسازد، لکن انزوای ناشی از روحیه مزبور منجر به ضرورت تسلیم شدن و جـذب شدن در یک فرد دیگر میشود. در نتیجه، دچار تشویش خاطر میشود چـرا که تسلیم شدن به خواسته های دنیوی و مادی را نوعی ضعف بشمارمی آورد که باید بر آن غلبه کند. احساس میکند که فقط از راه تسلیم نشدن در برابر آنهاست که قادر است با مشکلات مبارزه کند. دوست دارد که دیگران وی را به عنوان یک مصاحب مطلوب ارج نهند و او را به خاطر صفات شخصیاش بستایند. به طور خلاصه : احساس ناامنی ناشی از نداشتن دوستان
به محیطی آرام و دور از جنجال نیاز دارد و خواستار آزاد شدن از فشار روحی و تعارض ها یا مخالفت است؛ و با زحمت زیاد اوضاع را در کنترل خود قــرار میدهد و با احتیاط به مشکلات برخورد میکند. طبعی حساس و چشمی تیزبین دارد.
شـرایط موجود شامل عناصـر حساس یا خطرناکی اسـت و بدین خاطر ضـرورت دارد که راهحلی برای آن بیابد. این وضعیت ممکن اسـت به تصمیم گیریهای ناگهانی و حتی بی پروا بی انجامد. متکـی به اراده و خواسته خویش اسـت و هیـچ اندرزی را از جانب دیگران نمیپذیرد.
خودمحور اسـت و بنابراین با سرعت حالت تهاجمی می گیرد.
تفسیر فیزیولوژی : حالت اضطرابی در شخص وجود دارد که ناشی از عجز عصبی یا یا فشار روحی در روابط جنسی به دلیل مسک نفس بیش از حد است. تفسیر روانشناسی : احساس میکند که از وی قدردانی نمیشود و وضع موجــود را برخلاف میل خود می بیند. خواستار آن است که دیگران به ارزش او پی برده و به وی احترام بگذارند تا بدین طریق جبران نبودن همانندی فکری با افــرادی را بنماید که در گذشته مایل به دوستی با آنان و کسب امنیت بیشتر بـوده است. روحیه مسک نفس از لذات دنیوی و مادی، تسلیم شدن وی به خواسته مزبور را دشوار میسازد، لکن انزوای ناشی از روحیه مزبور، منجـر به ضرورت تسلیـم و جذب شدن در یک فرد دیگر میشود. وضعیت اخیر، وی را نگران میسازد. زیـــرا تسلیم شدن به خواسته های دنیوی و مادی را نوعی ضعف بشمار میآورد که باید بر ان غلبه کند. احساس میکند که فقط از راه تسلیم نشدن در برابر این خواستههاست که میتواند در مقابل مشکلات ایـن وضعیت پایداری کند. دوست دارد که دیگـران وی را به عنوان یک مصاحب مطلوب، ارج نهند و او را به خاطر صفات شخصیاش بستایند. به طور خلاصه : احساس ناامنی ناشی از نداشتن دوستان
بر اثر تحلیل رفتن شـور زندگی در شخص، یک روحیه تحمل نکردن تحریکات بیشتر یا کاهش توقعات شخـص پدید آمده اسـت. دچار یک احساس ناتوانی شـده اسـت که وی را در معرض اضطـراب و اضطـرار شدید قرار داده اسـت. برای فـرار از این وضعیـت، تلاش میکند تا دسـت از مبارزه با مشکـلات بردارد، و نیز در جستجوی شرایط مسالمتآمیز و آرامی است که در فضای محبتآمیز و امن آن بتواند تجدید قوا کنـد.
خواستار آن اسـت که دیگران به وی ارج نهند و به او احترام بگذارند، و این خواسته خود را در یک رابطه نزدیک و مسالمتآمیز که مبنی بر احترام متقابل باشد، جستجو میکند
هرکدوم رو که میتونین برای یه بچه چهارده ساله تصور کنین درست بود اون قسمت افسردگیشو که هیچی درست همش بقیشو هرکدومش ربطیبه سن نداشت درست بود
نیاز به آزاد شدن از فشار روحی دارد و آرزوی صلح صفا، آرامش و خشنودی را در سر میپروراند. احسـاس میکند که آرزوهایش با مانع روبرو شـده و نتوانسته اسـت به چیزهایی دسـت یابد که آنها را اساسی و ضروری میداند. اصـرار دارد که امیدها و افکارش واقعبینانه هستند، ولی نیاز به قوت قلب و دلگرمی دارد. فردی خودمحور اسـت و لذا با سرعت حالت تهاجمی می گیرد. تفسیر فیزیولوژی : اضطرابی که در شخص وجود دارد ناشی از مسک نفس بیش از حد در تلاشش برای جلب توجه و احترام دیگران می باشد. تفسیر روانشناسی : نیاز ارضا نشدهای به دوستی با کسانی دارد که معیارهـای آنان، همچون معیارهای او عالی است و درشان و منزلتی مشابه او قرار دارند. این وضعیت وی را در معرض فشار چشمگیری قرار میدهد، ولی با وجود اینکه بـه وی بها و ارزش نمیدهند اما همچنان با عقاید خود پایبند میماند. وضعیت خود را نامساعد می بیند و مایل به خلاص شدن از آن است، ولی حاضر نیست در عقاید خود کوتاه بیاید. قادر به حل وضع موجود نیست زیرا گرفتن تصمیم لازم را پیوسته به تعویق میاندازد چرا که نسبت به توانائی خود برای ایستادگــی در برابـر مخالفتها، تردید دارد. نیازمند احترام از جانب دیگران، پیروی از آرزوهایش و احترام به عقایدش است. به طور خلاصه : سرسخت و لجوج است ولی تقاضای بی نتیجه احترام از جانب دیگران را دارد. مایل به گستـرش زمینه های فعـالیت خویش اسـت و پافشاری میکند که امیـدها و افکارش واقعبینانه هستند. هراس از این که مانع انجام خواستههایش شوند، وی را نگران میسازد. نیاز به شرایط مسالمتآمیز و قوت قلب بی دغدغه برای بازیافتن اعتمادبهنفس خود دارد. خواستار آن اسـت که دیگران به وی ارج نهند و به او احترام بگذارند، و این خواسته خود را در یک رابطه نزدیک و مسالمتآمیز که مبنی بر احترام متقابل باشد، جستجو میکند.
هر چیزی را که موجب تحـریک او شـود به آسـانی و با سـرعت میپذیرد. ذهن او سرگرم چیزهایی است که بسیار هیجانانگیز . آرزو دارد که دیگران وی را به عنوان یک شخصیت هیجانآور و جالب بشمار آورند که رویهمرفته از نفوذ جـذاب و موثر در دیگران برخوردار اسـت. برای اجتناب از به خطر انداختن فرصتهای کامیابی یا کاهش اعتماد دیگران به او، روشهای زیرکانهای را بکار میبرد.
با شیوه های منظم، مرتب و دور اندیشانه عمل میکند. نیاز به درک توأم با همدردی از جانب کسی را دارد که به ارزش او پی ببرد و وی را تایید کند.
میخواهد که در انتخاب همسر و در روابط با نزدیکان خویش عامل عشق و محبت را دخالت دهد، ولی پرتوقع است. به قوت قلب نیاز دارد و مراقب است که از تضاد آشکار خود اجتناب نماید، زیرا این امر به برآورده شدن آرزوهایش در آینده آسیب میرساند.
تفسیر فیزیولوژی : فشار روحی شخص ناشی از محدودیت یا قید و بندهای ناخوشایند اسـت. تفسیر روانشناسی : خواستار استقلال در پیگیری اعتقادات محکم و اصول عقیدتی خویش است تا به عنوان یک فرد، حقا از احترام لازم برخوردار شـود. دوسـت دارد که از هر فرصتی که پیش میآید، استفاده نماید بیان که خود را تسلیم محدودیتها یا قید و بندها نماید.
دوست دارد که تأثیر مطلوبی در دیگران بجای گذارد و به عنوان یک شخصیت بشمار آید. بنابراین همواره مراقب است که ببیند آیا در این کار خود موفق شده است یا خیر و دیگران چگونه در برابر او واکنش نشان میدهند. حالت مزبور این احساس را در وی پدید میآورد که بر شرایط موجود مسلط است. برای کسب نفوذ و برخوردار شـدن از توجه خاص دیگران، روشهای زیرکانهای را بکار میبرد در برابر زیبائی یا چیزهایی اصیل حساسیت نشان میدهد.
از لحاظ همکاری با دیگران، به خوبی عمل میکند ولی نیاز به یک زندگی خصـوصی دارد که استوار بر درک متقابل بوده و از اختلاف و نفاق به دور باشد.
میکوشد تا مورد انتقاد قرار نگیرد و از ایجاد محدودیت در آزادی عملش جلو- گیری کند، و از طریق بکار گرفتن جاذبه قوی شخصی خود در مراوداتش با دیگران شخصاً تصمیمهای خود را بگیرد.
((225))((225))((225))
خب خب!اینم از این!
فعالیتهای او در جهت یک زندگی سرشار از کار و تجربه و نیز به خاطر ایجاد ارتباطی نزدیک است که کامیابی در روابط جنسی و عاطفی را به او ارزانی دارد.
برای غلبه کردن بر موانع و دشواریها، ابتکار به خـرج میدهد و تفاوتی نمیکند که هدف ازان بدست آوردن یا حفظ یک موقعیت قدرت باشد که در آن بتواند بر حوادث مسلط شـود.
تفسیر فیزیولوژی : فشار روحی شخص ناشی از سرکوب خواسته های طبیعی یا شهوانی و بی توجهی به نیازهای بدن است. تفسیر روانشناسی : وضع موجود برخلاف میل شخص است. نیازی برآورده نشده بــه دوستی و معاشرت با کسانی دارد که معیارهای عالی همچون خود او دارند، و از مردم عادی کنارهگیری میکند. کنترل او بر خواسته های طبیعیاش مانـع از ان میشود که عنان اختیار را رها کند، ولی تنهائی که نتیجه این وضعیت است، وی را وادار به تسلیم شدن و جذب شدن در فرد دیگری مینماید. این حـالت مــوجب اضطراب او میشود زیرا این نوع خواستهها را نقاط ضعفی میداند که باید بر آنها غلبه کند. احساس میکند که فقط از طریق مسک نفس مداوم میتواند امیدوار باشد که برتری فردی خود را حفظ نماید. دوست دارد که دیگران وی را فقـــط به خاطر خودش دوست بدارند و تعریف و تمجید کنند.
در برابر هر چیز زیبا حساس است. موافقت در احساسات، عمل، افکار و ... در روابط دوستی با دیگران اسـت. دمدمی مزاج و اجتماعی است. نیاز به آن دارد که احساس کند حوادث در مسیر دلخواه او حرکت میکنند و در غیر این صورت، تحریک میتواند موجب فعالیتهای تغییر پذیر یا سطحی وی گردد. شرایط وی را ناگزیر میسازد تا سازش کرده و موقتاً از برخی لذتهای خویش چشم- پوشی کند. توانائی کسـب ارضای جسمانی از طریق فعالیت جنسی را دارد.
بسیار احساس خستگی میکند. و راه بجای نمیبرد، ولی همچنان میدان را خالی نمیکند و هنـوز هـم هدفهای خود را با فعالیت شدید دنبال میکند. این وضعیت وی را در معرض فشار غیر قابل تحملی قرارمی دهد که مایل به گریز از آن است ولی نمیتواند خود را وادار سازد که تصمیم لازم را بگیرد. در نتیجه، قویاً درگیر آن مشکل میشود و نه میتواند به طور عینی به آن بنگرد و نه این که از آن بگریزد. قادر نیست هدف خود را رها کند و احسـاس میکند که فقط پس از رسیدن به هدفش است که آرام و قرار خواهد گرفت. به طور خلاصه : درگیری بلاتکلیف.
امم فقط ی چیز کوشولو.اصن از کسی کناره گیری نمیکنم
از این که تحریکات شدید را سرکوب میکند، در رنج است، درحالیکه امکان دارد این تحریکات سر کوفته ناگهان به صورت یک رفتار غیرارادی و برانگیخته غلیان نمایند.
با شیوه های منظم، مرتب و دور اندیشانه عمل میکند. نیاز به درک توأم با همدردی از جانب کسی را دارد که به ارزش او پی ببرد و وی را تایید کند.
خودمحور اسـت و بنابراین با سرعت حالت تهاجمی می گیرد.
تفسیر فیزیولوژی : فشار روحی که در شخص وجود دارد نـاشی از تلاش وی بــرای پنهان کردن تشویش خاطر و اضطراب خویش در پوشش یک اتکا به نفس و بی تفاوتی نسبت به دیگران است. تفسیر روانشناسی : وضع موجود برخلاف میل و خواسته اوست. احساس تنهائــی و دودلی میکند زیرا نیاز برآورده نشده ای به دوستی و معاشرت با کسانی دارد که نظیر او معیارهای عالی دارند، و مایل به کنارهگیری از افراد عادی است. این احساس انزوا، نیاز مزبور را به یک ضرورت الزامآور تبدیل میکند، و مهم تراز ان، روحیه خودکفایی و استقلال وی را متزلزل میسازد زیرا به طور عادی محدودیتهای زیادی را برای خویش به وجود میآورد. چون میخواهد کــه صفت منحصر به فرد شخصیت خویش را ظاهر سـازد لذا نیاز روحی خود به دیگران را سرکوب میکند و تظاهر به بیتفاوتی مینماید و به کسانی که از این رفتار او انتقاد میکنند، با دیده تحقیر مینگرد. بـا این وصف، در زیر این قیافه ظاهراً بی تفاوت و مستقل، وی به راستی نیازمند تایید و احترام دیگران است. به طور خلاصه : روحیه ناامیدی شخص منجر به یک بیتفاوتی و استقلال ظاهری میشود.
از تعارض و بگو و مگو کردن با دیگران خستـه شـده و مایل به ادامـه آن نیسـت. به شرایط مسالمت آمیـز و محیط آرامی نیاز دارد تا استراحت کرده و تجدید قوا نماید.
قدرتمند اسـت و یا در موضع قدرت قرار دارد، ولی امکان دارد احساس کند که پیشرفت بیشتر او بر اثر دشواریهای موجود با مشکلی روبرو شود. روحیه پشتکار خود را در برابر موانع و مخالفتها حفظ میکند.
پافشاری میکند که امیدها و افکارش واقعبینانه هستند، ولی نیاز به قوت قلب و دلگرمی دارد. فردی خودمحور اسـت و لذا با سرعت حالت تهاجمی می گیرد.
تفسیر فیزیولوژی : فشار روحی شخص ناشی از محدودیت یا قید و بندهای ناخوشایند اسـت. تفسیر روانشناسی : خواستار استقلال در پیگیری اعتقادات محکم و اصول عقیدتی خویش است تا به عنوان یک فرد، حقا از احترام لازم برخوردار شـود. دوسـت دارد که از هر فرصتی که پیش میآید، استفاده نماید بیان که خود را تسلیم محدودیتها یا قید و بندها نماید.
نیاز شخص به جلب احترام دیگران و کسـب نام و شهـرت برای خویش به صورت یک الزام درامـدهاسـت. واکنش او به این صورت ظاهـر میشود که اصـرار دارد در کانون توجـه قرار داشتـه باشـد. و حاضـر به ایفای یک نقش غیر برجسته یا جزئی نیسـت.
هراس دارد که استقلال عمل وی دچار مخاطره گردیده یا به شدت محدود شـود، مگر آن که خود را از هر نفوذ خارجی حفظ نماید. دوست ندارد که دیگران مزاحم او شـوند.
پ.ن:
به شدت درسته همش