سینوهه پزشک دربار فرعون مصر(که درباره او زیاد اغراق کرده اند) همیشه از شهر رویایی کرت در عصر باستان تمجید می کرده و آن را پیشرفته ترین شهر آن دوران می دانست اما ظاهرا آن جناب هرگز پایش به شرق ایران و سیستان باز نشده بود تا واقعا با پیشرفته ترین شهر جهان باستان روبه رو شود. جایی که با افسانه ها آمیخته بود و امروز به شهر سوخته معروف است. تمدن شهر سوخته بسیار غنی و متعلق به حداقل5هزار سال پیش است. هرچند آثاری با قدمت نزدیک به 6هزار سال نیز در آنجا پیدا شده است. در آن روزگار آبرفت های دریاچه هامون و رودخانه هیرمند بسیار پرآب بود و به همین جهت حوزه تمدنی شهر سوخته جز شکوفاترین اقوام عصر خود به حساب می آمد. کشفیاتو جست و جو ها در شهر سوخته نشان می دهند این شهر باستانی به لحاظ پیشرفت و گسترش تمدن و اکتشافات در عصر برنز از مهم ترین شهر ها و مراکز مدنیت در جهان باستان بوده است. از جمله آثاری که در شهر سوخته کشف شد و بعدها مورد تحقیق و بررسی زیاد قرار گرفت و حواشی فراوانی درباره آن بوجود آمد، گلدانی سفالی بود که قدمت آن دست کم به هزاره سوم پیش از میلاد میرسد. گلدانی با تعدادی نقش بز و درخت خرما، که عده ای از باستان شناسان معتقدند اولین انیمیشن جهان محسوب می شود.
1)روی این گلدان 5 تصویر کشیده شده که اگر از لحاظ مفهومی با هم ترکیبشان کنیم داستانی روایت می شود. در تصویر ابتدایی یک بز جلوی درختی ایستاده. طی چهار تصویر بعدی این بز به طرف درخت می رود و در نهایت از برگ آن میخورد.
2) این گلدان در سال1383در جریان کاوش های یک تیم باستان شناسی به سرپرستی سید منصور سجادی، در محوطه باستانی شهر سوخته کشف شد. همان زمان کارشناسان با دیدن نقش ها و چرخش بز به خاص بودن این گلدان سفالی پی بردند.
3) انیمیشن با چرخش گلدان نمایان می شود. یعنی وقتی گلدان را میچرخانیم میبینیم که بز چطور با چهارحرکت، دوان دوان روی درخت نخل می پرد و...تاهمین سال های اخیر بچه مدرسه ای ها به همین روش کارتون های کوتاه دوبعدی می ساختند.
4) آیاواقعا نقش روی گلدان یک انیمیشن است؟ به این سوال نمی توان پاسخ دقیقی داد. مساله این جاست که کسی از نیت شخصی که 5هزار سال پیش این طرح ها را روی گلدان کشیده خبر ندارد. مسلما در ان زمان موشن پیکچری وجود نداشته وکسی هوس ساختن کارتون رادر سر نمی پرورانده. بنابراین احتمالا این طرح ها یک سرگرمی یا یک نقاشی ساده بوده است. با این حال امروز، می توان به عنوان انیمیشن نیز به انها نگاه کرد.
5) داستان نقش این گلدان بر گرفته از یک افسانه باستانی به نام درخت آسوری است. از این افسانه که در قالب شعر و به زبان پارتی و به خط پهلوی امروز به طور کامل باقی مانده، در گذشته های دور جهت سرگرم کردن بچه ها استفاده می شده است. درخت آسوری قصه دعوای یک بز و یک درخت نخل است که هرکدام برای آن دیگری رجز می خواندو مناظره می کنند و عاقبت این بز است که پیروز می شود و درخت خرما شکست میخورد.
6) اکثر متون باقی مانده به خط پهلوی و اوستایی (از خطوط رایج پیش از اسلام)، متون دینی زرتشتیان هستند. درخت آسوری به همراه چند کتاب معدود دیگر(مثل یادگرا زریران، قدیمی ترین حماسه پهلوانی به خط فارسی) جز معدود کتاب های باقی مانده از آن دوران است که در ظاهر جنبه مذهبی ندارد. با این حال عده ای معتقدند در این قصه نیز بز نماد آیین زرتشت و درخت نماد آیین چند گونه پرستی آشوریان است.
لینک اون انیمیشنی که باتوجه به تصویرای این گلدونه درس شده بودم داشتم منتهی نمیدونم الان کجاست گم کردمش -_-
گلدونشو تو کتاب تاریخ فکر کنم دیدم!
ولی بهتر نبود عکسو هم می ذاشتی؟
جالب بود.ممنونم.
ولی درمورد سینوهه اغراق نکردنا.خودش اعجبوه ایی بوده.خاطراتش گویای همه چیزه.