خوب حالا قضیه ی این تاپیکه چیه؟آقا احسان یا همون @red book خودمون در مدتی پیش چنین داستانی نوشت ولی به دلایل ایکس و ایگرگ و زد نتوانستند تمام کنند در نتیجه این داستان نا تمام ماند.حالا اینجانب آمده ام و با اجازه از نویسنده تصمیم به ادامه دادن این داستان گرفتم ولی چند نکته:
01. این داستان به هیچ وجه فن فیکشن نیست و دارای اجازه از نویسنده است.
02. سلحشور آتش چیز پرطرفداری نیست ولی کلا برای همه میگم که،این دو داستان را موازی ادامه خواهم داد.و در هر حال سلحشور به دلیل حجم و ایکس و ایگرگ و زد در الویت قرار دارد.
03. امیدوارم خوشحال بشید،در ضمن اینجانب برای اینکه اصل اثر نویسنده حفظ شود،چهار فصل اول را بدون ذره ای ویرایش در اینا قرار میدم.امیدوارم خوشتان بیاید.
04. تقریبا این جانب هیچ تلاشی برای رعایت حس نویسنده نمیکنم.
میخواستم این تاپیک را در روز عید غدیر بزنم ولی خوب چون امسال یه عیدی خاص از مولا گرفتم(که عروج پدربزرگم از این دنیا به دنیای دیگر بود) تصمیم گرفتم کمی به بعد تر موکولش کنم.
نام داستان : شبح
نویسنده چهار فصل نخست : احسان
نویسنده هشت فصل باقی مانده : امیرحسین زارع
گرافیست و صفحه آرا : H.O.S.S.E.I.N
ویراستار: احسان
طراح كاور : H.O.S.S.E.I.N
برای ظهور آماده اید؟
فصل سوم : شاهزاده تاج و تخت ها
فصل هفتم:دنیایی از جنس تباهی
فصل هشتم: کشتی های شکسته
فصل نهم:شاهان پوچی
@pers 92657 گفته:
سلام و خسته نباشید
اگه امکانش هست لینک فصل چهار رو این پایین قرار بدید، از بالا نتونستم دانلود کنم
بفرمایید دوست عزیز
@لینک دانلود 92659 گفته:
بفرمایید دوست عزیز
ممنون و خسته نباشید دوباره
کاش همه داستان های نیمه تموم رو یه کسی ادامه میداد
@pers 92661 گفته:
ممنون و خسته نباشید دوباره
کاش همه داستان های نیمه تموم رو یه کسی ادامه میداد
من شخصا حس میکنم اگر قرار باشه کسی این کارو انجام بده.
احتمالا تلف میشه
((231))
فصل جدید ارائه شد دوستان
امیدوارم خوشتان بیاید
بابت تاخیر در فصصل دهی در بوک پیج و اینجا عذر میخواهم
مرسی دوست عزیز !! عالی !!
دوستان فصل جدید اضافه شد
یا علی مدد
عیدتونم مبارک
یک سوال یعنی الان کتاب قبلی ادامه پیدا نمیکنه یعنی ادامه ی کار سورنا و اینا بعد حمله به برج بیستام و اینا.چون اینی که شما نوشتی تقریبا یه داستان جدیده داستان قبل از سورنا اتفاق افتاده و مال زمانیه که اون 50 نفر باهم دوست بودن تقریبا مال گذشته هست و دوم اینکه خیلی عالیه داستان هم چنان منتظر بقیش نشستم
@مهراد 99148 گفته:
یک سوال یعنی الان کتاب قبلی ادامه پیدا نمیکنه یعنی ادامه ی کار سورنا و اینا بعد حمله به برج بیستام و اینا.چون اینی که شما نوشتی تقریبا یه داستان جدیده داستان قبل از سورنا اتفاق افتاده و مال زمانیه که اون 50 نفر باهم دوست بودن تقریبا مال گذشته هست و دوم اینکه خیلی عالیه داستان هم چنان منتظر بقیش نشستم
نمیدونم دوست عزیز چطور جوابتونو بدم
راستش اصل این کتاب برای سایت بوک پیج هستش
یعنی بیشتر اخبار اونجا اتفاق میفتند
برای همین اینجا خیلی دیر فهمیدید
احسان که از اولش میگفت نمیتونی ولش کن
ولی من باور نمیکردم
و خب کار به اینجا رسید که یک روز نشستم سر فصل بعدش، و واقعا موندم، یا ابالفضل، چی بنویسم؟
ان روز کمی با خودم رو راست شدم و فهمیدم شروع این کار از طرف من کاملا اشتباه بوده
در واقع من و احسان(رفیقم کجایی...) با اینکه رفیقیم و ویراستار هم، اما کلا دو نوشته متفاوت بودیم و همین به مذاق خیلیا خوش نیومد.
نمیگم این داستان رو ول میکنم، ولی خب نمیگم هم که صد در صد ادامه میدم، فعلا بهتره این تاپیک بسته شه
درباره سوال اولتون:
اون داستانو یه سری برنامه ها براش داشتیم، ولی احسان خب...
یه نابغه مغموم به معنای واقعی کلمه بود
داستان واقعا خوبی نوشت
ولی استقبال نشد
و نه الان نه داستانش هست
و نه خودش...(رفیق عالیی بود جدی میگم.)
یا علی مدد