نمیدانم چرا
با آن که دوری ز من،ولی
با هر نفس
عطر تو را میشنوم
با هر نگاه
چشمانت را مینگرم
با هر تپش
دستانت را لمس میکنم
آه ای خدا...
دیوانه شدهام یا که مجنون؟
نمیدانم
چرا فقط
یاد تو را
یادآورم
سلام آرش جان. داداش کجایی؟ نبودی. نگرانت شدیم.
محتوا عالی. ی ذره آهنگش کسل بود به نظر من.
ی پیشینهاد. چرا ی تاپیک واحد نمیزنی و همۀ شعرات رو اونجا نمیذاری؟ اینجوری روند حرکتیت هم مشخصتر میشه. البته این ی پیشنهاده ها((96))
سلام عزیزم ممنون لطف داری
خیلی خوشحال میشم که نقاط ضعف رو نشونم میدی ممنون
راستش پیشنهاد خوبه ولی زیاد آشنا نیستم که چه طوری میشه این کار رو کرد
@آرش ساعی 103270 گفته:
سلام عزیزم ممنون لطف داری
خیلی خوشحال میشم که نقاط ضعف رو نشونم میدی ممنون
راستش پیشنهاد خوبه ولی زیاد آشنا نیستم که چه طوری میشه این کار رو کرد
بازم سلام داداش گلم.
برو تو قسمت کتاب پلاس>نویسندگان جوان>شعر
اونجا ارسال موضوع جدید انجام بده ، همۀ اشعارت رو در قالب پاسخ سریع میتونی بذاری اونجا. اینجوری ی تاپیک واحد داری که هر وقت شعر جدیدی بذاری برای کسایی که پیگیریت میکنن همونجا قابل دسترسیه.((91))
آها دمت گرم
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
آها دمت گرم
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
آها دمت گرم
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
آها دمت گرم
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
فک میکردم ارسال نمیشه هی میزدم))
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
فک میکردم ارسال نمیشه هی میزدم))
😂😂😂😂