فکر میکنند من نمیبینم!لابد مثل همیشه سرانگشتانش را تکان میدهد و بعد به اطرافش نیم نگاهی به اطرافش ژست قابل قبولی میگیرد که یعنی اینکار از من بعید است!او هم مثل دیگری،مرا ناشیانه نصیحت میکند و دوباره مثل همه دروغگو های بزرگ،فراموش کرده که حواسش کمی به انگشتش و یک هوا به محیط اطرافش هم باشد.ولی انگار که در بین مردم یک اپیدمی اجباریست!مطمئنا در سیر زندگی،این اتفاق غیر قابل نیفتادن است!دعوا های تیز مادرانه و اخم های مستحکم مردانه هیچ گاه راهکار مناسبی برای حذف این انگشت پر تحرک نبوده است.پدرم ب دنبال چیزی میگردد.دو بند از انگشت سبابه اش را به داخل یکی از حفره های همیشگی فرو میکند و من هم انگشت نازک و کودکانه ام را به داخل یکی از انها فرو کرده ام و تلویزیون تماشا میکنم.مادرم از پشت میز چرخ خیاطی اش نیم خیز رو به من فریاد میکشد:اه.دستت را از دماغت بیرون بکش!
پدرم فرز برمیگردد.به ما نگاهی میکند،مثل همیشه تند تند انگشتش را مخفیانه تکان میدهد.و من اخرین اشک های چهار سالگی ام را با دست هایم پاک میکنم و انگشت به دماغ تلویزیون را پی میگیرم!/center]
+سلام پیشتاز((46))منم اومدم((19))
سلام
به خانواده پيشتاز خوش اومدين
در مورد متنم بايد بگم خيلي آشنا بود......،ياد جوونيام افتادم!
سلام عزیز
خوش اومدی به جمعمون ایشالا بازم بیشتر ببینیمت
این نیمچه داستان نبود؟
راستی اپیدمی یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟
اهم خوب...
باید بگم که... متاسفم برای بعضی از پدر مادر های گل و گلاب که هنوز نمیدونن، بچه، مثل یه دوربین فیلم برداریه. هرچیزی ک ببینه، توی ذهنش ثبت میکنه.
همیشه اول باید با لطافت و مهربونی بعضی مسائل رو به بچه ها گوشزد کرد. بعدا اگر مهربانی راهساز نبود، از روش های دیگه استفاده بکنیم.
واقعا فکر نمی کردم یه بچه باشه خخخ جالب بود بیشتر روی نوشته هات کار کن حتما موفق میشی
خوش اومدی ((221))
عخییییی......چه کوتاه وخوب....!!!خوش اومدی نویسنده...قدم خیلی خوبی واسه شروع توی سایت بود...موفق باشی((71))
جالب بود
خوش اومدین
خخخ خیلی قشنگ غافلگیرم کرد ((42))
اولش فک کردم رفته پیش روان شناسی چیزی.
یه درصد هم احتمال نمیدادم بچه باشه.
و این که پتانسیل داره طولانی ترش کنی دوست عزیز. قشنگ میتونی با روح و روان خواننده بازی کنی.
ممنون از به اشتراک گذاشتنش.
@س.ع.الف 92594 گفته:
سلام
به خانواده پيشتاز خوش اومدين
در مورد متنم بايد بگم خيلي آشنا بود......،ياد جوونيام افتادم!
ممنون^___^مگ جوونی ته داره؟دلت دلت جوون باشه حله:دی
@skghkhm 92630 گفته:
واقعا فکر نمی کردم یه بچه باشه خخخ جالب بود بیشتر روی نوشته هات کار کن حتما موفق میشی
خوش اومدی ((221))
حتما همین کارو میکنم.بخاطر همینم هست ک اینجام دیگه.مرسی که خوندید
خیلی هم سپاسگزارم بابت خوشامدگویی^__^
@narges.o 92646 گفته:
عخییییی......چه کوتاه وخوب....!!!خوش اومدی نویسنده...قدم خیلی خوبی واسه شروع توی سایت بود...موفق باشی((71))
مرسی دوست خوبم ممنونم ازت.
@Banoo.Shamash 92595 گفته:
سلام عزیز
خوش اومدی به جمعمون ایشالا بازم بیشتر ببینیمت
این نیمچه داستان نبود؟
راستی اپیدمی یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟
اهم خوب...
باید بگم که... متاسفم برای بعضی از پدر مادر های گل و گلاب که هنوز نمیدونن، بچه، مثل یه دوربین فیلم برداریه. هرچیزی ک ببینه، توی ذهنش ثبت میکنه.
همیشه اول باید با لطافت و مهربونی بعضی مسائل رو به بچه ها گوشزد کرد. بعدا اگر مهربانی راهساز نبود، از روش های دیگه استفاده بکنیم.
سلام!!چرا نقریبا نیمچه داستان بود.ولی چون خیلی کوتاه بود مونده بودم اینجا بزارمش یا تو داستان های کوتاه((77))
بله کلامتون کاملا صحیحه.کلا بچه ها و بچگی یعنی همین دیگه:دی
راستی اپیدمی یعنی یه چیزی که بسیاری از افراد بهش دچار میشن.معمولا برای مریضی و یا یه عادتی به کار میره.کلمه ی انگلیسی هستش
@momo jon 92671 گفته:
جالب بود
خوش اومدین
مرسی
@mixed-nut 92678 گفته:
خخخ خیلی قشنگ غافلگیرم کرد ((42))
اولش فک کردم رفته پیش روان شناسی چیزی.
یه درصد هم احتمال نمیدادم بچه باشه.
و این که پتانسیل داره طولانی ترش کنی دوست عزیز. قشنگ میتونی با روح و روان خواننده بازی کنی.
ممنون از به اشتراک گذاشتنش.
((72))وای مچکرم:دی خخخخ.
اولش منم فکر کردم موضوع سر یکی از آسیب ها روانشناسی جامعه اس!قشنگ بود خوش قدم آوردید به سایت.((86))