پس از من آسمان هر روز بارانیست
پس از من دیوار ها هر روز کوتاهند
پس از من،عشق را لای علف ها می توان بویید
پس از من لاله ها اهسته می خوانند
پس از من،صدای سوتک گریان نومیدی،به پیش سنگر گریان،همیشه خاک خواهد خورد
پس از من موج دریا ها به روی خاک تیپا(لگد)خورده ی نادان این ساحل،همیشه شاد خواهد بود
از این پس،مرده ی من را به روی خاک های سرد این ساحل نگه دارید
که با چشمان خویشتن بینم،که ساحل پا به پای عشق میگیرد نگاه سینه سوز موج دریا را
اگر چه در تمام امروز و فردا ها
نبینم یک نفس،دست محبت را که رنگ آرد دل غم خورده ی دیوانه ی هر روز بودن را
ولی امروز میدانم،که من بیهوده بودم در سرای هستی این فخر بی همتا
@the ship 84011 گفته:
ﺧﻴﻠﻲ ﻗﺸﻨﮓ ﺑﻮﺩ.
ﺣﺲ ﺧﻴﻠﻲ ﺧﻮﺑﻲ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﺼﺎﻭﻳﺮﻱ ﻫﻢ ﻛﻪ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺯﻳﺒﺎ ﺑﻮﺩ.
ﻣﻤﻨﻮﻥ ﻣﻦ ﻛﻪ ﺍﺯﺵ ﺧﻴﻠﻲ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻡ ﺑﺎﺯﻡ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺷﻌﺮﻫﺎ ﺑﺬﺍﺭﻳﻦ
ممنون از لطفتون چشم
عالی بود برادر عزیز عالی بود
فضا سازیتو تقویت کن خیلی خوب میشه
@پشمالو 84095 گفته:
عالی بود برادر عزیز عالی بود
فضا سازیتو تقویت کن خیلی خوب میشه
تو جون بخواه چشم حتما روش کار میکنم البته کلا فقط پچ پچ هستن همینجوری نوشتم