آگاهسازیها
پاککردن همه
حکایات و اشعار
1
ارسال
1
کاربران
0
Reactions
1,665
نمایش
شروع کننده موضوع 1395/11/13 14:28
کسی که در حضور تو غـزل ارائه می کند
حـرف نمی زند تو را ،عمل ارائه می کند
فقـط برای کام خود لـب تو را نمی گزم
کسی که شهد می خورد عسل ارائه میکند
نشسته بین دفترم نگاه ِ لــــرزه افـکنت
و صفحه صفحه شاعرت گسل ارائه میکند
به کُشته مرده های تو قسم که چشم محشرت
به خاطر ِ معـــاد تـو اجـــل ارائه می کند
« رفــاه ِ » دست های تو شنیده ام به تازگی
برای جــذب مشتری « بغـــل » ارائه میکند
بگو به کعبه از سحر درون صـــف بایستد
ظهــر ، قریش ِ طبع من هُبَل ارائه میکند
ظهــر ، کیس ِ دینی و مـن و تـو و معـلمی
که هی برای بـــودنت عـلل ارائه می کند!
و غیبتی که می زند برای آن کسی ست که
نشسته در حضــــور تو غزل ارائه می کند!
کاظم بهمنی