Header Background day #11
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

مرثیه ای برای یک مگس…

6 ارسال‌
6 کاربران
32 Reactions
710 نمایش‌
pmirzad
(@pmirzad)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 288
شروع کننده موضوع  

چگونه مگس وارانه رفتار نکنیم

دیروز پس از یک هفته که مگسی در خانه ام میگشت، جنازه اش را روی میز کارم پیدا کردم.

یک هفته بود که با هم زندگی میکردیم. شبها که دیر میخوابیدم، تا آخرین دقیقه ها دور سرم میچرخید. صبح ها اگر دیر از خواب بیدار می شدم، خبری از او هم نبود. شاید او هم مانند من، سر بر کتابی گذاشته و خوابیده بود.

در گشت و گذار اینترنتی، متوجه شدم که عمر بسیاری از مگس های خانگی در دمای معمولی حدود ۷ تا ۲۱ روز است.

با خودم شمردم. حدود ۷ روز بود که این مگس را میدیدم. این مگس قسمت اصلی یا شاید تمام عمرش را در خانه ی من زندگی کرده بود. احساسم نسبت به او تغییر کرد. به جسدش که بیجان روی میز افتاده بود، خیره شده بودم.

غصه خوردم. این مگس چه دنیای بزرگی را از دست داده است. لابد فکر میکرده «دنیا» یک خانه ی ۵۰ متری است که روزها نور از «ماوراء» به درون آن می تابد و شبها، تاریکی تمام آن را فرا میگیرد. شاید هم مرا بلایی آسمانی میدیده که به مکافات خطاهایش، بر او نازل گشته ام!

شاید نسبت آن مگس به خانه ی من، چندان با نسبت من به عالم، متفاوت نباشد.

من مگس های دیگر خانه ام را با این دقت نگاه نکرده ام. شاید در میان آنها هم رقابت برای اینکه بر کدام طبقه کتابخانه بنشینند وجود داشته.

شاید در میان آنها هم مگس دانشمندی بوده است که به دیگران «تکامل» می آموخته و میگفته که ما قبل از اینکه «بال» در بیاوریم، شبیه این انسانهای بدبخت بوده ایم.

شاید به تناسخ هم اعتقاد داشته باشند و فکر کنند در زندگی قبلی انسانهایی بوده اند که در اثر کار نیک، به مقام «مگسی» نائل آمده اند.

شاید برخی از آنها فیلسوف بوده باشند. شاید در باره فلسفه ی زندگی مگسی، حرف ها گفته و شنیده باشند.

شاید برخی از آنها تمام عمر را با حسرت مهاجرت به خانه ی همسایه سر کرده باشند.

مگسی را یادم میآید که تمام یک هفته ی عمرش را پشت شیشه نشسته بود به امید اینکه روزی درها باز شود و به خانه ی همسایه مهاجرت کند…

مگس دیگری را یادم آمد که تمام هفت روز عمرش را بی حرکت بر سقف دستشویی نشسته بود. تو گویی که فکر میکرد با برخواستن از سقف، سقوط خواهد کرد. یا شاید از ترس اینکه بیرون این اتاق بسته ی محبوس، جهنمی برپاست…

بالای سر مگس مرده نشستم و با او حرف زدم:

کاش میدانستی که دنیا بسیار بزرگ تر از این خانه ی کوچک است.

کاش جرأت امتحان کردن دنیاهای جدید را داشتی.

کاش تمام عمر هفت روزه ی خود را بر نخستین دانه ی شیرینی که روی میز من دیدی، صرف نمیکردی.

کاش لحظه ای از بال زدن خسته نمیشدی، وقتی که قرار بود برای همیشه اینجا روی این میز، متوقف شوی.

آن مگس را روی میزم نگاه خواهم داشت تا با هر بار دیدنش به خاطر بیاورم که:

عمر من در مقایسه با عمر جهان از عمر این مگس نیز کوتاه تر است. شاید در خاطرم بماند که دنیا، بزرگتر و پیچیده تر از چیزی است که می بینم و می فهمم. شاید در خاطرم بماند که بر روی نخستین شیرینی زندگی، ماندگار نشوم.

نمیخواهم مگس گونه زندگی کنم. بر می خیزم. دنیا را میگردم و به خاطر خواهم سپرد که عمر کوتاه است و دنیا، بزرگ.

بزرگتر و متنوع تر از چیزی که چشمانم، به من نشان میدهد…


   
aramis-ariafard، angel-of-death، ELENOOR و 14 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
Percy Jackson
(@emad-percy)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1406
 

بسیار زیبا و تاثیر گذار بود...

گاهی ما ادما از مگس ها محبوس تریم... مگس ذهن ازادی داره و میتونه در طول عمرش به نسبت جثه خودش سه برابر ما گردش کنه ...ولی ما ادما انقدر درگیر مسائل دنیایی و بی ارزش شدیم که با وجود شناختمون از بزرگی جهان هستی باز هم در لانه سرد و بی نور خودمون مبحوس شدیم و با ساختن دیوار های احمقانه از مشکلات راه ازادی رو می بندیم ... واقعا زندگی ما مگسی شده به خاطر چشم دوختن به مالی که کنارمونه از دیدن افرینش و شگفتی می پرهیزیم و در اخر در طغیان جهل اقیانوس علم غرق خواهیم شد... بیاین دست از مگسی بودن برداریم و همچون چیزی که هستیم زندگی کنیم ... انسان بودن ینی چی؟؟؟


   
kianaz، smajid324، Makizy و 2 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
sepehrjava2
(@sepehrjava2)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 657
 

پیام خیلی عالی بود واقعا تاثیر گذار

از کی بود؟؟اگه از خودت بود اتارشی نخوری یه چیزی میشیا

پ.ن چرا اسمتو گذاشتی نسترن پیام؟؟


   
kianaz و smajid324 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Hermion
(@hermion)
Famed Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 3125
 

جالب بود

حقیقت همینه که ما هم یه جورایی شبیه مگسیم!

البته نه هممون ولی بیشترمون

ممنون نسترن:|


   
nightsky، kianaz، azam و 2 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Makizy
(@makizy)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 175
 

یسیار جالب و ارزشمنده که از این دید به دنیا نگاه می کنی و من را هم بااطلاع کردی که همچون مگس زندگی می کنم در صورنی که من انسان هستم و عقل و هوش و ادراکات من از همه موجودات بیشتر است و چیزی دارم که کسی جز من (یعنی انسانها) ندارند و اون عشق و محبت و اشتیاق است

پ.ن:وقتی میبینید پروردگار ما را بسیار متفاوت از همه ی موجودات(مانند مگس) خلق کرده و به تکامل رسانده به اینها فکر کنید وبا تفاوت از انها زندگی کنید.((201))


   
kianaz واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
kianaz
(@kianaz)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 142
 

ممنان داداش پیام ( نسترن خخ) واقعا چقدر الان احساس میکنم زندگی پوچی تا الان داشتم . ولی خب آدم باید تو حال زندگی کنه...من گذشته هامو فراموش میکنم امیدوارم تو آینده بتونم آدم گونه زندگی کنم...اینو نه برای خودم واسه هر کسی که این مطلب رو میخونه میگم...گذشته ها گذشته فکر کنین الان میتونین که چه چیزایی تو دنیا منتظرتونن تا برین و تجربشون بکنین... به امید بهترین زندگی...( چه جالب نمی دونستم میتونم از حرفاهم بزنم خخ)


   
nightsky و the-ship واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
اشتراک: