آگاهسازیها
پاککردن همه
شعر
1
ارسال
1
کاربران
6
Reactions
598
نمایش
شروع کننده موضوع 1394/09/29 05:19
مرهمی پوسیده بر دردی قدیم چاره نباشد
با بغضی پنهان فریاد کشیدن درمان نباشد
در حصار ساعت خواب مانده نفس حساب نباشد
کویر مرده را نگاه سوی آسمان نباشد
با خون تیره در رگ، ضرب بر قلب سزا نباشد
گرچه در سیاهی تمنای نور ریشه می گیرد
با روان سیاه خفتن روا نباشد
کلمه هرچند بر لبم جان نمی گیرد ولی
در سکوت، لبخند بر برگی زرد دریغ کردن نشاید...