سلام. من خودم اولین بار تو کتاب نگهبانان دروازه ی آنتونی هوروویتس راجع به این خطوط خوندم و واقعا تعجب کردم. گفتم یه توضیحی بذارم بقیه هم اگه نمی دونن، بدونن.
خطوط نازکا مجموعهای از خطوطی است که در صحرای نازکا، یک دشت بایر واقع شده. این دشت ۸۰ کیلومتر بین شهرهای نازکا و پالیا در پرو کشیده شده. این خطوط توسط فرهنگ نازکا بین 200 پیش از میلاد .تا 700 م خلق شده است. صدها شکل منحصر به فرد وجود دارد که از نظر پیچیدگی ازخطوط ساده تا مرغ مگس خوار، عنکبوت، میمون و مارمولک دارای تنوع میباشند. خطوط نازکا به جز از فضا قابل تشخیص به صورت خطوط منسجم نیستند. از این رو حدس زده میشود که مردم نازکا هرگز نتوانستند کاری را که خلق کردهاند را به صورت منسجم ببینند.
چیستان خطوط نازکا
فلات نازکا در جنوب پرو مکانی متروک و حزین، پژمرده و نامهربان، سترون و بیسود است.
گرچه اگر برحسب اتفاق شما هنرمندی باشید با طرحهایی بزرگ، این دشتهای مرتفع و وحشتناک به مانند پارچه ی کرباسی کارآمد جلوه می کنند، با مساحتی برابر با 200 مایل مربع متشکل از زمینهای هموار دست نخورده و شما اطمینان خواهید داشت که شاهکار هنری تان بوسیله ی سرمای بیابان از بین نرفته و یا ماسه های روان روی آنرا نخواهند پوشاند.
این حقیقت است که در اینجا بادهای مرتفع می وزند، اما به یمن یک تصادف فیزیکی از شدت این بادها در سطح زمین آن ناحیه کاسته می شود: سنگلاخهایی که در سرتاسر دشت گسترده اند گرمای خورشید را جذب و در خود نگاه می دارند، که نتیجتاً باعث می گردد تا جریانی از هوای گرم از سطح زمین رو به بالا در حرکت باشد. بعلاوه، خاک این ناحیه حاوی گچ می باشد که سنگهای کوچک را بر بستر دشت می چسباند و از تاثیر ناشی از شبنم صبحگاهی این چسبندگی خاک هر روز تازه می شود. وقتیکه این اشکال در اینجا کشیده شده اند، قرار بر این بوده که برای همیشه باقی بمانند. در این مکان به سختی باران می بارد؛ در واقع، با بارش های اندک و پراکنده ای که هر ده سال در اینجا رخ می دهد می توان گفت که صحرای نازکا یکی از خشکترین نقاط زمین به شمار می رود.
ازینرو، اگر شما هنرمند بوده و موضوعی مهم و بزرگ برای بازگو کردن داشته باشید، و اگر مایل باشید که اثرتان برای ابد قابل رویت باشد، این فلات غریب و تنها می تواند پاسخی باشد به دعا های شما.
کارشناسان بر سر تعیین قدمت خطوط نازکا اظهاراتی داشته اند که بر مبنای باقیمانده های سفالینی که در دل برخی از خطوط دفن شده بودند و یا به کمک نتیجه رادیوکربن از بازمانده های اورگانیکی که در آنجا یافت شده بود، محاسبه شده اند. تواریخ بدست آمده بازه ای از زمان را شامل می شد که از 350 قبل از میلاد آغاز و تا 600 میلادی ادامه می یافت. حقیقت اینست که این شواهد نمی توانند تاریخ دقیق ترسیم خطوط را تعیین نمایند، چراکه این خطوط از سنگ ساخته شده اند و سنگ را نمی توان تعیین عمر نمود. آنچه که با اطمینان می توانیم بیان کنیم اینست که این خطوط حداقل به 1400 سال قبل باز می گردند، اما بصورت نظری این امکان وجود دارد که خطوط به مراتب قدیمی تر از این تاریخ باشند – چراکه به سادگی می توان فرض کرد که اشیاء پیدا شده در اطراف خطوط نازکا توسط مردمانی متاخر به آنجا برده شده اند.
اغلب طراحی ها در منطقه ای کاملاً تفکیک شده در حد فاصل "ریو اینجنیو" از شمال و "ریو نازکا" در جنوب گسترده شده اند که به مانند یک پارچه کرباس مستطیلی شکل ساخته شده از صحرای خاکی رنگ به چشم می آید در حالیکه بزرگراه 46 کیلومتری پان آمریکن این دشت را بصورت مورب از بالا-وسط تا پایین –راست قطع نموده است. در این مکان، گویی صدها نگاره بصورت تصادفی (رندوم) پخش شده اند. برخی از نگاره ها حیوانات و پرندگان (مجموعاً هجده گونه ی مختلف از پرندگان) را نمایش می دهند. اما کمی دورتر نگاره ها به اشکال منظم هندسی بدل گشته اند مانند ذوزنقه، مستطیل، مثلث و خطوطراست. وقتی که از بالا به این خطوط راست نگاه شود، به چشم مدرن ما به مانند مسیرهایی در هم آمیخته جلوه می کنند، گویی یک مهندس شهرسازی که مجنون انجام کارهای بزرگ است اجازه یافته تا رویاهای پر زرق و برق خود از طرح یک فرودگاه را به اجرا گذارد.
وقتیکه می دانیم انسان تا قبل از آغاز قرن بیستم قادر به پرواز نبوده است بنابراین چندان هم جایی برای غافلگیری وجود ندارد که برخی از ناظران خطوط نازکارا بعنوان باند فرود سفینه های فرازمینیان شناسایی نموده باشند. این اندیشه ای اغوا کننده است اما به نظر من دشتهای نازکا جای مناسبی برای یافتن شواهدی از حضور فرازمینیان به حساب نمی آید. برای مثال، این دشوار است که بفهمیم چرا فرازمینیان پیشرفته ای که قادرند صدها سال سفرهای بین کهکشانی را انجام دهند، کلاً نیاز به باند فرود دارند. یقیناً آنان استاد فنونی هستند که به کمک آن بشقاب پرنده هایشان را بصورت عمودی فرود بیاورند.
وانگهی، جای پرسش نیست که خطوط نازکا هیچگاه بعنوان باند فرود – خواه برای بشقاب پرنده ها و یا برای هر شئی پرنده ی دیگری- مورد استفاده قرار نگرفته است ولو اینکه از بالا اینچنین به چشم می آید. چنانچه از سطح زمین به این خطوط نگاه شود مشخص می گردد که این خطوط خراشهایی بر سطح زمین اند که با تراشیدن هزاران تن از سنگریزه های سیاه آتشفشانی و نمودار کردن زیر بستر رنگ پریده ی متشکل از خاک زرد و گِلِ دشت نازکا، به وجود آمده اند. هیچیک از این نگاره های تراشیده شده عمقی بیشتر از چند سانتیمتر نداشته و تمامی این اشکال برای تحمل وزن سنگین چرخهای یک وسیله ی پرنده بسیار نرم و شکننده می باشند. ماریا رایشه ریاضی دان آلمانی که حدود نیم قرن از وقت خود را وقف مطالعه بر روی خطوط کرده بود، تنها فرد منطقی ای بود که با طرح یک جمله نظریه حضور فرازمینیان در این منطقه را رد نمود: "من می ترسم که موجودات فضایی در اینجا گیر کنند".
چنانچه این خطوط باند فرود ارابه های خدایان فرازمینی نبوده اند پس به چه منظور خلق شده اند؟ حقیقت اینست که هیچ کس از هدف خلق این آثار خبر ندارد همانطور که از عمر آن نیز بی اطلاعیم؛ این یک راز واقعی از دوران گذشته است. هرچه از نزدیکتر به آن نگاه می کنیم بیشتر ما را در سردرگمی خود تنها می گذارد.
برای مثال، این واضح است که نگاره های حیوانات و پرندگان قبل از خطوط هندسی (باند مانند) به وجود آمده اند زیرا برخی از اشکال هندسی مانند ذوزنقه ها، مثلث ها و خطوط راست این نگاره های پیچیده تر را به دو نیم تقسیم کرده و یا در بعضی موارد قسمتی از اشکال حیوانات را محو نموده است. این نتیجه ای بدیهی بدست می دهد و آن اینکه آثار هنری دشت نازکا آنچنانکه ما امروز می بینیم طی دو مرحله تولید شده اند. بیش از آن می توان استنتاج نمود که مرحله ی اول تولید این آثار از سطحی پیشرفته تر برخوردار بوده گرچه که این امر با قوانین فنی پیشرفت و توسعه در تضاد است (چراکه اول می بایست آثار ساده تر خلق شوند و پس از آن اشکال پیچیده تر به وجود آیند اما اینجا کاملاً برعکس بوده است). اجرای نگاره های این خدایان مجسم به شکل جانوران بر روی زمین نیاز به مهارت و فن آوری بالایی نسبت به رسم خطوط راست دارند. اما هنرمندان اولیه و هنرمندان متاخر چه مقدار با یکدیگر فاصله ی زمانی داشته اند؟
محققین خود را به دام این پرسش نمی اندازند. به جای آن تلاش می کنند که هر دو فرهنگ را با یکدیگر ادغام کرده و آنرا "نازکاها" خطاب کنند و آنان را به عنوان مردم قبیله ای بدوی نشان دهند که تکنیکهای پیچیده غیر قابل توضیحی را برای اظهار ایده های هنریشان ابداع نمودند، و سپس صدها سال قبل از اینکه وارثان شناخته شده شان یعنی اینکاها پا به عرصه بگذارند، از صحنه تاریخ پرو ناپدید شدند.
این اقوام بدوی نازکا تا چه اندازه پیچیده بوده اند؟ آنان می بایست به چه نوعی از دانش دست یافته باشند تا قادرشوند اینگونه امضای غول آسای خود را بر پهنه ی این فلات حک نمایند. برای شروع، به نظر دکتر فیلیس پیتلوگا از افلاک نمای Adler در شیکاگو رجوع می کنیم که می گوید: به ظاهر آنان ستاره شناسان رصدگر بسیار ماهری بوده اند. پس از آنکه خانم پیتلوگا درمورد تطبیق مکان ستاره گان با موقعیت اشکال موجود در دشت نازکا مطالعات فشرده ای را با کامپیوتر انجام داد نتیجه گرفت که نگاره معروف عنکبوت به عنوان نموداری زمینی از منظومه غول پیکر اوریون (شکارچی) به تصویر کشیده شده است، و آنخطوط راست تیر مانندِ مرتبط به نگاره عنکبوت به نظر می رسد که به منظور ردگیری انحرافات سه ستاره ی کمربند اوریون (Orion Belt) در طی اعصار گوناگون ترسیم شده اند.
نکته ی متمایز و شاخص در کشف دکتر پیتلوگا در ادامه مشهودتر خواهد شد. در همین اثنا، اجازه دهید ذکر کنم که عنکبوت عظیم نازکا با دقت تمام، گونه ای از عنکبوتهای شناخته شده را به تصویر کشیده است: Ricinulei . این یکی از نادرترین گونه های عنکبوت در دنیا به شمار می رود، آنقدر نایاب که فقط آنرا می توان در نقاط غیرقابل دسترس و بسیار دور جنگلهای بارانی آمازون یافت. چگونه هنرمندان نازکای به ظاهر بدوی توانسته اند به جایی دور از موطنشان سفر کنند، از موانع صعب العبور کوه های آند بگذرند تا در نهایت به نمونه ای از این عنکبوتها دست یابند؟ بعلاوه، چرا آنان خواسته اند که چنین کارهایی بکنند و آنان چگونه توانستند با دقت فراوان جزییاتی از آناتومی بدن عنکبوت ریسینولی را به تصویر بکشند که فقط زیر میکروسکوپ قابل رویت است
چنین رازهایی در نازکا چند برابر می شوند و هیچیک از نگاره ها، شاید به جز تصویر کرکس، به نظر نمی رسند که متعلق به جانورانی باشند که در این ناحیه ساکنند. مانند عنکبوت آمازونی، وال و میمون هم قطعاً در این نواحی خشک نمی زیسته اند. نگاره ای از یک انسان کنجکاو در آنجا به چشم می خورد که دست راست خود را به نشانه سلام و تهنیت بالا برده است، چکمه هایی سنگین بر پا دارد و با چشمانی باز مانند جغد به جلو می نگرد. به نظر نمی رسد که این انسان به هیچ دوران و یا فرهنگ شناخته شده ای تعلق داشته باشد. و دیگر تصاویری که از انسان نماها در آنجا حک شده است نیز به همین اندازه عجیب و غریب هستند: سر آنان در هاله ای از نور احاطه شده است و آنان به واقع به ملاقات کنندگانی از سیارات دیگر شبیه اند. اندازه های کلی این نقوش نیز به همان اندازه قابل توجه و غیر مانوس اند. مرغ مگسخوار 165 فوت (50 متر) و عنکبوت 150 فوت (45 متر) درازا دارند، همچنین طول کرکس همانند پلیکان از نوک تا انتهای پرهای دمش 400 فوت (122 متر) می باشد، و مارمولکی که دمش بوسیله بزرگراه پان آمریکن به دو نیم تقسیم شده است طولی برابر با 617 فوت (188 متر) دارد. تقریباً تمامی این تصاویر از مقیاسی کلان برخوردارند و همگی به یک روش ترسیم شده اند: این تصاویر از امتداد یک خط منفرد و به هم پیوسته تشکیل شده اند گویی که قلم در ابتدای خطوط به زمین گذاشته شده و در پایان طرح از زمین برداشته شده است.
توجه به ظرایف و دقایق را می توان در ترسیم اشکال هندسی نیز یافت. برخی از این اشکال هندسی به فرم خطوطمستقیمی ترسیم شده اند که بیش از 5 مایل طول دارند، مانند راه های رومی در دل دشت رژه می روند، به بستر خشک شده ی رودخانه وارد می شوند، بر موانع و برجستگی های صخره ای فائق می آیند، بدون اینکه در مسیر خود کوچکترین انحرافی داشته باشند.
با اتکا به اصطلاحات سنتی برگرفته شده ازعقل سلیم و قضاوت عام، سخت می توان این دقتها را در اشکال نازکا توضیح داد، اما توضیح آن غیر ممکن نیست. اما آنچه بیشتر ما را در سردرگمی قرار می دهد نگاره های جانورسانانی است که در آنجا ترسیم شده اند. این تصاویر چگونه می توانستند خلق شوند وقتی که خالقان آنها بدون داشتن وسیله ای برای پرواز، امکان چک کردن روند کار را از منظری مناسب (در ارتفاع) نداشته اند؟ هیچیک از این طرحها آنقدر کوچک نیستند که از روی زمین قابل رویت باشند، در حالیکه از زمین، این تصاویر به مانند یک سری رد بدون شکل از تایر خودرو که از پهنه ی دشت عبور کرده است جلوه می کنند. این نقوش وقتی چهره ی واقعی خود را برملا می سازند که از فاصله چندصد متری از سطح زمین دیده شوند. در آن ناحیه هیچ ارتفاعی یافت نمی شود که بتواند این منظر مناسب را فراهم سازد.
آثار نازکا تنها نمونه های این خطوط نیستند .
نمونه های دیگری از چنین آثاری در انگلستان هم وجود دارد .
اسب پوفینگتون در شمال انگلستان از موارد کاملا مشابه خطوط نازکاست .
در انگلستان طی یک دوره تاریخی مرموز آثاری خلق شده که نوع خودش هم منحصر به فرد و هم بسیار بسیار مرموزه .
خرسنگهای استون هنج و اسب پوفینگتون از همین آثار به شمار می آید .
منبع:www.military.com
نظرتون چیه؟؟؟!!!
خطوط نازکا ربطی به ادم فضایی ها نداره کار دست انسانهاست نظریه های زیادی هم راجع بهش دادن البته که موجودات فضایی هم یکی از نظریه هاست ولی دور از ذهنه
بعضی ها هم میگن یه واکنش باستانی به چشم خدا یا همون خورشید گرفتگی معروف باشه واسه همین رسمشون کردن...بشره دیگه چیکار میشه کرد....