جلد اول:
خلاصه کتاب :
نتقام تنها چیزیه که به ذهن الهام میرسه ، انتقام تنها خواهرش الهه که به دست شوهر آمریکائیش به طرز وحشیانه ای به قتل رسیده . وقتی ماجرا به گوش همه میرسه ، یکی از دوستای صمیمیش پیشش میره و بهش میگه که میتونه روی کمکش حساب کنه . وقتی که الهام به فرودگاه میرسه اونجا با مرد جدی و قد بلندی مواجه میشه که خودشو کامیار معرفی میکنه و میگه که از طرف خواهرش که دوست الهام محسوب میشه اومده . الهام با اعصاب داغون میفهمه که کامیار حقیقتو میگه و اون مجبوره با کامیار به آمریکا بره . نمیتونه از دستش هم خلاص بشه یا کامیارو بپیچونه ، پس همونجا تو دلش قسم میخوره که رابرت ، شوهر خواهرشو خودش پیدا کنه و بعد از اینکه به حسابش رسیدگی کرد به پلیس تحویلش بده بدون اینکه به کمک کامیار نیازی داشته باشه . ولی اونجا اتفاقای زیادی انتظارشو میکشه که خودش به تنهایی از پس هیچ کدومشون بر نمیاد ، ولی کامیار به خاطر شغل خاصش که الهام ازش بی خبره قدرت اینو داره که همزمان هم از جون الهام محافظت کنه و هم به دنبال رابرت بگرده …
منبع : 98ia.com
جلد دوم:
خلاصه کتاب :الهام از تهران برای یه مدت طولانی دور میشه و با مادرش به شیراز میرن. الهام به این فکر میکنه که جاشون امنه یا نه، ولی رابرت هنوزم دنبالشه و این دفعه دردسرای خیلی بزرگ تری به وجود میاره. عشق دیوانه وار الهام به کامیار باعث میشه که الهام برای دیدن دوباره ی محبوبش تا آخرین توانش بجنگه و باید دید این دفعه موفق میشه که ببینه کامیار خونسرد و مغرور هم دوستش داره یا نه…
نویسنده : نگار ۱۳۷۳
منبع : www.98ia.com
این داستانش خیلیییییییییییی شبیه یه ذمانیه ک من خوندمه
اگه اشتباه نکنم اسمش با نگاهت ارامم کن بود
اون قشنگتره بود