در ادامه مسیرم برای معرفی برترین های goodreads امروز به معرفی یک کتاب در ژانر fiction به نام The Storyteller پرداختم. این کتاب عنوان Goodreads Choice Nominee for Fiction (2013) را از آن خودش کرده. بعد از کتاب And the Mountains Echoed (و کوه طنین انداخت) که برترین این ژانر در سال 2013 شده این دومین کتاب منتخب است که آرایی نزدیک به این کتاب خالد حسینی دارد که در پست های قبل به معرفی آن پرداختیم. امیدوارم مورد توجه علاقه مندان قرار بگیره.
The Storyteller
literary awards
Goodreads Choice Nominee for Fiction (2013)
Sage Singer befriends an old man who's particularly beloved in her community. Josef Weber is everyone's favorite retired teacher and Little League coach. They strike up a friendship at the bakery where Sage works. One day he asks Sage for a favor: to kill him. Shocked, Sage refuses... and then he confesses his darkest secret—he deserves to die, because he was a Nazi SS guard. Complicating the matter? Sage's grandmother is a Holocaust survivor.
What do you do when evil lives next door? Can someone who's committed a truly heinous act ever atone for it with subsequent good behavior? Should you offer forgiveness to someone if you aren't the party who was wronged? And most of all—if Sage even considers his request—is it murder, or justice?
خلاصهی کتاب به زبان فارسی:
یکی از دوستان سیج سینگر، مرد پیری است که در محلهشان به طرز فوقالعادهای محبوب است. جوزف وبر، مربی تیم ورزشی و معلم بازنشستهی مورد علاقهی همه است. سیج و جوزف، رابطۀ دوستانهشان را در نانوایی که سیج کار میکند شروع کردند. یک روز جوزف از سیج درخواست لطفی کرد: که او را بکشد. سیج شوکزده شد و امتناع کرد... و بعد جوزف تاریکترین رازش را اعتراف کرد... او مستحق مرگ بود چون سرباز سابق نازیها بود. داستان را پیچیدهتر کنیم؟ مادربزرگ سیج هم یکی از بازماندههای هولوکاست است.
شما چه میکنید اگر شیطان در همسایگیتان زندگی کند؟ کسی که عمل بسیار فجیعی مرتکب شده آیا هرگز میتواند از آن پس با رفتار شایسته گناهش را جبران کند؟ باید او را بخشید؟ کسی که شما او را مظلوم نمیانگارید؟ و از همه مهمتر... حتی اگر سیج خواستهی او را برآورد، این کار قتل است؟ یا عدالت؟
خلاصهی کتاب:
یکی از دوستان سیج سینگر، مرد پیری است که در محلهشان به طرز فوقالعادهای محبوب است. جوزف وبر، مربی تیم ورزشی و معلم بازنشستهی مورد علاقهی همه است. سیج و جوزف، رابطۀ دوستانهشان را در نانوایی که سیج کار میکند شروع کردند. یک روز جوزف از سیج درخواست لطفی کرد: که او را بکشد. سیج شوکزده شد و امتناع کرد... و بعد جوزف تاریکترین رازش را اعتراف کرد... او مستحق مرگ بود چون سرباز سابق نازیها بود. داستان را پیچیدهتر کنیم؟ مادربزرگ سیج هم یکی از بازماندههای هولوکاست است.
شما چه میکنید اگر شیطان در همسایگیتان زندگی کند؟ کسی که عمل بسیار فجیعی مرتکب شده آیا هرگز میتواند از آن پس با رفتار شایسته گناهش را جبران کند؟ باید او را بخشید؟ کسی که شما او را مظلوم نمیانگارید؟ و از همه مهمتر... حتی اگر سیج خواستهی او را برآورد، این کار قتل است؟ یا عدالت؟
@mixed-nut 86140 گفته:
خلاصهی کتاب:
یکی از دوستان سیج سینگر، مرد پیری است که در محلهشان به طرز فوقالعادهای محبوب است. جوزف وبر، مربی تیم ورزشی و معلم بازنشستهی مورد علاقهی همه است. سیج و جوزف، رابطۀ دوستانهشان را در نانوایی که سیج کار میکند شروع کردند. یک روز جوزف از سیج درخواست لطفی کرد: که او را بکشد. سیج شوکزده شد و امتناع کرد... و بعد جوزف تاریکترین رازش را اعتراف کرد... او مستحق مرگ بود چون سرباز سابق نازیها بود. داستان را پیچیدهتر کنیم؟ مادربزرگ سیج هم یکی از بازماندههای هولوکاست است.
شما چه میکنید اگر شیطان در همسایگیتان زندگی کند؟ کسی که عمل بسیار فجیعی مرتکب شده آیا هرگز میتواند از آن پس با رفتار شایسته گناهش را جبران کند؟ باید او را بخشید؟ کسی که شما او را مظلوم نمیانگارید؟ و از همه مهمتر... حتی اگر سیج خواستهی او را برآورد، این کار قتل است؟ یا عدالت؟
ممنون که خلاصه را به زبان فارسی گذاشتید در تاپیک اصلی قرار میدم.