به به آخرین جلد این مجموعه هم اسکن شد امیدوارم از خوندنش لذت ببرید
خلاصه:
بعد از این که بچه ها خسته و دلسرد از دست مولگراث و گابلین ها فرار می کنن، به خونه میرن؛ اما وقتی وارد ملک اسپایدرویک میشن، میبینن که اونجا غارت شده و بدتر از همه، مادرشون دزدیده شده. با اینکه مولگراث، عمو اسپایدرویک بدنامشون، گاید، رو گرفته، ولی ظاهرا چیز دیگه ای از بچه های مالوری میخواد.حالا مشکل بچه ها اینه که چه جوری مادرشونو آزاد کنن بدون این که خودشون زندانی مولگراث بشن. اونها تو همین حین یه سری کمک به درد بخور و غیرمحتمل وغیرقابل پیش بینی از یه سری کاراکتر میگیرن. کاراکترایی مثل یه جن غیرقابل اعتماد و ... و در نهایت از عمو اسپایدرویکشون که بهشون اطلاعات میده...
دانلود «جلد پنجم اسپایدرویک : خشم مولگراث» از پیشتازان کتاب
درضمن کتاب های بعدی که اسکن می کنم ممکنه توی سایت قرار نگیره می تونید از طریق وبلاگم پی گیر اون ها باشید
یه خلاصه میزاشتی ببینیم چیه
سلام.خیلی کتاب قشنگیه،البته یه کم بچگونه است ولی جالبه.
با اجازه ی نپتون خلاصه ای که پیدا کردم:
بعد از این که بچه ها خسته و دلسرد از دست مولگراث و گابلین ها فرار می کنن، به خونه میرن؛ اما وقتی وارد ملک اسپایدرویک میشن، میبینن که اونجا غارت شده و بدتر از همه، مادرشون دزدیده شده. با اینکه مولگراث، کتاب بدنام، گاید ، عمو اسپایدرویکشون، رو گرفته، ولی ظاهرا چیز دیگه ای از بچه های مالوری میخواد.حالا مشکل بچه ها اینه که چه جوری مادرشونو آزاد کنن بدون این که خودشون زندانی مولگراث بشن. اونها تو همین حین یه سری کمک به درد بخور و غیرمحتمل وغیرقابل پیش بینی از یه سری کاراکتر میگیرن. کاراکترایی مثل یه جن غیرقابل اعتماد و ... و در نهایت از عمو اسپایدرویکشون که بهشون اطلاعات میده. خلاصه کلی درگیر ماجرا میشن و ... .
ببخشید یه کم بد شد، مطمئن نیستم اون دایی بود یا عمو.حالا هرچی.((200))
دستتون درد نکنه برای این کتاب خوب من خودم راهنمایی بودم اینو خوندم.
نپتون فعلا که اینجا هست تو وب تو نیست.
باید اون نوشته رو برعکس کنی.
اول تو وب خودت بزار.
آها.
حالا اومد.
توی وب مدتی طول می کشه بیاد ولی اگه رو عناوین مطالب کلیک کنی می تونی ببینیش
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
@the ship 58932 گفته:
سلام.خیلی کتاب قشنگیه،البته یه کم بچگونه است ولی جالبه.
با اجازه ی نپتون خلاصه ای که پیدا کردم:
بعد از این که بچه ها خسته و دلسرد از دست مولگراث و گابلین ها فرار می کنن، به خونه میرن؛ اما وقتی وارد ملک اسپایدرویک میشن، میبینن که اونجا غارت شده و بدتر از همه، مادرشون دزدیده شده. با اینکه مولگراث، عمو اسپایدرویک بدنامشون، گاید، رو گرفته، ولی ظاهرا چیز دیگه ای از بچه های مالوری میخواد.حالا مشکل بچه ها اینه که چه جوری مادرشونو آزاد کنن بدون این که خودشون زندانی مولگراث بشن. اونها تو همین حین یه سری کمک به درد بخور و غیرمحتمل وغیرقابل پیش بینی از یه سری کاراکتر میگیرن. کاراکترایی مثل یه جن غیرقابل اعتماد و ... و در نهایت از عمو اسپایدرویکشون که بهشون اطلاعات میده. خلاصه کلی درگیر ماجرا میشن و ... .
ببخشید یه کم بد شد، مطمئن نیستم اون دایی بود یا عمو.حالا هرچی.((200))
دستتون درد نکنه برای این کتاب خوب من خودم راهنمایی بودم اینو خوندم.
ممنون بابت خلاصه من خودم از زمانی که این کتاب رو خوندممدت خا می گذره می ترسم اگه خلاصه بنویسم اشتباه بشه
اگه توانستی خلاصه ی جلدهای قبل رو هم برام بنویسی ممنون می شم