جلد اول زاده ی قدرت:آرشام | امیر(فصل پنجم)

آقا من هنوز نخوندم . ولی اونطور که میگن به نظر عالیه .

واقعا خیلی خوبه که ةآدم جرئت آوردن ذهنش رو به روی کاغذ داشته باشه .

راستی منم دارم یه رمان مینویسم . اولین داستانمه . تا دو روز دیگه ایشالا فصل اولشو میذارم . امید وارم خوشتون بیاد .

آقا بازم ایول((212))((211))

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

سلام فصل اول کتابم .

اینجا

@babak_qazvini 32425 گفته:

کی فصل بعدی را ارائه می دی

هنوز که فصل جدید رو به من که ویرایشگرش هستم نداده اما من باهاش مکاتبه می کنم مطمئن باش فصل رو نوشته اما چون می خواد یه فصل جلوتر باشه دیر تر می ده یکمی هم دیر شده ببخشید کار و بار زیاد شده

بچه ها سعی کنین نقد بیشتر شه تا نویسنده یه انگیزه قوی بگیره

آخرین صحبتی که با نویسنده داشتم گفت مشکل داره ولی داستانو داره ادامه می ده میاد و چند فصلو با هم می زاره از همه هم بخاطر دیرکرد عذر خواهی کرد.

@lionheart 38019 گفته:

آخرین صحبتی که با نویسنده داشتم گفت مشکل داره ولی داستانو داره ادامه می ده میاد و چند فصلو با هم می زاره از همه هم بخاطر دیرکرد عذر خواهی کرد.

دمش گرم من که خیلی از داستانش خوشم اومد.

خیلی داستان قشنگیه به خصوص شخصیت اصلی(من از این جور شخصیتا خوشم میاد)،بی صبرانه منتظر فصل بعد هستم.

یکی دیگه از داستانایی که فصل به فصل دنبال میکنم

ولی خبری ازش نشده چن وقته؟؟؟!!!

امیرجان خوبی؟ کجایی پسر؟

@JuPiTeR 40722 گفته:

یکی دیگه از داستانایی که فصل به فصل دنبال میکنم

ولی خبری ازش نشده چن وقته؟؟؟!!!

امیرجان خوبی؟ کجایی پسر؟

هنوز به من که ویراستارشم فصل نداده

شاید این داستان هم به داستان های نیمه کاره پیوست((227))((121))...در هر صورت ما منتظریم

شاید این داستان هم به داستان های نیمه کاره پیوست((227))...در هر صورت ما منتظریم

خدا نکنه انشاءالله میاد یهویی 10 تا فصل رو با هم میده ما ذوق مرگ میشیم.-((54))

درود

گفتم بیام یک چیزی بنویسم این قسمت رو دوباره فعال کنم شاید نویسنده اومد سر زد و یادش افتاد داستانی داشته می نوشته و ادامش بده :d