چرخهایی که آغاز گشته پایان خواهد یافت.
خیلی وقته که می خوام این کتاب رو بزارم، اما هر بار با یک سری مشکلات مخصوصا تنبلی مواجه می شدم. این بار دل رو زدم به دریا و با کمک های بی انتهای فاطمه بالاخره فصل گذاشتن رو شروع کردم.
این یک مجموعه ی دو کتابه است. کتاب اول با عنوان نفرین ابدی و کتاب دوم با عنوان پیشگویان. هنوز هیچ کاوری براش در نظر ندارم اما به مرور، همزمان با گذاشتن فصل ها روی اون هم کار می کنم و طراحی صفحه هم بهش اضافه می کنم. بنابه قولی که داده بودم با وجود تمام این کاستی ها می خواستم فصل رو بزارم.
احتمالا هر هفته یا دو هفته یک بار یک فصل گذاشته میشه.
امیدوارم از کتاب لذت ببرید و منتظر نظراتتون هستم.
اما قبل از هر چیز باید از @JuPiTeR @snap @Fateme به طور مخصوص تشکر کنم که توی این مدت من رو همراهی کردن و با تشویق هاشون بهم امید دادن تا به این مسیر ادامه بدم.
واقعا ممنونم به خاطر همه چیز!
افرین ادامه بده...
ما تو سایت استعداد های درخشانی داریم که در هر کدوممون نهفته شده
باید اشکارش کرد...
واقعا به طور جدي پيشنهاد ميكنم كه اين داستان رو از دست نديد! ((3))
من يكي كه غزل رو كچل كردم بس كه به زور ازش فصل گرفتم!
خولاصه من ته مسيري ام كه شماها سرشيد! و واقعا داستان خوبيه!
ميخونيد نقد يادتون نره ورنه ميسپارم فصلا فقط به كسايي داده شه كه نقد ميكنن و نظر ميدن! ها بعله!((3))
اقا چرا ما رو اینجا تگ نکردی؟؟؟؟؟
همچنین بهت پیشنهاد می کنم کل کتابو بنویسی زودتر که خیال خواننده رو هم راحت کنی برای فصل گذاری
دمتم گرم دخترم
به به بالاخره این کتاب هم اومد
کتاب قشنگی هست دوستان پیشنهاد میکنم بخونید
من که ازش لذت بردم
غزل موفق باشی
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
اهم راستی غزل ورد فصل رو بفرست که فونتش خوب نیست یه دستی هم روش بکشم
غزززززل! خیلیییییییی عاااااالی بود! ((58))
خواهر! رو نکرده بودی که از این استعدادها هم داری هاااا!
خیلی خیلی خوب نوشته بودی!
منکه از همین الان منتظر فصل بعدیش نشستم! :دی
+خخخخخ پس هی میگفتی خیلی سرم شلوغه یکیش به همین خاطر بود؟!! :دی:دی:دی
محمدحسین همین که فصل رو گذاشتم خودش کلی بود از فاطمه بپرس که می دونه با چه بدبختی هایی فصل رو گذاشتم. بنده خدا رو دیوانه کردم. ((72))
کتاب یک به طور کامل نوشته شده. الان داریم روی ویرایش نهاییش کار می کنیم. پس تاخیر فصل ها با این اوصاف یه کم کاهش پیدا می کنه.
(پ.ن: جلد دو هم تقریبا تمومه!!! هووورررررا ! ((108))((108))((27)))
بلی بالاخره کتاب رو شروع کردم به گذاشتن.
آقا یعنی این قدره ضایع است؟؟؟؟؟((95))((222))
من واقعا شرمنده ام به خدا فونت دیگه ای ندارم. دفعه ی آینده تغییرش می دم.
پ.ن: دستت درست ژوپی امروز برات میلش می کنم.
مررررررررررسی خواهر. فقط سه چهارتا از بچه ها می دونستن وگرنه تلاش می کردم به کسی نگم.
مرررررررسی خواهر کلی بهم امیددادی.
+ این هم میشه یکی از اون ها به حساب آورد. اما نوشته ی اصلی یک ساله وخورده ایه که تموم شده. قرار بود کتاب رو عید سال پیش بزارم (سوت زدن )
خب من اومدم
اول بگم که داستان جالبی به نظر میاد منتظر فصل های بعدی هستم
سه چهارتا پاراگراف اولت رو دوست داشتم خوب شروع کرده بودی
اما گیر دادن
من عاشق گیر دادنم
خخخخخخخخخ
یکی این که متن داستانت به جز قسمت مکالمه ها به صورت نوشتاری بود اما در بعضی از جا ها البته به ندرت بعضی از فعل ها و یا کلمات به صورت گفتاری نوشته شده بودن وشکل صحیح نوشتاری کلمه نبودند مثل صفحه پنج یا در صفحه نه و ده(بقیش رو خودت بگرد پیدا کن )
یه نکته دیگه
اون قسمتی که تو شیشه به چهره خودش نگاه کرده بود
رو شیشه صورتک کشیده بود پس شیشه بخار زده بود
شیشه بخار زده تصویر رو بازتاب نمیکنه پس چه جوری خودش رو دیده بود
در اخر
حق با امیره حتما فونتت رو عوض کن
شماهم که ماشالله دستت بازه و هرکی باشا حاضره کمکت کنه حتما طراحی صفحه کن و کاور بزار
همین
امیدوارم اوقات خوشی داشته باشید
عاقا یکی از بهترین نویسندههای سال 94 سایت از همین الآن معلوم شد... (ببینین کی گفتم!)
به شدت منتظر فصل دومیم!
دوستان فایل جایگزین شد
+این طرح اصلی این داستان نیست(صفحه آرایی رو میگم) اینو آماده داشتم گذاشتمش
دوستان فایل جایگزین شد
+این طرح اصلی این داستان نیست(صفحه آرایی رو میگم) اینو آماده داشتم گذاشتمش
بازم دمت گرم ژوپی!
خب من اومدماول بگم که داستان جالبی به نظر میاد منتظر فصل های بعدی هستم
سه چهارتا پاراگراف اولت رو دوست داشتم خوب شروع کرده بودی
اما گیر دادن
من عاشق گیر دادنم
خخخخخخخخخ
یکی این که متن داستانت به جز قسمت مکالمه ها به صورت نوشتاری بود اما در بعضی از جا ها البته به ندرت بعضی از فعل ها و یا کلمات به صورت گفتاری نوشته شده بودن وشکل صحیح نوشتاری کلمه نبودند مثل صفحه پنج یا در صفحه نه و ده(بقیش رو خودت بگرد پیدا کن )
امیدوارم اوقات خوشی داشته باشید
مرسی
درباره ی لحن نوشتاری و گفتاری موافقم. برای جلد دوم روش بیشتر کار می کنم.
روی شیشه ی بخار زده هم می شه بازتاب رو دید. خیلی واضح نیست اما یه شبیه تصویر ایجاد می شه. :دی (من هم از آب گل آلود ماهی گرفتم و از اون شبیه تصویر استفاده کردم.
+ مرسی یکی از معدود کسایی هستی که ایراد گرفت. خیلی از گیردادن ها باعث میشه آدم پیشرفت داشته باشه. باز هم مرسی.
اقا یکی از بهترین نویسندههای سال 94 سایت از همین الآن معلوم شد... (ببینین کی گفتم!)به شدت منتظر فصل دومیم!
خیلی مرسی لیلا جان. :*
پ.ن : بچه ها من نمی دونم قوانین سایت چه قدر تغییر کرده، اگه پست های این طوری که در جوابه اسپم محصوبه بهم بگید تا این طوری جواب ندم. دمتون گرم.
@feel 79981 گفته:
بازم دمت گرم ژوپی!
مرسی
درباره ی لحن نوشتاری و گفتاری موافقم. برای جلد دوم روش بیشتر کار می کنم.
روی شیشه ی بخار زده هم می شه بازتاب رو دید. خیلی واضح نیست اما یه شبیه تصویر ایجاد می شه. :دی (من هم از آب گل آلود ماهی گرفتم و از اون شبیه تصویر استفاده کردم.
+ مرسی یکی از معدود کسایی هستی که ایراد گرفت. خیلی از گیردادن ها باعث میشه آدم پیشرفت داشته باشه. باز هم مرسی.
خیلی مرسی لیلا جان. :*
پ.ن : بچه ها من نمی دونم قوانین سایت چه قدر تغییر کرده، اگه پست های این طوری که در جوابه اسپم محصوبه بهم بگید تا این طوری جواب ندم. دمتون گرم.
ما که جواب میدمی، اسپم می زنیم و ...کسی همی گیر نمیده! فک نکنم مشکل داشته باشه!
در مورد داستان فقط می تونم بگم خوب بود!
@feel 79981 گفته:
بازم دمت گرم ژوپی!
مرسی
درباره ی لحن نوشتاری و گفتاری موافقم. برای جلد دوم روش بیشتر کار می کنم.
روی شیشه ی بخار زده هم می شه بازتاب رو دید. خیلی واضح نیست اما یه شبیه تصویر ایجاد می شه. :دی (من هم از آب گل آلود ماهی گرفتم و از اون شبیه تصویر استفاده کردم.
+ مرسی یکی از معدود کسایی هستی که ایراد گرفت. خیلی از گیردادن ها باعث میشه آدم پیشرفت داشته باشه. باز هم مرسی.
خیلی مرسی لیلا جان. :*
پ.ن : بچه ها من نمی دونم قوانین سایت چه قدر تغییر کرده، اگه پست های این طوری که در جوابه اسپم محصوبه بهم بگید تا این طوری جواب ندم. دمتون گرم.
من الان فصل اول رو دان کردم و خوندم
خیلی جالب بود و شباهت عجیبی به نوشته های سینا داشت
یعنی مدل نوشتنش خیلی شبیه سینا بود
تنها اگر واژه ی «به مراتب» رو چند بار می گفتی می شد عین خود سینا:دی
می گم اسم دختری که داستان از زبونشه چیه؟؟؟؟؟
روابط لوسی با برادرش ،پیت،شباهت عجیبی به رابطه ی من و داداشم داره
دقیقا داداشم به عنوان پیت و لدم به عنوان لوسی:دی
البته تا اونجایی که بهم چشم قره می رن و اینا نه اونجاییی که پیت برای نجات لوسی می ره
خب صحنه سازی و ایناش به نظرم خیلی خوب بود
کلا عالی پرداخته شده بود
تنها چیزی که می تونم بگم اینه که بعضی جاها با خودت کنار نیومدی که می خوای نوشتاری بنویسی یا گفتاری
مثلا یه جا نوشتی
و کارها و رفتارشون می تواند تاثیر بدی روی من و پیت بگذارد
قسمت اول جمله رحت و صمیمانه و گفتاریه
قسمت دومش کاملا نوشتاریه
هرچند بقیه چیزاشو اینقدر خوب کار کردی که این چندان مشکل مهمی نیست
قوانین سایت تغییر خاصی نکرده و نه اصلا اسپم نیست اتفاقا خوبه اینکارو بکنی
همچنین فعلا که همه اسپم می زنن منم الان گیر نمی دم بعد کنکور ایشالا هم نمی زارم اینقدر اسپم های الکی بزنن هم اینکه یه پاکسازی کامل می کنم انجمنو
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
و در پایان
فصل دو کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟من نمی بینمش
@smhmma 80215 گفته:
من الان فصل اول رو دان کردم و خوندم
خیلی جالب بود و شباهت عجیبی به نوشته های سینا داشت
یعنی مدل نوشتنش خیلی شبیه سینا بود
تنها اگر واژه ی «به مراتب» رو چند بار می گفتی می شد عین خود سینا:دی
می گم اسم دختری که داستان از زبونشه چیه؟؟؟؟؟
روابط لوسی با برادرش ،پیت،شباهت عجیبی به رابطه ی من و داداشم داره
دقیقا داداشم به عنوان پیت و لدم به عنوان لوسی:دی
البته تا اونجایی که بهم چشم قره می رن و اینا نه اونجاییی که پیت برای نجات لوسی می ره
خب صحنه سازی و ایناش به نظرم خیلی خوب بود
کلا عالی پرداخته شده بود
تنها چیزی که می تونم بگم اینه که بعضی جاها با خودت کنار نیومدی که می خوای نوشتاری بنویسی یا گفتاری
مثلا یه جا نوشتی
و کارها و رفتارشون می تواند تاثیر بدی روی من و پیت بگذارد
قسمت اول جمله رحت و صمیمانه و گفتاریه
قسمت دومش کاملا نوشتاریه
هرچند بقیه چیزاشو اینقدر خوب کار کردی که این چندان مشکل مهمی نیست
قوانین سایت تغییر خاصی نکرده و نه اصلا اسپم نیست اتفاقا خوبه اینکارو بکنی
همچنین فعلا که همه اسپم می زنن منم الان گیر نمی دم بعد کنکور ایشالا هم نمی زارم اینقدر اسپم های الکی بزنن هم اینکه یه پاکسازی کامل می کنم انجمنو
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
و در پایان
فصل دو کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟من نمی بینمش
یعنی من الان چی بهت بگم برادر؟ اولش نخونده نظر داده بودی؟ :دی
منم وقتی نوشته ی سینا رو برای خواهرم می خوندم اون هم دقیقا همین حرف رو زد- یه جورایی میشه گفت لحن نوشتاریمون به هم شبیه - و البته لازم به ذکره که این کتاب رو من دو سال و خورده ای پیش شروع کردم به نوشتن و یک سالی هست که تموم شده. توی اون یک سال و خورده ای کتاب های زیادی خوندم و مطمئنا هر کدوم تاثیر گذاشتن روی نوشته هام. یکیشون کتاب سفیرکبیر بود که خیلی بهم کمک کرد و البته کمک های سینا هم توی این شباهت بی تاثیر نیست.
مرررسی انشاا.. این مشکل نوشتاری و گفتاری در فصل دوم کمتر بشه.
خب خوبه... منظورم درباره ی اسپمه! اگه مشکلی داشت بهم بگو بعدا! دیگه شرمنده دیگه رئیس من هم دستم زیادی گرمه نمی تونم توی فعالیت ها کمک کنم. :دی
فصل دوم هم انشاا... فردا یا پس فردا! ((220))((227))