مزایای منزوی بودن نوشته استیون چباسکی یکی از پرفروش ترین آثار در فهرست نشریه نیویورک تایمز بوده است و همچنین از آن به عنوان نسخه مدرن ناطور دشت نیز یاد شده است.
«مزایای منزویبودن» یکی از زیباترین رمانهای عاشقانه دههی اخیر است که زندگی جوانان را بررسی میکند. اثری که منتقدان آن را جوانانهای جذاب و در عین حال خاص معرفیکردهاند که در زیر لایه عاشقانه آن مخاطب با داستان تلخی در مواجه میشود که او را شوکه میکند.
«مزایای منزویبودن» نگاهی است هوشمندانه و احساسی، به برههای از زندگی که بسیاری درباره آن خاطرات خاص خود را دارند. دیدن این دوران از خلال چشمان یک شخص دیگر به ما یادآور می شود که برخی تجربیات شخصی می توانند تا چه حد فراگیر و جهانشمول باشند.«مزایای منزویبودن» به عمیقترین و در عین حال سادهترین نیازهای انسان میپردازد.شخصیت چارلی در این رمان یادآور شخصیت هولدن کالفیلدِ ناطور دشتِ جی. دی سلینجر است. پس از مدتها استیون چباسکی با الهام از شخصیت هولدن کالفیلد شخصیت چارلی ـ فردی منزوی، کسی که احساس میکند کولهباری از بدبختی روی دوش دارد و با اینکه از هوش بالایی برخوردار است اما دوستی ندارد و بهنوعی از جامع طرد شده است ـ را خلق کرده است.در بخشی از این رمان میخوانیم: ما بنا به دلایل زیادی چیزی هستیم که هستیم و شاید هیچوقت بیشتر اونا رو ندونیم، ولی حتا اگه ما قدرت انتخاب اینو نداشته باشیم که از کجا اومدیم، باز میتونیم انتخاب کنیم که به کجا بریم. میتونیم باز کارهایی بکنیم و حتا سعی کنیم احساسی خوبی بهشون داشته باشیم.
بیل لبخندی زد و به پرسیدن سؤال ادامه داد. آرومآروم رسید به «مشکلات خونوادگی» و بهش در مورد پسری که نوار کاست گلچین میکرد و خواهرم رو زد گفتم چون خواهرم فقط ازم خواسته بود که به بابا و مامان چیزی نگم، پس فکر کردم میتونم به بیل بگم. بعد که بهش گفتم باز اون قیافه جدیاش رو گرفت و بهم چیزی گفت که فکر نکنم این ترم یا اصلاً هیچوقت فراموش کنم.
«چارلی، ما عشقی رو قبول میکنیم که فکر میکنیم لیاقتش رو داریم.» همونجا ساکت وایسادم. بیل به شونهم زد و یه کتاب جدید برای خوندن بهم داد. بهم گفت همهچی درست میشه. این کتاب طی ۷۱ هفته متوالی عنوان پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز را به خود اختصاص داده است و در ایران نیز با ترجمه کاوان بشیری و با قیمت ۲۰ هزار تومان از سوی نشر میلکان منتشر شده است.
عههههههه من فیلمشو دیدم، نمیدونستم کتاب هم داره ((5))
فیلمش که خیلی خوب بود ((31))
کتابشم بذارم توی لیستم *___*
@mixed-nut 105229 گفته:
عههههههه من فیلمشو دیدم، نمیدونستم کتاب هم داره ((5))
فیلمش که خیلی خوب بود ((31))
کتابشم بذارم توی لیستم *___*
عه.همون لیست معروفت دیگه؟ :دی
میره برا سال بعد )
هفته پیش فیلمشو دیدم و انقدر خوب و تاثیر گذار بود که فرداش رفتم کتابفروشی کتابو خریدم ^__^ نکته جالب این بود که مادر گرام اجازه داد کتابو وسط امتحانا بخرم :-" فک کنم یادش رفته بود بعد از صد و خورده ای تومن شاهکش قول داده بودم تا آخر کنکور کتاب نخرم ((200))
و باید بگم با اینکه فیلم کاملا به کتاب وفادار بود اما اصلا از لذت خوندن کتاب هیچی (واقعا هیچی) کم نکرد. نتیجش این شد که من شب امتحان دینی کلا داشتم اینو میخوندم برا همین مجبور شدم ساعت 5 صبح پاشم دینی بخونم برای امتحان -____-
نثر کتاب خیلی سلیس و روونه و ازونجا که کل کتاب در قالب نامه هایی به یه نفره ، انگار که رسما چارلی نشسته جلوت داره باهات خیلی صادقانه حرف میزنه. جالبیش اینه که با اینکه داستان تو یه دوره زمانی ( دهه 90 میلادی) و یه فرهنگ کاملا متفاوت از ما هست ولی کاملا احساسات چارلی رو درک میکنی و حس نمیکنی تو جامعه اش یه غریبه ای. چیزی که مثلا برای کتاب «من پیش از تو» چندان صادق نبود.
با اینکه من ناطور دشت رو نخوندم اما به نظرم چارلی کوچک ترین شباهتی به هولدن کالفیلد نداره. هولدن یه پسر بددهنه که از زمین و زمان شاکیه اما چارلی یه پسر مهربون و خوش قلبه که واقعا از ته دلش برای همه شادی و خوشحالی میخواد و حاضره برای خوشحال کردن بقیه از خودش بگذره.
تقریبا تو هر صفحه کتاب چندتا جمله پیدا میکنید که ارزش هایلایت کردن داره. و موخره کتاب هم خیلی احساس برانگیز بود ^____^
*درکل به شدت پیشنهاد میشه این کتاب ( البته یه ذره میچر کانتنت داره کتاب :-" مواردش کمه و در حد های اسکول و ایناست فقط ولی خب کتابو دست بچه ندین ((200)) )
درمورد سانسور هم مترجم بیچاره تا جایی که واقعا میتونسته سعی کرده سانسور نکنه و موفق هم بوده. ولی یه سانسور خیلی مهم آخراش میکنه یه تیکه رو، که ممکنه متوجه کاری که خاله چارلی کرده نشین هیچوقت! که البته یه فاجعست چون یکی از مفاهیم اصلی کتاب درباره عواقب همین کار بوده.
و خوشحالم که از طرح جلد اصلیش استفاده نکردن چون واقعا یه فاجعست جلد اصلیش شاید مفهومی یا هرچیزی باشه ولی واقعا فاجعست شور مینیمالیسمو درآوردن تو طراحی ایشون هستن:
معروفترین جمله کتابم اینه: «ما عشقی رو قبول میکنیم که فکر میکنیم لیاقتشو داریم.» هرچند از نظر من جملات خیلی بهتری ازین هم میشه انتخاب کرد از کتاب ^____^
پ.ن: حتما به آهنگ مورد علاقه چارلی حداقل یبار گوش بدین :-" خیلی حس خوبی داره آهنگش. یه حس سبکی و بیخیالی ((10)) آهنگ Asleep از گروه The Smiths که گویا مال سال 1984 عه.
The Smiths Asleep : Free Download & Streaming : Internet Archive
پ.ن: نمیخواستم اینقدر حرف بزنم اونم ساعت 2 شب :-" ولی خب اونقدر از کتاب لذت بردم که حیفم اومد چیزی دربارش ننویسم ^___^
اسمشو شنیدم چیز قشنگیه ؟ دوستان خعلی تعریف میکردن ازش . البت فک کنم همین کتاب بود