Header Background day #10
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

سوتی،سوتی،سوتی

24 ارسال‌
12 کاربران
161 Reactions
2,249 نمایش‌
sheyton.divane
(@sheyton-divane)
Famed Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 2544
شروع کننده موضوع  

برادران عزیز،آبجی های گلم

بیایین اینجا سوتی های خودمون،دوستامون و هر کی گیر آوردیمو بنویسیم!

بعدش کلی به همه دیگه بخندیم!(توهین به همه دیگه مثل جاهای دیگه ممنوع)

خودمم شروع می کنم:

ما دیروز از امتحان که می اومدیم در حال برف بازی به شدت زیر گلوله بودیم که رفیقم فلشمو که دستش بود آورد پس بده ما گذاشتیمش تو جیبمونه و دوباره شروع کردیم برف زدن تو سر و کله رفقا بعد یه دویست متری که از محل دور شدم دست کردم تو جیبم دیدم فلشم نیست تمام راهو برگشتم تو این برف دنبال فلشم ولی پیداش نکردم داشتم بر می گشتم با حالتی محزون و گرفته که یادم اومد دادمش دست یکی دیگه از بچه ها!!!!!

ای به خودم خندیدم،ای به خودم خندیدم!!!(دیوونه هم خودتونین)


   
mis_reihane، shiva-tayarani، galexy و 13 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
shiny
(@shiny)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1588
 

@Hermion 34412 گفته:

اشتباه نكن

تنبيه نكرد

مى خواست فقط بچه ها ياد بگيرن فشار يعنى چى.مثلا گفت يه پاتو ببر بالا،بعد گفت حالا پاهات جفت كن....

حس نداشتم دوباره بخونمش ببینم چی نوشتم باز دوباره سوتی دادم

ببخشید عزیزم تصحیح میکنم

"زمان ما از این شیوه های نوین تدریس نداشت"

خوبه؟؟؟؟


   
shiva-tayarani، فسیل و hermion واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
رضا
(@avenjer)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1242
 

جاتون نخالی امروز صبح اول وقت پاشودم لباس پوشیدم برم واسه امتحان زیست.

سوار اتوبوس که شدم دیدم خالی خالیه تعجب کردم هرچی هم میرفتیم هیچ کس سر ایستگاها نبود بعد ت خود مدرسمون تنها تو اتو بوس رفتم راننده هم چند بار پرسید چرا کسی نیومده منم نمیدونستم گفتم حتمی یا زود او مدین یا دیر

به هر حال تا مدرسه رفتیم بعد دم در مدرسه کارگر مدرسمون اومد گفت تعطیله منم چنان کش اومدم که میخواستم اب بشم برم تو زمین بعد رانندهه هم بهم تیکه میندازه که خیلی از همه عقبی منم چیزی نداشتم بهش بگم

برگشتن هم اوردم اول شهرک نفت ایستاد بعد منم فکر کردم که اگر بگم پیاده بشم بهم میتوپه بهم پس خودم مثل بچه ادم پیاده شدم سوار اتوبوس خط داخلی(داخل شهرک نفت فقط رفت و امد میکنه) شدم اومدم تا خونمون بعد کاشف به عمل اومد که به دلیل ورود رئیس جمهور امروز اهواز مدارسش کلا تعطیل بوده.((223))


   
shiva-tayarani، galexy، فسیل و 4 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
smajid324
(@smajid324)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 529
 

یکی از دوستام واسه تولد 18 سالگی ام عطر گرفته بود شب باهم رفتیم رستوران شام خوردیم من و دوستم و 3 نفر دیگه باهم بودیم این فرند ما عطر رو که داد من اومدم تشکر کنم گفتم قابل نداره یعنی 4 نفری تا آخرشب بهم خندیدن واقعا ضایع شدم اون شب

یه سوتی دیگه در زمستان اتفاق افتاد با دوستام داشتم راه میرفتم رو یخ مثلا می خواستیم اسکیت بازی کنیم تلفنم زنگ خورد من تا اومدم جواب بدم خوردم زمین دیگه پا نشدم همین طور نشستم رو زمین خخخخخخخخخخخ((72))((72))((72))


   
shiva-tayarani، galexy، فسیل و 6 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
sealaz1999
(@sealaz1999)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 74
 

داداشم رفته بود ماهی قرمز عید رو تو باغچه خاک کنه بعد از دو دقیقه از آیفون گفت:

ماهیو با آبش خاک کنم یا بدون آبش؟!((3))((200)):ohgod::Facepalm:

شما بودی چه شکلی می شدی؟:hmmm:


   
shiva-tayarani، galexy، shiny و 5 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
sheyton.divane
(@sheyton-divane)
Famed Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 2544
شروع کننده موضوع  

رفیقم امروز دوستشو که بلوچه آورده بود باشگاه خیلی بچه باحالی بود آخر باشگاه نشستیم شروع کردیم جوک گفتن اینم شروع کرد جوک بلوچی گفتن تموم که شد همه خندیدن ولی من نفهمیدم چی گفته به این دوست رفیقای هم شهریم گفتم چی گفت؟((225))

همین جور که می خندیدن گفتن ما نفهمیدیم!!!بعدشم هممون با هم نشستیم یه دل سیر به خودمون خندیدیم!((72))((72))((72))((72))

نکته:به هیچ وجه ما دیوونه نیستیم در سلامت کامل روانی و عقلی به سر می بریم منتها فشار امتحانات یکم زیاد بوده!!!!!!!


   
shiva-tayarani، sh_sina117، galexy و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
sheyton.divane
(@sheyton-divane)
Famed Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 2544
شروع کننده موضوع  

یه سوتی از رفیقام

ظهری با بچه ها رفته بودیم ساندویچی یکی از بچه ها نصف نوشابه یکی دیگه از بچه ها رو خالی کرد داخل نوشابه خودش اونم بعد از یه 5 دقیقه زد پس سر این اینم شروع کرد قسم خوردن که من نوشابتو نریختم برا خودم!اون یکی گفت:مگه ریختی؟این یکی گفت:پس چرا زدی؟اون یکی گفت:همین جوری محض خنده!من یکی که ترکیدم اونجا از بس خندیدم!


   
shiva-tayarani، فسیل، Leyla و 2 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Hermion
(@hermion)
Famed Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 3125
 

يه سوتى از دوستان گرام:

اون زمانى كه كلاساى ما تازه موضوعى شده بود،ما مى خواستيم براى بار اول از كلاس رياضى رونمايى كنيم.

وارد كلاس شديم و رفتيم

شروع كرديم به آناليز كردن كلاس.

هركى يه چيزى مى گفت.

يكى از اين دخترا هم به يه مكعب روبيك بزرگ كه از سقف آويزون شده بود اشاره كرد و تمام مشخصاتشو برا ما شرح مى داد:

كدوم آدم بى كارى ورداشته اينو درست كرده؟اين كه خيلى....

همين طور گفت و گفت و گفت.

بعدم ساكت شد نشست.

دبير رياضيمونم ور داشت گفت:من درست كردم!

يعنى كل كلاس رفت رو هوا.

تا آخر رياضى معلممون دهنشو باز مى كرد ما مى زديم زير خنده((206))

البته دبيرمونم كم نياورد با منفياش از خجالتمون در اومد((200))


   
shiva-tayarani، فسیل، sheyton-divane و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Alaveh
(@alaveh)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 439
 

یک بار داشتم توی آیینه ی یک ماشین که شیش دودی بودم خودمو درست می کردم...

چشمتون روز بعد نبینه...

بعد از چند دقیقه یکی شیشه رو کشید پایین گفت :

خانم کارتون تموم نشد ؟!

من باید برم دیرم شده...


   
shiva-tayarani، فسیل، sat-lotfi70 و 2 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
perseus
(@perseus)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 93
 

منم یه سوتیه معلممونو بگم

یه روز یکی از بچه ها روپوششو در اورده بود زنگ آخر پوشید معلم دیدش گفت حالا روپوش پوشیدی سردت شد؟ همه خندیدیم یکی پرسید چرا سردش شه ؟

معلم گفت لابد بلوزه رو در آورده


   
sheyton-divane، shiva-tayarani و فسیل واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
صفحه 2 / 2
اشتراک: