بخشي از كتاب بابا لنگ دراز اثر جين وبستر
از نامه های بابا لنگ دراز به جودی ابوت
جودی! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و
زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که درافق دوردست است دست یابند و
متوجه نمی شوند که آن قدرخسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند و
اگرهم برسند ناگهان خود را در پایان خط می بینند. درحالی که نه به مسیر توجه داشته اند و نه لذتی از آن برده اند.
دیر یا زود آدم پیر و خسته می شود درحالی که از اطراف خود غافل بوده است.
آن وقت دیگر رسیدن به آرزوها و اهداف هم برایش بی تفاوت می شود و فقط او می ماند و یک خستگی بی لذت و فرصت و زمانی که ازدست رفته و به دست نخواهد آمد. ...
جودی عزیزم! درست است، ما به اندازه خاطرات خوشی که از دیگران داریم آنها را دوست داریم و به آنها وابسته می شویم.
هرچه خاطرات خوشمان از شخصی بیشتر باشد علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود.
پس هرکسی را بیشتر دوست داریم و می خواهیم که بیشتر دوستمان بدارد باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم دردلش ثبت شویم.
دوستدارتو : بابالنگ دراز
1- این از کتاب بابالنگ دراز نیست
2- بابالنگ دراز به جودی نامه نمی نوشت
3- این همون نامه ی جودیه به بابائه.فقط برگردان شده((96))
دوستان جدید هم با تاپیک های خوب آشنا بشند((201))
یه سوال کسی کتاب بابا لنگ دراز رو داره میشه لینکش رو برای دانلود بزارید؟
ممنون می شم.
تو کتاب بابالنگ دراز که فقط نامه های جودی به بابالنگ دراز رو نوشته ((62))
درود
این لینک کتابه:
http://www.98ia.com/News-file-article-sid-2863.html
برای دانلود روی گزینه ی دانلود کتاب کلیک کنین...
منبع:98ia
ممنون Alaveh عزیز
خیلی لطف کردی.