تانگوی عشق

من غمگین ترین صفحات کتاب زندگیم را با تو پر کردم .

و تنها مژهایم مژهای تورا لمس کرد.

زمانی عاشق شدم که زمانم گذشته بود .

تو را زمانی فهمیدم که از دستم رفته بودی .

من دیگر منی نیست.

قلبم به سنگینی اشکی حلقه شده در چشمهاست که راهی برای عقده گشایی پیدا نمیکند.

برایم باش.

مال من باش بگذار دوست داشتن تورا دوباره مزه کنم.

رودخانه عمرم سرریز دریایی بیکران شده و گم شدم در تورویایی شد برای با تو بودن.

حالا عاشقی ام گذشته و خاطراتم در قلبم دفن شده.

دلتنگی مکن چراکه عاشقی من غزلی شد که تا ابدیت برایت زمزمه خواهد شدد.

می روم بی آنکه اشک حسرتی داشته باشم.

پس خداحافظیم را با بوسه ای بر روی شبنم چشمانت به یادگار می گذارم.

آسمان قلبم را تو رنگین کمان شدی و لبخند روی لبم نگاهت شد . پس ای کاش دوباره دوست داشتنت را مزه می کردم.

دعای دکتر شریعتی

ای خداوند!

به علمای ما مسئولیت

و به عوام ما علم

و به مومنان ما روشنایی

و به روشنفکران ما ایمان

و به متعصبین ما فهم

و به فهمیدگان ما تعصب

و به زنان ما شعور

و به مردان ما شرف

و به پیران ما آگاهی

و به جوانان ما اصالت

و به اساتید ما عقیده

و به دانشجویان ما نیز عقیده

و به خفتگان ما بیداری

و به دینداران ما دین

و به نویسندگان ما تعهد

و به هنرمندان ما درد

و به شاعران ما شعور

و به محققان ما هدف

و به نومیدان ما امید

و به ضعیفان ما نیرو

و به محافظه کاران ما گشتاخی

و به نشستگان ما قیام

و به راکدان ما تکان

و به مردگان ما حیات

و به کوران ما نگاه

و به خاموشان ما فریاد

و به مسلمانان ما قرآن

و به شیعیان ما علی(ع)

و به فرقه های ما وحدت

و به حسودان ما شفا

و به خودبینان ما انصاف

و به فحاشان ما ادب

و به مجاهدان ما صبر

و به مردم ما خودآگاهی

و به همه ملت ما همت، تصمیم و استعداد فداکاری

و شایستگی نجات و عزت

ببخش

چرا که دیگر عشق و صداقت و وفاداری نیست