آگاهسازیها
پاککردن همه
داستان کوتاه
2
ارسال
2
کاربران
5
Reactions
659
نمایش
شروع کننده موضوع 1392/06/02 21:36
گرگینه ها وجود داشتند تا انسان بتواند زمانی که در هیأت انسان ظاهر شد آنرا درک کند. و حیوان خود را پیشاپیش پذیرفته بود.
اکنون که عقل و عرف مصلحت اندیش آنها را به اعماق تاریک ترین بیشه ها تبعید کرده است، گرگ ها زیر پوستمان، بدون اینکه بفهمیم زبانشان در دهان ما می چرخد و برق نگاهشان در حدقه چشمان ما می درخشد. چه کسی این جسارت را به خرج می دهد؟ تا با من به تاریکی سفر کند و زیر نور یک ماه کامل، اجازه دهد تا زوزه اش در سیاهی، غلیظ ترین لایه های چرکین سکوتمان را پاره کند؟!
1392/06/02 21:49
خیلی قشنگ بود ...... و عمیق ((72))
ممنون((70))