آگاهسازیها
پاککردن همه
داستان کوتاه
6
ارسال
4
کاربران
1
Reactions
883
نمایش
شروع کننده موضوع 1392/05/28 16:24
دیر زمانیست این عطش تا عمق وجودم ریشه دوانده؛ هرچه پایین تر می رود بی محاباتر چنگ می اندازد. اما دیگر خونی در این رگها نمی جوشد.
بگذار زنگ تیغم را بروبم؛ این علفهای هرز را پاک باید کرد.
ida7lee2 واکنش نشان داد
1392/05/28 16:56
بچه ها لازم به گفتنه که مستر عزیزمون نقاش هم هستن .
این نقاشی بالا از خودشونه فک کنم . درسته علی جون ؟
شروع کننده موضوع 1392/05/28 17:13
لطف داری داداش سهراب، آره.
1392/05/28 18:03
علی جان لطفا تاپیک نقاشی های خودت را هم راه بنداز و نقاشی هایی که میکشی را بزار تا بچه ها ببینن و لذت ببرن .
1392/05/28 21:41
خیلی معنی داره و قشنگه ادامه بده
1392/05/29 00:20
چه موضوع امید بخش و شادی آوری چچی چنین عکسی راب گذاریم .من که مخالفم.باعث القای احساسات منفی می شود