مجموعه دوم: خیزش امپراطوری
جلد چهارم افشاگری رایریا: طوفان زمردین
خلاصه طوفان زمردین: هادرین بلکواتر در جستجوی وارث نوران قدم به ماجراجویی در دریاها و اقیانوسها میگذارد. تنها امیدش رویایی و برخورد با مریک ماریوس بیرحم است. رویس، نگران از اینکه شاید هادرین به تنهایی از پس مریک برنیاید برای آخرینبار با هادرین قدم در یک ماموریت میگذارد. ماموریتشان آنها را به وسط جریانهای مختلفی از خیانت میکشد و باعث میشود هادرین با گذشتهای روبهرو شود که امیدوار بود دیگر هیچوقت نبیند.
آریستا اسندون پس از دیدارش با اسراهادون تصمیم میگیرد در جستجوی وارث نوران قدم به پایتخت امپراطوری، آکوستا بگذارد. جایی که نه تنها به عنوان یک شاهدخت از کشور دشمن جانش در خطر است بلکه جادویش هم او را به خطر میاندازد. این خطرها باعث می شود آریستا با گذشته و آدمهایی روبهرو شود که همیشه امیدوار بود دوباره ببیند.
دانلود «فصول جلد چهارم افشاگری رایریا: طوفان زمردین» از پیشتازان کتاب
من خودمم جلد قبلی و نصف این جلد رو زبان اصلی خوندم و همینجوریش زمان بر بود و به همین علت دیگه ادامه ندادم چه برسه به اینکه قرار باشه ترجمه ای با این دقت ارائه بشه.ممنون به خاطر زحماتی که میکشید و ما قدردان این زحمات هستیم((48))((5))ترجمه هم بی نقص بود و از خوندن این فصل لدت بردم.خسته نباشید((221))
با تشکر از حمید بلک لرد @hm19790 بابت تطبیق این فصل
دانلود «فصل 5 طوفان زمردین (جلد چهارم افشاگری رایریا)» از پیشتازان کتاب
سلامی به گرمی زغال کرسی یک دنیا ممنون بابت ترجمه خوبتون و همچنین از تمامی دست اندرکاران این مجموعه
خیلی خوشحال شدم سپاس فراوان داستان هر فصل جالبتر از فصل قبل میشود
حق پشت و پناهتان
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
@JuPiTeR 106964 گفته:
با تشکر از حمید بلک لرد @hm19790 بابت تطبیق این فصل
دانلود «فصل 5 طوفان زمردین (جلد چهارم افشاگری رایریا)» از پیشتازان کتاب
سپاس
با دعای خیر برای موفقیت در کارهایتان زیبا بود.
سلام خیلی ممنون از ترجمه خوبتون دست همه اعضای تیم این کتاب درد نکنه ((48))
@Fateme 106083 گفته:
این مجموعه شش جلدیه.
با این حال نویسنده مشغول نوشتن یک مجموعه ی دیگه با همین شخصیت هاست که از نظر سیر داستانی قبل از این مجموعه قرار میگیره و تا به حال قرار شده که پنج جلدی باشه.
لطف میکنید کتاب زبان اصلی این مجموعه رو بذارید
@Fateme 106775 گفته:
سلام!
بالاخره فصل چهار ارائه شد! بابت این حجم از تاخیر معذرت می خوام. جدای از مسائل روزمره ی زندگی و البته حدودا یک ماهی که لپ تاپم سوخته بود، واقعیتش اینه که ترجمه ی این فصل به شدت سخت بود برام. میشه گفت حتی سخت ترین فصلی بود که تا حالا ترجمه کردم. دلیلش هم اینه که رویس و هادرین سوار کشتی می شن و اصطلاحات خاص مربوط به کشتی توی این فصل زیاده. فهمیدن خود اون اصطلاحات و کلمات یک بخش ماجراست، اما سختی اصلیش به اینه که براشون توی لغت نامه های فارسی خیلی معادل مناسبی وجود نداره و برای من مهم بود که ترجمه ای که بهتون ارائه می دم یه ترجمه ی سرسری و بی حوصله نباشه که همه ی اصطلاحاتو با چیزای خیلی ساده و پیش پا افتاده جایگزین کرده. از اسم طناب های کشتی بگیر تا رنک و رتبه افراد روی کشتی. خیلی وقت ها معادلی که پیدا می کردم می تونست دوتا معنی مختلف بده و من باید فکر می کردم اون توصیف سه کلمه ای که توی نت ازش ارائه شده کدوم معنا رو بیشتر مد نظر داره. یا این که این معادل چقدر فهم متن رو سخت تر یا آسون تر می کنه. خلاصه این که ماجراها داشتیم. و داریم. هر چند که چون بیشتر تحقیقاتمو کردم از فصلای بعد انتخاب معادل ها راحت تر میشه.
توی ترجمه ی این کتاب، من به حمایت و کمک همتون احتیاج دارم. هم این که صبوری کنید چون فصلای مربوط به کشتی هم طولانی ان و هم سختن. هم این که چندتا مطلب هست که می تونید توش بهم کمک کنید.
1. اگه خودتون از کشتی و قایق سر در میارین یا آشنا و دوستی دارین که سر در میاره یا می تونید ازش چندتا سوال کوچولو بپرسین، لطفا اعلام همکاری کنید. من براتون یک لیست کوتاه از کلماتی که لازم دارم می نویسم و کمکتون باعث میشه ترجمه ی فصل خیلی خیلی سریع تر پیش بره. اگه کتاب یا لغت نامه ای هم می شناسید که از این جور اطلاعات توش هست، دریغ نکنید.
2. اگه اهل جنوب کشورید، خصوصا شهرهای بندری، یا حداقل به لهجه ی اون منطقه یا شهر تسلط کافی دارین بدونید که کلی دانش در اختیارتونه که من بهش احتیاج شدید دارم. ملوان ها و دریانوردها با لهجه ی مخصوص خودشون حرف می زنن که با گویش عادی خیلی متفاوته. در نتیجه اگه بتونید به من کمک کنید که مکالماتشون رو به یکی از گویش های بندری یا جنوبی بنویسم باعث می شین سطح کیفیت کتاب کلی بالاتر بره و ترجمه به متن اصلی نزدیک تر بشه. فعلا این فصل رو با یک لهجه ی اختراعی ارائه دادم! اگه کسی داوطلب نشه، مجبورم به همون لهجه ی اختراعی ادامه بدم و به نظرم این خیلی حیفه که حالا که فرصتش هست از یکی از گویش های کشورمون استفاده کنیم، این کارو نکنیم.
3. و باز هم معادل سازی. Wintertide توی این کتاب و کتاب بعدی زیاد ازش استفاده میشه. حتی اسم جلد بعدی هم همینه. معناش میشه همون انقلاب زمستانی یا شب یلدای خودمون اما به خاطر این که اسم جلد بعدی هم همینه، از هیچ کدوم از این معادل ها نمیشه استفاده کرده. دوباره سر این هم کلی بررسی کردم و فعلا بهترین نتیجه ای که پیدا کردم رو نوشتم توی فصل. (بخونید فصلو می فهمید) اگه کسی پیشنهاد بهتری داره، ازش استقبال میشه. حتی ممکنه که خودم هم نظرم عوض شه و چیز دیگه ای بذارم ولی فعلا با همین میریم جلو.
خلاصه فصل چهارم: يک دِيْن قديمي رويس و هادرين را به سوي طوفان زمردين سوق ميدهد، اما براي پذيرفته شدن آنها به عنوان دو ملوان، رويس مجبور ميشود با يک چالش دست و پنجه نرم کند.
دانلود «فصل 4 طوفان زمردین (جلد چهارم افشاگری رایریا)» از پیشتازان کتاب
سلام
درمورد واژه wintertide بنظرم ساختن یه واژه بهتر از پیدا کردنش باشه. چیزی که از ریشه شناسی این واژه دستگیرم شد اینه:
من زَمگاه رو پیشنهاد میکنم. به روش wintertide، از زَم "زمستان" (فارسی میانه زم، زمستان) + گاه "زمان، مکان".
و ممنون بابت ترجمه خوبتون
سلام به همه ی دوستای زحمت کش و خستگی ناپذیر گروه ترجمه. انشالله هر چه زودتر( با تاکید فراوان روی واژه زوووودتر((200))) شاهد تیتر کتاب کامل طوفان زمردین باشیم. با تشکر زیاد
چرا نمیزارین ادامشو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟