مجموعه دوم: خیزش امپراطوری
جلد چهارم افشاگری رایریا: طوفان زمردین
خلاصه طوفان زمردین: هادرین بلکواتر در جستجوی وارث نوران قدم به ماجراجویی در دریاها و اقیانوسها میگذارد. تنها امیدش رویایی و برخورد با مریک ماریوس بیرحم است. رویس، نگران از اینکه شاید هادرین به تنهایی از پس مریک برنیاید برای آخرینبار با هادرین قدم در یک ماموریت میگذارد. ماموریتشان آنها را به وسط جریانهای مختلفی از خیانت میکشد و باعث میشود هادرین با گذشتهای روبهرو شود که امیدوار بود دیگر هیچوقت نبیند.
آریستا اسندون پس از دیدارش با اسراهادون تصمیم میگیرد در جستجوی وارث نوران قدم به پایتخت امپراطوری، آکوستا بگذارد. جایی که نه تنها به عنوان یک شاهدخت از کشور دشمن جانش در خطر است بلکه جادویش هم او را به خطر میاندازد. این خطرها باعث می شود آریستا با گذشته و آدمهایی روبهرو شود که همیشه امیدوار بود دوباره ببیند.
دانلود «فصول جلد چهارم افشاگری رایریا: طوفان زمردین» از پیشتازان کتاب
خوب من معذرت میخوام اگه تند رفتم
اما فکر کنم یه کتاب بود به اسم مهرزادگان که خبری از ادامش نشد...
@Withoutsense 106398 گفته:
خیلی خوب میشه اگه مقدار پیشرفتی که تو ترجمه هر فصل هست رو هم بزارین. به درصد یا به هر طریق دیگه ای.
@ghoghnous13 106406 گفته:
سلام دوستان. برنامۀ زمانی تون برای ارائۀ فصلهای جدید چطوریه؟
@Paris12 106447 گفته:
سلام من عاشق این کتاب هستم میشه بپرسم چرا دیگه ادامه نمیدید؟ ترجمه ی جلد دوم سرزمین های ویران هم مثل این که متوقف شده
سلام دوستان!
مرسی از پیگیری همتون! همین که پیام میدین، حتی اگه فقط برای پرسیدن زمان ارائه فصل بعدیه، برای من مایه دلگرمی و خوشحالیه. فصل چهار چند وقتی هست که ترجمه و ویرایش شده و تطبیق هم خورده تنها چیزی که باعث به تاخیر افتادن شدید ارائه شده منم که این دو سه هفته ی اخیر وحشتناک سرم شلوغ بوده. پیش بینی ها حاکی از آن است که حجم کارهام در طول هفته ی آینده کاهش پیدا می کنن((200)) و من بالاخره می تونم بازبینی کنم فصل رو و منتشر کنیمش. البته بگم فقط بازبینی نیست که باعث شده ارائه این فصل عقب بیفته، توی این فصل برای اولین بار از یک اصطلاح کلیدی استفاده میشه که تا پایان جلد بعدی مدام ازش استفاده میشه و متاسفانه معادل خیلی روون و خوبی براش توی فارسی نیست که منو کاملا راضی کنه و همچنان مشغول پیدا کردن یه ترجمه ی خوب از اون اصطلاح هستم.
مرسی از صبوری و پیگیری هاتون! نمی خوام قولی بدم که بعدا بدقول شم ولی احتمال زیاد یک شنبه یا دوشنبه ی دیگه فصل چهار روی سایت قرار میگیره! ((46))
پیشتاز و پایدار باشید((48))
@سید 106622 گفته:
سلام خدمت دوستانی که در حال کار بر روی این پروژه زیبا هستند
و همچنین خدمت بقیه دوستان
در نهایت احترام و تشکر خواهشمندم که فصل های بعدی رو هم ترجمه کنید ممنون میشم
((48))((48))((48))((48))((48))((48))((48))
متاسفانه تمام پروژهها به دلیل نبود تطبیقگر در کما به سر میبرن، البته با کمک دوستان زندگی پیشتاز، یکی دو فصلی رو تونستم فراهم کنم که یکیش امروز ارائه شد(مطلع طغیان) و اون یکی(رایریا) هم اگه خدا بخواد هفته دیگه ی فصل ارائه میکنم ولی قولی نمیدم!
پیشتاز باشید.
سلام یک دنیا تشکر از زحمات شما و بقیه دست اندر کاران ممنون با آرزوی موفقیت امیدوارم بزودی سایت با استقبال بیشتری از سوی
مترجمین عزیز و متخصصین روبرو بشود
سلام خیلی ممنون که این کتاب و ترجمه میکنید ((58))ولی چرا اخه رو فصل 3قفل شدید؟؟؟؟بقیه فصلا کی ترجمه میشن الان چندماهه که منتظریم توروخدا زودتر ترجمه کنید دیگه((94))((94))
سلام((200))
خسته نباشید
بابت ترجمه ممنون((48))
امیدوارم دوباره و به زودی شاهد فصول جدید باشیم تا از خماری در بیایم((200))
سلام!
بالاخره فصل چهار ارائه شد! بابت این حجم از تاخیر معذرت می خوام. جدای از مسائل روزمره ی زندگی و البته حدودا یک ماهی که لپ تاپم سوخته بود، واقعیتش اینه که ترجمه ی این فصل به شدت سخت بود برام. میشه گفت حتی سخت ترین فصلی بود که تا حالا ترجمه کردم. دلیلش هم اینه که رویس و هادرین سوار کشتی می شن و اصطلاحات خاص مربوط به کشتی توی این فصل زیاده. فهمیدن خود اون اصطلاحات و کلمات یک بخش ماجراست، اما سختی اصلیش به اینه که براشون توی لغت نامه های فارسی خیلی معادل مناسبی وجود نداره و برای من مهم بود که ترجمه ای که بهتون ارائه می دم یه ترجمه ی سرسری و بی حوصله نباشه که همه ی اصطلاحاتو با چیزای خیلی ساده و پیش پا افتاده جایگزین کرده. از اسم طناب های کشتی بگیر تا رنک و رتبه افراد روی کشتی. خیلی وقت ها معادلی که پیدا می کردم می تونست دوتا معنی مختلف بده و من باید فکر می کردم اون توصیف سه کلمه ای که توی نت ازش ارائه شده کدوم معنا رو بیشتر مد نظر داره. یا این که این معادل چقدر فهم متن رو سخت تر یا آسون تر می کنه. خلاصه این که ماجراها داشتیم. و داریم. هر چند که چون بیشتر تحقیقاتمو کردم از فصلای بعد انتخاب معادل ها راحت تر میشه.
توی ترجمه ی این کتاب، من به حمایت و کمک همتون احتیاج دارم. هم این که صبوری کنید چون فصلای مربوط به کشتی هم طولانی ان و هم سختن. هم این که چندتا مطلب هست که می تونید توش بهم کمک کنید.
1. اگه خودتون از کشتی و قایق سر در میارین یا آشنا و دوستی دارین که سر در میاره یا می تونید ازش چندتا سوال کوچولو بپرسین، لطفا اعلام همکاری کنید. من براتون یک لیست کوتاه از کلماتی که لازم دارم می نویسم و کمکتون باعث میشه ترجمه ی فصل خیلی خیلی سریع تر پیش بره. اگه کتاب یا لغت نامه ای هم می شناسید که از این جور اطلاعات توش هست، دریغ نکنید.
2. اگه اهل جنوب کشورید، خصوصا شهرهای بندری، یا حداقل به لهجه ی اون منطقه یا شهر تسلط کافی دارین بدونید که کلی دانش در اختیارتونه که من بهش احتیاج شدید دارم. ملوان ها و دریانوردها با لهجه ی مخصوص خودشون حرف می زنن که با گویش عادی خیلی متفاوته. در نتیجه اگه بتونید به من کمک کنید که مکالماتشون رو به یکی از گویش های بندری یا جنوبی بنویسم باعث می شین سطح کیفیت کتاب کلی بالاتر بره و ترجمه به متن اصلی نزدیک تر بشه. فعلا این فصل رو با یک لهجه ی اختراعی ارائه دادم! اگه کسی داوطلب نشه، مجبورم به همون لهجه ی اختراعی ادامه بدم و به نظرم این خیلی حیفه که حالا که فرصتش هست از یکی از گویش های کشورمون استفاده کنیم، این کارو نکنیم.
3. و باز هم معادل سازی. Wintertide توی این کتاب و کتاب بعدی زیاد ازش استفاده میشه. حتی اسم جلد بعدی هم همینه. معناش میشه همون انقلاب زمستانی یا شب یلدای خودمون اما به خاطر این که اسم جلد بعدی هم همینه، از هیچ کدوم از این معادل ها نمیشه استفاده کرده. دوباره سر این هم کلی بررسی کردم و فعلا بهترین نتیجه ای که پیدا کردم رو نوشتم توی فصل. (بخونید فصلو می فهمید) اگه کسی پیشنهاد بهتری داره، ازش استقبال میشه. حتی ممکنه که خودم هم نظرم عوض شه و چیز دیگه ای بذارم ولی فعلا با همین میریم جلو.
خلاصه فصل چهارم: يک دِيْن قديمي رويس و هادرين را به سوي طوفان زمردين سوق ميدهد، اما براي پذيرفته شدن آنها به عنوان دو ملوان، رويس مجبور ميشود با يک چالش دست و پنجه نرم کند.
دانلود «فصل 4 طوفان زمردین (جلد چهارم افشاگری رایریا)» از پیشتازان کتاب
@Fateme 106775 گفته:
سلام!
بالاخره فصل چهار ارائه شد! بابت این حجم از تاخیر معذرت می خوام. جدای از مسائل روزمره ی زندگی و البته حدودا یک ماهی که لپ تاپم سوخته بود، واقعیتش اینه که ترجمه ی این فصل به شدت سخت بود برام. میشه گفت حتی سخت ترین فصلی بود که تا حالا ترجمه کردم. دلیلش هم اینه که رویس و هادرین سوار کشتی می شن و اصطلاحات خاص مربوط به کشتی توی این فصل زیاده. فهمیدن خود اون اصطلاحات و کلمات یک بخش ماجراست، اما سختی اصلیش به اینه که براشون توی لغت نامه های فارسی خیلی معادل مناسبی وجود نداره و برای من مهم بود که ترجمه ای که بهتون ارائه می دم یه ترجمه ی سرسری و بی حوصله نباشه که همه ی اصطلاحاتو با چیزای خیلی ساده و پیش پا افتاده جایگزین کرده. از اسم طناب های کشتی بگیر تا رنک و رتبه افراد روی کشتی. خیلی وقت ها معادلی که پیدا می کردم می تونست دوتا معنی مختلف بده و من باید فکر می کردم اون توصیف سه کلمه ای که توی نت ازش ارائه شده کدوم معنا رو بیشتر مد نظر داره. یا این که این معادل چقدر فهم متن رو سخت تر یا آسون تر می کنه. خلاصه این که ماجراها داشتیم. و داریم. هر چند که چون بیشتر تحقیقاتمو کردم از فصلای بعد انتخاب معادل ها راحت تر میشه.
توی ترجمه ی این کتاب، من به حمایت و کمک همتون احتیاج دارم. هم این که صبوری کنید چون فصلای مربوط به کشتی هم طولانی ان و هم سختن. هم این که چندتا مطلب هست که می تونید توش بهم کمک کنید.
1. اگه خودتون از کشتی و قایق سر در میارین یا آشنا و دوستی دارین که سر در میاره یا می تونید ازش چندتا سوال کوچولو بپرسین، لطفا اعلام همکاری کنید. من براتون یک لیست کوتاه از کلماتی که لازم دارم می نویسم و کمکتون باعث میشه ترجمه ی فصل خیلی خیلی سریع تر پیش بره. اگه کتاب یا لغت نامه ای هم می شناسید که از این جور اطلاعات توش هست، دریغ نکنید.
2. اگه اهل جنوب کشورید، خصوصا شهرهای بندری، یا حداقل به لهجه ی اون منطقه یا شهر تسلط کافی دارین بدونید که کلی دانش در اختیارتونه که من بهش احتیاج شدید دارم. ملوان ها و دریانوردها با لهجه ی مخصوص خودشون حرف می زنن که با گویش عادی خیلی متفاوته. در نتیجه اگه بتونید به من کمک کنید که مکالماتشون رو به یکی از گویش های بندری یا جنوبی بنویسم باعث می شین سطح کیفیت کتاب کلی بالاتر بره و ترجمه به متن اصلی نزدیک تر بشه. فعلا این فصل رو با یک لهجه ی اختراعی ارائه دادم! اگه کسی داوطلب نشه، مجبورم به همون لهجه ی اختراعی ادامه بدم و به نظرم این خیلی حیفه که حالا که فرصتش هست از یکی از گویش های کشورمون استفاده کنیم، این کارو نکنیم.
3. و باز هم معادل سازی. Wintertide توی این کتاب و کتاب بعدی زیاد ازش استفاده میشه. حتی اسم جلد بعدی هم همینه. معناش میشه همون انقلاب زمستانی یا شب یلدای خودمون اما به خاطر این که اسم جلد بعدی هم همینه، از هیچ کدوم از این معادل ها نمیشه استفاده کرده. دوباره سر این هم کلی بررسی کردم و فعلا بهترین نتیجه ای که پیدا کردم رو نوشتم توی فصل. (بخونید فصلو می فهمید) اگه کسی پیشنهاد بهتری داره، ازش استقبال میشه. حتی ممکنه که خودم هم نظرم عوض شه و چیز دیگه ای بذارم ولی فعلا با همین میریم جلو.
خلاصه فصل چهارم: يک دِيْن قديمي رويس و هادرين را به سوي طوفان زمردين سوق ميدهد، اما براي پذيرفته شدن آنها به عنوان دو ملوان، رويس مجبور ميشود با يک چالش دست و پنجه نرم کند.
دانلود «فصل 4 طوفان زمردین (جلد چهارم افشاگری رایریا)» از پیشتازان کتاب
تایید میشه!
به حدی ک یه سایت با قابلمه و ماهیتابه دنبالش بودیم بزنمیش ولی این باز مقاومت میکرد، ما هی میگفتیم بابا بنویس فلان چیز بره باز این میرفت دنبال سرچ و ...((200))
سلام و دورد فراوان خیلی ممنون طلسم بالاخره شکسته شد به حمدلله انشاالله فصل بعدی سریعتر بیاد در هر صورت قدردان زحمات تمامی دست اندرکاران خیلی ممنون بابت وقتی که گذاشتید
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پستها ادغام شدند - - - - - - - - -
ممنون بابت وقتی که گذاشتید راضی به این همه زحمت نیستیم حتی اگه همون اصطلاح رو هم گاها استفاده کنید ایراد نداره ولی فوق العاده ممنون