این سری رمان توسط نویسنده استرالیایی، خانم آلیسون گودمن نوشته شده و دو جلد دارد:
1_ قیام چشم اژدها
2_ آخرین چشم اژدها
ائونِ دوازده ساله، سالها تحت تعلیم بود. آموزش فشردهی جادوی اژدهایش، مبتنی بر طالعبینی آسیایی، دو نوع مهارت را دربردارد: شمشیربازی و استعداد جادویی. او و استادش امیدوارند که ائون به عنوان چشم اژدها انتخاب شود؛ کارآموزِ یکی از دوازده اژدهای انرژیِ سرنوشت نیک.
اما ائون یک راز خطرناک دارد. او درواقع ائوناست، دختری شانزده ساله که به خاطر شانس تبدیل شدن به یک چشم اژدها، تظاهر به پسر بودن میکند. استفاده از جادوی اژدها برای زنها ممنوع است؛ اگر کسی پی ببرد که او در ملاءعام، خود را پنهان ساخته، مرگش حتمیست.
در حالی که راز ائونا در در خطرِ برملا شدن است، او و دوستانش وارد خطری مهلک و کشمکشی مرگبار برای تاج و تخت امپراطوری میشوند. ائون باید قدرت و نیروی درونی برای رویارویی با آنهایی که میخواهند جادویش را، و زندگیاش را از او بگیرند، پیدا کند.
خب بهههههههههههههههههههههههههههههه به به
چه کتاب قشنگی
چه ترجمه قشنگی
چه اشتباهات قشنگییییییییییییییی
چخخخخخخخخخخخخخ
چه مترجم زرنگی
به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به به
مجیددددددددددددددددددددددد
فصل بعدی رو زود زیر اکانتی (زیر میزی) رد میکنیییییییییییییییییی بیاد هاااااااااا
خخخخخخخخخخخخ
به یعنی من عاشق این ائون ممممممممم
چرا تموم نمیشه این لامصبههههههههههه
نه منظورم اینه که خوب خوبه عالیه تازه اولاشههههههههه
اما دروغیش(خداییش) خیلی داستان قشنگیه
مرگ مجید اگر من دروغ بگم
مجیدددددددددددددد بمیره اگر من دروغ بگم
اصلا مجید نیست بشهههههههه نابود بشه اگر من دروغ بگم
والا این حرفا نداریم که
اما منکه دروغ میگم
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
خب دیگهههههههههه
این اشتیاق امروزم
ادامه بده ببینم چی میشه
خخخخخخخخخخخخخخ
البته اگر زنده بمونیااااااااااااااااااا
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
.
.
.
و امیدوارم پروف ترکونی خوش بگذرههههههههههههه
از مترجم کتاب خیلی ممنونم.
معلومه که کتاب متن سنگینی داشته و برای ترجمه و همین طور ویرایش زحمت زیادی کشیده شده، خسته نباشید.
من فصل ها رو که می خوندم، چندجا چندتا اشتباه جزئی دیدم، یکی دو تا تایپی یکی دو تا هم نگارشی.
اینها رو بگم!؟بگم!؟((225))
یا باید به ویراستار کتاب یا مترجمش پیغام خصوصی بفرستم؟
@PLUTO 63839 گفته:
نه آخه این داستان به رنگ قرمز ارتباط داره. به نظرم اگه زرد هم قاطیش می شد(مربوطه) عالی تر می شد. البته الانم عالیه.
رنگ قرمز چشمارو اذیت می کنه .بخواطر همین میگم
@sama1 66367 گفته:
از مترجم کتاب خیلی ممنونم.
معلومه که کتاب متن سنگینی داشته و برای ترجمه و همین طور ویرایش زحمت زیادی کشیده شده، خسته نباشید.
من فصل ها رو که می خوندم، چندجا چندتا اشتباه جزئی دیدم، یکی دو تا تایپی یکی دو تا هم نگارشی.
اینها رو بگم!؟بگم!؟((225))
یا باید به ویراستار کتاب یا مترجمش پیغام خصوصی بفرستم؟
ممنون و خواهش می کنم.
بله می دونم اشکالات داشته، انشالله موقع ارائه لینک کلی درستش می کنم! ممنون.
فصل چهارم:
دانلود «فصل چهارم ائون» از پیشتازان کتاب
قبل از اینکه بتوانم شمشیرهایم را بلند کنم، بالای سرم رسیده بود. پیش از اینکه عقب بکشم جنبش هوا را دور تیغه ی لرزانش که به سمت صورتم می آمد، حس کردم. تعادلم به هم خورده بود و هیچ جایی برای رفتن نداشتم. تصویر محوی را از کنار دیدم. با نزدیک شدن فلز، نور درخشانی سرم را به دوران انداخت.....
خیلی ممنون
دستت همه کسایی که برای آماده کردن فصول کمک میکنن درد نکنه
ادامه این پروژه رو نمیزارین. خداییش کارتون حرف نداره((46))((100))
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
ادامه این پروژه رو نمیزارین. خداییش کارتون حرف نداره((46))((100))
@DashReza 67483 گفته:
ادامه این پروژه رو نمیزارین. خداییش کارتون حرف نداره((46))((100))
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
ادامه این پروژه رو نمیزارین. خداییش کارتون حرف نداره((46))((100))
رضا جان فردا ایشالا .... فصول جمعه ها ارائه میشه
@aaq 67550 گفته:
سلام
جمعه هم تقریبا تمام شد.
سلام دوستان!
اولاً مدیر پروژه(مرتضی) وقتی اومد می ذاره.
دوماً من یکسری مشکلات برام پیش اومده که این چند وقت نتونستم ترجمه کنم، برای همین باید کمی صبر داشته باشید تا دوباره با برنامه ریزی به روال ترجمه قبلی برگردم.
ممنون از صبرتون!
فصل پنج ائون:
دانلود «فصل پنجم» از پیشتازان کتاب