دیدم بعضی بچه ها مشاعره با شعر نو رو دوست دارن ولی جاشو پیدا نمی کنن گفتم با اجازه مدیران انجمن من این تاپیکو بذارم!
این گوی و این میدان برای طرفداران مشاعره با شعر نو...:
مادرم میگوید,
جای دختر
پسر آورده بودی اگر
بی گمان
نسل گونه های خیسمان
منقرض می شد...
رویا شاه حسین زاده
در شب کوچک من افسوس
باد با برگ درختان میعادی دارد
در شب کوچک من دلهره ویرانیست
گوش کن
وزش ظلمت را میشنوی؟
فروغ فرخزاد
در انتهای هر سفر
در آیینه
دار و ندار خویش را مرور می کنم
این خاک تیره این زیمن
پایوش پای خسته ام
این سقف کوتاه آسمان
سرپوش چشم بسته ام
اما خدای دلدر آخرین سفر
در آیینه به حز دو بیکرانه کران
به جز زمین و آسمان
چیزی نمانده است
گم گشته ام ‚ کجا
ندیده ای مرا ؟
حسین پناهی
این روزها
نوازنده ی خوبی شده ام
دلم "شور" میزند،
چشمانم "تار"...
ری را..صدا می آید امشب
از پشت « کاچ» که بند آب
برق سیاه تابش تصویری از خراب
در چشم می کشاند.
گویا کسی است که می خواند...
نیما
دارم راه می افتم
تا چطور با تو حرف بزنم
که چطور به حرف هایت گوش کنم ..
برای به تو رسیدن
یک بار برای همیشه باید راه می افتادم
برای با تو ماندن اما
روزی هزار بار
باید راه افتاد .. سیدمحمد مرکبیان
دلم گرفته
دلم عجیب گرفته است
و هیچ چیز
نه این دقایق خوشبو , که روی شاخه ی نارنج می شود خاموش
نه این صداقت حرفی, که در سکوت میان دو برگ این شب بوست
نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی رهاند
و فکر می کنم
که این ترنم موزون حزن تا به ابد
شنیده خواهد شد
نگاه مرد مسافر به روی میز افتاد:
چه سیب های قشنگی!
سهراب
یک شب
یک نگاه
یک بوسه
و یک آسمان بودیم من و تو
و هزار بار صبح نیامده
و هزار بار نگاهت
و هزار بار بوسیدمت
و یک زمین بودیم من و تو
خودم
وقتی این شعر را نمیخوانی
یعنی دست هایت
جای دیگری بند است...
اصلا اگر بخوانی هم
مگر کلمات
فرو می روند در سیمان؟
مگر می شود خندید به احتمال چند آجر؟
مرا ببخش که شاعرم
وقتی که می دانم
"دیوار" استعاره نیست،
خودِ دیوار است...
علی اسدالهی
تالاب تاریک
سبک از خواب بر آمد
و با لالای بی سکون دریای بیهوده
باز
به خوابی بی رؤیا فرو شد...
شاملو
دلم رفتن
دلم تغییر میخواهد
دلم دریا
دلم یک ساحل از شنهای سرگردان
دلم باد و هوای ابری و موجِ خروشان و منِ بنشسته در ساحل
دلم یک خواب میخواهد...
درون این اکنون
و من کی پی میبرم بیدارم
تو خوابی هنوز انگار
در این بیداری انگار خوابی نیست
تو در خوابت بیداری
خودم
یک جای قرآن را نمیفهمم،
و اللیــــل،
توصیف موی توست
یا چشمت؟
احسان پرسا
@mixed-nut 93243 گفته:
یک جای قرآن را نمیفهمم،
و اللیــــل،
توصیف موی توست
یا چشمت؟
احسان پرسا
تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی، همت کن
و بگو ماهی ها، حوضشان بی آب است ...
پ.ن : سهراب سپهری :دی
تو برنمیگردی،
و این غمگینترین شعر جهان است
که ترجمه نمیشود؛
یعنی تو را
به هیچ زبانی
نمیتوان برگرداند؟
مینا آقازاده