Header Background day #06
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

مشاعره با شعر نو...

224 ارسال‌
22 کاربران
131 Reactions
18.5 K نمایش‌
daren_shan
(@daren_shan)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1134
شروع کننده موضوع  

دیدم بعضی بچه ها مشاعره با شعر نو رو دوست دارن ولی جاشو پیدا نمی کنن گفتم با اجازه مدیران انجمن من این تاپیکو بذارم!

این گوی و این میدان برای طرفداران مشاعره با شعر نو...:


   
mis_reihane و Mahtabi واکنش نشان دادند
نقل‌قول
Shervin
(@shervin)
Noble Member
عضو شده: 4 سال قبل
ارسال‌: 763
 

من امشب آمدستم وام بگذارم

حسابت را کنار جام بگذارم

چه می گویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد ؟

فریبت می دهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست

حریفا ! گوش سرما برده است این، یادگار سیلی سرد زمستان است


   
daren_shan و shaeremehr2 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
daren_shan
(@daren_shan)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1134
شروع کننده موضوع  

تو را من چشم در راهم شباهنگام

که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی را

و زان دل خستگانت راست اندوهی فراهم

تو را من چشم در راهم


   
shaeremehr2 واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
shaeremehr2
(@shaeremehr2)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 160
 

مست از می نگاه تو جام جام

نوشم خیال آغوشت

من تشنه ی شراب توام

تو وا کن برای من گرم آغوشت


   
daren_shan و Shervin واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Shervin
(@shervin)
Noble Member
عضو شده: 4 سال قبل
ارسال‌: 763
 

تصویری به دیوار اتاقش می کشید.

وجودش میان آغاز و انجامی در نوسان بود.

وزشی نا پیدا می گذشت:

تصویر کم کم زیبا میشد

و بر نوسان دردناکی پایان می داد.

مرغ افسانه آمده بود.

اتاق را خالی دید.

و خودش را در جای دیگر یافت.


   
daren_shan و shaeremehr2 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
shaeremehr2
(@shaeremehr2)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 160
 

تمام وجودم خیال شد

تمام وجودت خیالم شد

و من غرف شدم

غرق درون دست هایت که همیشه سر آغاز احساس است

غرق درون چشمانت که همیشه تجلی شروع من است درون تو

غرق درون حس گرم نفس هایت که بی نفست نفس نمیکشم هوای من

غرق شدم

غرق تو


   
daren_shan و Shervin واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
daren_shan
(@daren_shan)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1134
شروع کننده موضوع  

و شهرهاي همه در دود و شعله خواهد سوخت

و آشيان ها بر روي خاك خواهد ريخت

و آرزوها در زير خاك خواهد مرد

خيال نيست، عزيزم!

صداي تير بلند است و ناله ها پيگير

و برق اسلحه خورشيد را خجل كرده است

چگونه اين همه بيداد را نمي بيني؟


   
shaeremehr2 واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
Shervin
(@shervin)
Noble Member
عضو شده: 4 سال قبل
ارسال‌: 763
 

یادگارش در آغاز سفر همراهم بود.

هنگامی که چشمش بر نخستین پرده بنفش نیمروز افتاد

از وحشت غبار شد

و من تنها شدم.


   
shaeremehr2 واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
daren_shan
(@daren_shan)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1134
شروع کننده موضوع  

می کشم چو در آغوش به مهر

پرسم از خود که چه شد آغوشش

چه شد آن آتش سوزنده که بود

شعله ور در نفس خاموشش

تالارگفتمان 1تالارگفتمان 1تالارگفتمان 1تالارگفتمان 1

تالارگفتمان 5تالارگفتمان 5تالارگفتمان 5تالارگفتمان 5


   
shaeremehr2 واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
shaeremehr2
(@shaeremehr2)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 160
 

شب از نگاه تو

آسمان پر از ستار است

و من درون همین آسمان

تو تک ستارهی منی

تو تک درون این هزاران ستاره منی

شب از نگاه تو

منم فقط یک شبم

و من درون همین یک شبم

تو تک تمام هرشبانه منی

تو تک درون این همیشه زندگی تو هرشب منی


   
nightsky و tala_tabani واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
daren_shan
(@daren_shan)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1134
شروع کننده موضوع  

یک شیر

مطمئناً خوف است

دام را!

هرگزنمی اندیشداومنکسربه جای:

مطرود راه ودر

مطرود وقت کـر

چشمش میان ظلمت

جویای روشنی ست

می پرورد به عمق دل آرام

انتقام


   
nightsky و shaeremehr2 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
tala_tabani
(@tala_tabani)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 111
 

مال من خرمن از آزردن است

نگه دار پیلتن دلکندن است

بریز از رنج خود بر مال من

گه خدا باشد نگهدار یار من


   
nightsky و shaeremehr2 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
majidking
(@majidking)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 746
 

نمیزد آتش عشقو به من

نمیزد سروناز تشنه به من

کو ز نگاشته از این ورق

کار و داش و ماه و وطن


   
nightsky و shaeremehr2 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
tala_tabani
(@tala_tabani)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 111
 

نان خانه آجری بر سقف ماست

آسمان را باز کند بر دل

بگو ای پروانه که گشتی بر دلم

آخرش کار من است یا کار اوست؟


   
nightsky و shaeremehr2 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
shaeremehr2
(@shaeremehr2)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 160
 

تنگ سینه ام

درد درون هرنفسم

تو ترکم کرده ای

و بغض میفشارد گلویم

کاش میشد دلیل بود

کاش میشد میترکید این بغض

کاش میشد نمی رفتی


   
nightsky و tala_tabani واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
tala_tabani
(@tala_tabani)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 111
 

یاد غم های دلم افتادم

یاد کار های نکرده

یاد گل های بهشتی

یاد عشق و باد

یاد سرشاری افتاب

یاد تو و یاد باران

یاد چشمان گریان


   
nightsky و shaeremehr2 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
صفحه 10 / 15
اشتراک: