سلام و درود
خوب عنوان تاپیک هم عنوانه هم یک تذکر
خاطراتِ گذشته اما از دست نرفته
و
خاطرات گذشته ،اما از دست نرفته
داشتم به تاپیک برگشت پایونیر نگاه می کردم که رفتم توی فکر و به یاد گذشته ها افتادم
یاد خاطراتی که توی نت داشتم افتادم
یاد لحظات شیرینی که با دوستان بودم و فراموششون نمی کنم
دوستانی که شاید هیچوقت چهره اشون رو ندیده باشم
صداشون رو نشنیده باشم
اما دوستان من بودن و خاطره های زیادی ازشون دارم
یادم افتاد به زمانی که توی گروه پایونیر بودم
به اینکه چطور شروع کردم
به اینکه چجوری وابسته شدم
به اینکه چقدر بچه هاشو دوس داشتم و دارم
به خاطرات گذشته
اما از دست نرفته
خاطراتی که هنوز در ذهنم با یاداوریشون لذت می برم
خاطراتی که سال ها زندگی منو در بردارن
خاطره آغازم
و خاطره های خوش
می دونم خیلی ادمای دیگه هم همچین خاطراتی رو دارن
نه تنها از گروه پایونیر
بلکه بچه های قدیمی لایف گیت
بچه های زندگی پیشتاز
همه کسانی که به اینجا تعلق داشتن و دارن
همه خاطرات با ارزشی دارن
خاطره ها خیلی ارزشمندن
این زندگی گذشته ما هست که حال ما رو ساخته
خاطره ها خیلی با ارزشن
این موضوع رو باز کردم
تا بگم
هرکس
هرخاطره ای
از هرجا
از شروع
از پایان
از خوشی
از غم
یا هرچیز دیگه ای داره
اگه دوس داره اینجا با بقیه شریک بشه
برای شروع خودم می گم
نزدیک به آذر سال 91 بود که وقتی داشتم در به در دنبال کتابی می گشتم که بخونم وارد وبلاگ پایونیر شدم
کاور کاراموز رنجر رو که دیدم جدا جذبش شدم
خواستم دانلودش بکنم که گفت باید توی فروم ثبت نام کنم
ثبت نام کردم و دانلود کردم
سریع جلدای اول تا سوم رو خوندم و رسید به جلد چهار که وسط ترجمه بود
خیلی سر می زدم به وبلاگ پایونیر تا ترجمه های جدید رو بگیرم
بعد یه بار به خودم گفتم این ادما دارن برای من رایگان کتاب ترجمه می کنن
خیلی نامردیه من بدون یه تشکر خشک و خالی به خاطر زحماتشون فقط دانلود کنم
دفعه بعد که وارد فروم شدم
تشکر کردم از پایونیر
دفعه بعد با خودم گفتم ایا یه تشکر خشک و خالی برای این زحمتی که داره برای ما می کشه بس بود؟؟
می دونستم خیلی کم بوده
ولی من کاری بلد نبودم که انجام بدم
برای همین گفتم حداقل لبخند بیارم روی لبای کسانی که برامون دارن زحمت می کشن
رفتم توی سایتای مختلف دنبال جوک گشتم
کلی پیدا کردم و اومدم توی فروم و تاپیک جک باز کردم
و جک ها رو کپی پیست کردم
از خودم چیزی انجام نداده بودم
اما حداقل تونسته بودم لبخندی به روی لبای کسانی که داشتن این زحمتو میکشیدن بیارم
یا حداقل تصور من این بود
چندین بار این کارو کردم
یه تعداد از بچه های فروم
مثه محمد مهدی
محمد هادی که الان نیستش
نپتون
ژوپیتر
ازم تشکر کردن
بعضیاشون صمیمانه تشکر کردن
و من برای اولین بار لذتی که از یه خدمت رایگان در ازای قدردانی بود رو چشیدم
واقعا لذت بردم که براشون کاری بکنم
اینجوری شد که فعالیتمو بیشتر و بیشتر کردم
اسم بچه ها رو حفظ شدم
تا حدی شناختمشون
باهاشون دوست شدم
و...این اغاز من بود
دوس دارم هرکدوم از شما دوستان هم یا آغازتون رو بگید یا خاطرات زیباتون رو
سپاس
خخخخخخخخخخخخخخخخ
اره کیبورد پریسا خیلی باحال بود
یه دفعه تا شروع شد یه بیست سی صفحه ای سوال گذاشتن جلوش همشم سوالای چرت
اصن کپ کرده بود پریسا
به به
پس محسن نوبتشو به من داد؟؟؟
جدا؟؟
خیله خوب
پس وایسید قبل از اونم یه نظر سنجی می زنم توی بخش کیبورد داغ که کی بره پشت کیبورد اگر خودم رای اوردم چشم حتما به صورت نامحدود در اختیار شما هستم
خوبه؟؟؟؟
البت بعد از من ایشالا باید علیرضا باشه که نوبتش از همه حتی محسن جلوتر بود اما توی لیست نزدمش
اما پستش هست که زودتر از بقیه اعلام کرده کیبورد می خواد
بعله
خخخخخخخخخخخ
بهاره و مهسان در رفتن
ولی اونا رو هم بعد کنکور میارم پشت کیبورد
ایشالا بعد کنکور بچه های سومی یه گردهمایی هم ترتیب می دیم داخل تهران احتمالا
و به روند گسترش و پیشرفت روز افزون زندگی پیشتاز ادامه می دیم
اگر خدا بخواد بعد کنکور که وقتم ازاد بشه شاید حتی بشه یه بودجه ای برای تمام سایتای کتابخون گرفت
چون به تازگی متوجه شدم بیت رهبری و رهبر تاکید زیادی کردن که باید کتابخوانی و رمان خوانی در کشور افزایش پیدا کنه و نشر اثار داستانی باید زیاد بشه حتی رهبر براش کتاب نوشته درنتیجه شاید بشه با پیگری های فراوان یه بودجه ای یا حمایتی گرفت بدون اینکه محدودیتی برامون پیش بیاد
البته این چیزی که می گم صرف اینه که محدودیتی برای سایتمون پیش نیاد
وگرنه نمی ارزه
اینایی که می گم قول نیستن
تنها دارم یه سری برنامه های خودم(نه سایت) رو می گم که ایشالا اگر عملی بشن خوبن اگرم نشدن اشکالی نداره
محمد مهدی بله خیلی ها سکوت کردن از وقتی سایت ادغام شده اما به دلیل گرفتاری هست
من خودم شخصا گرفتاری های پنج شش نفر رو می دونم و کاملا هم موجه هست
خود منم بشدت گرفتارم ولی دیگه نمی تونستم ول کنم برم
یه چن تا حرف دیگه هم بود که از یاد بردم درنتیجه بعدا می گم
فقط برای فعلا تذکر بدم که لطفا دوستان تاپیک رو منحرف نکنید
علیرضا جدی اولیش من بودم؟؟
جدا؟؟
چرا مگه چجوری حرفیدم که شبیه پیرمردا بود؟؟
چرا همه اینو بهم می گن که شبیه پیرمردام؟؟
پسرداییم(محمد پلیسه)دیگه خیلی وقتا که منو می بینه همینو می گه
ولی من حس نمی کنم شبیه پیرمردام
جالبه هروقت هم توی اتوبوس می شینم یه پیرمردی بغل دستم بیوفته شروع می کنه باهام حرف زدن
علیرضا اونجا اسمت چی بود؟؟
من سعی می کردم همیشه با بچه ها جوری رفتار کنم که انگار اومدن خونه خودشون
راحت راحت باشن
ولی فک کنم خیلی وقتا گند زدم((102))((102))
خوب دوستان تاپیک رو برگدونیم به همون موضوع اصلیش
خاطره بگید
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
خخخخخخخخخخخخخخخخ
اره کیبورد پریسا خیلی باحال بود
یه دفعه تا شروع شد یه بیست سی صفحه ای سوال گذاشتن جلوش همشم سوالای چرت
اصن کپ کرده بود پریسا
به به
پس محسن نوبتشو به من داد؟؟؟
جدا؟؟
خیله خوب
پس وایسید قبل از اونم یه نظر سنجی می زنم توی بخش کیبورد داغ که کی بره پشت کیبورد اگر خودم رای اوردم چشم حتما به صورت نامحدود در اختیار شما هستم
خوبه؟؟؟؟
البت بعد از من ایشالا باید علیرضا باشه که نوبتش از همه حتی محسن جلوتر بود اما توی لیست نزدمش
اما پستش هست که زودتر از بقیه اعلام کرده کیبورد می خواد
بعله
خخخخخخخخخخخ
بهاره و مهسان در رفتن
ولی اونا رو هم بعد کنکور میارم پشت کیبورد
ایشالا بعد کنکور بچه های سومی یه گردهمایی هم ترتیب می دیم داخل تهران احتمالا
و به روند گسترش و پیشرفت روز افزون زندگی پیشتاز ادامه می دیم
اگر خدا بخواد بعد کنکور که وقتم ازاد بشه شاید حتی بشه یه بودجه ای برای تمام سایتای کتابخون گرفت
چون به تازگی متوجه شدم بیت رهبری و رهبر تاکید زیادی کردن که باید کتابخوانی و رمان خوانی در کشور افزایش پیدا کنه و نشر اثار داستانی باید زیاد بشه حتی رهبر براش کتاب نوشته درنتیجه شاید بشه با پیگری های فراوان یه بودجه ای یا حمایتی گرفت بدون اینکه محدودیتی برامون پیش بیاد
البته این چیزی که می گم صرف اینه که محدودیتی برای سایتمون پیش نیاد
وگرنه نمی ارزه
اینایی که می گم قول نیستن
تنها دارم یه سری برنامه های خودم(نه سایت) رو می گم که ایشالا اگر عملی بشن خوبن اگرم نشدن اشکالی نداره
محمد مهدی بله خیلی ها سکوت کردن از وقتی سایت ادغام شده اما به دلیل گرفتاری هست
من خودم شخصا گرفتاری های پنج شش نفر رو می دونم و کاملا هم موجه هست
خود منم بشدت گرفتارم ولی دیگه نمی تونستم ول کنم برم
یه چن تا حرف دیگه هم بود که از یاد بردم درنتیجه بعدا می گم
فقط برای فعلا تذکر بدم که لطفا دوستان تاپیک رو منحرف نکنید
علیرضا جدی اولیش من بودم؟؟
جدا؟؟
چرا مگه چجوری حرفیدم که شبیه پیرمردا بود؟؟
چرا همه اینو بهم می گن که شبیه پیرمردام؟؟
پسرداییم(محمد پلیسه)دیگه خیلی وقتا که منو می بینه همینو می گه
ولی من حس نمی کنم شبیه پیرمردام
جالبه هروقت هم توی اتوبوس می شینم یه پیرمردی بغل دستم بیوفته شروع می کنه باهام حرف زدن
علیرضا اونجا اسمت چی بود؟؟
من سعی می کردم همیشه با بچه ها جوری رفتار کنم که انگار اومدن خونه خودشون
راحت راحت باشن
ولی فک کنم خیلی وقتا گند زدم((102))((102))
خوب دوستان تاپیک رو برگدونیم به همون موضوع اصلیش
خاطره بگید
آره یادمه.ساعت نه صب کلاس داشتم قبلش به محمدحسین پ.خ زدم داوطلب شدم.ظهراومدم دیدم جواب داده اتفاقا خیلیا مشتاق کیبوردت بودن.رفتم تو تاپیک دیدم 14صفه سوال طرح کردن!!!!!تا بعدازظهر که برسم لپ تاپ بگیرم شده لود 25صفه!!!اخرش فقط تازه 14جواب دادم با سوالای محمدحسینی که جلوتر بودن و شد 87صفه کیبورد!!!!!
محمد مهدی تو کی پی ام دادی که من جواب ندادم؟
من اواسط تابستون 91 شروع کردم به خوندن کتابای پرسی بعد وقتی که داشتم توی نت دنبال بقیه ی کتاباش میگشتم، به پرسی سه برخوردم و چشمم افتاد به کارآموز رنجر، منم همین طوری جلد اولشو دانلود کردم. یه چند هفته بعد که حوصلم سر رفته بود چشمم افتاد به اون کتاب، منم شروع کردم به خوندنش و جذبش شدم، بعدم دوباره رفتم سایت پرسی سه و دیدم که چه وبلاگ خوبیه، ولی دیدم که پایونییر داره خداحافظی میکنه و سایت قراره بسته بشه و اینا. بعد هم که دیدم پایونییر گروپ و ساختند، منم رفتم عضوش شدم و یه مدت طولانی بهش سر نزدم. تا اینکه یکی دوماه گذشت. منم یادش افتادم و مطالبشو دنبال میکردم ولی نظر نمیذاشتم و فعالیتی نمیکردم. تا سه چهار ماه همین روند و دنبال میکردم تا اینکه تقریبا با همه ی اعضای سایت و شناختم و از محیطش خوشم اومد. تا اینکه شد نزدیکای عید، که دیدم بقیه ی بچه ها دارند اسم و فامیل بهاره رو حدس میزنند، منم اون موقع تو بحثشون شرکت کردم و کم کم شروع به فعالیت کردم.
تا اینکه سایت ادغام شد و سال تحصیلی شروع شد و منم که با محیط اینجا زیاد آشنا نبودم دیگه بهش زیاد سر نمیزدم تا دوماه پیش. تو کیبرد حانیه که دوباره شروع کردم به فعالیت.
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
@smhmma 52301 گفته:
خخخخخخخخ
اره یکمی عصبانی شدم
یه خاطره دیگه بگم
یادمه قبلا از اونجایی که قانون اسپم نداشتیم توی تمام فروم اسپم می دادیم
خیلی حال می داد
بعد یه بار یه تاپیکی زدیم به نام بیاین با هم ور بزنیم
یا بیاید با هم گپ بزنیم و...
عین اسپمر سنتر الان بود
هروقت تعداد صفحاتش خیلی زیاد می شد می رفتیم بعدی
یه بار داخل یی از اینا داشتیم می حرفیدیم
من بودم و محمد مهدی بود و لیلی بود و مهسان بود و چن نفر دیگه
داشتیم صحبت می کردیم که من خواستم شکلک بزنم یه لحظه یه چیزی به ذهنم رسید
کلی شکلک اینطوری گذاشتم
((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200)) ((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))((200))
بعد به بچه ها گفتم توی این شکلکا یه چیزی نهفته هست و یه چیزی درموردش وجود داره برید دنبالش ببینم کی می تونه بفهمه
اقا محمد مهدی و یه تعداد از دوستان به مدت سه روز داشتن دنبالش می گشتن
دقیقا یادمه مثلا محمد مهدی میومد می گفت بردمش توی ورد و سه بعدیش کردم یا چرخوندمش یا سایه انداختم براش یا...
من بعضی وقتا می گفتم افرین اره کار درستی کردی نزدیک شدی افرین افرین بقیه بچه ها محمد مهدی یا فلان کس نزدیک شده
بعد یکی دیگه می گفت بردمش توی فتوشاپ زوم کردم روش یا عکسش کردم بهش می گفتم خیلی دور شدی برگرد
خلاصه کنم براتون سه روز در به در تعداد زیادی از بچه ها شامل اعظم و محمد مهدی و محمد علی و ...داشتن دنبال این می گشتن
بعد سه روز دلم سوخت بهشون گفتم الان سه روز گذشته و من می خوام بهتون رازشو بگم
خخخخخخخخخخخخخ
شروع کردم به نصیحت که پسرانم دخترانم شما باید یاد بگیرید هرچیزی که بهتون گفتن درجا باور نکنید و....
بعد از یک ساعت نصیحت گفتم منم تنها و تنها برای اینکه به شما چیزی یاد داده باشم و این نصیحتا رو خوب احساس کنید سه روز سر کارتون گذاشتم هیچ کلی داخل این شکلکا نهفته نبود و خودتون می دونید که این فقط برای خود شما بود و....
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
خیلی حال داد
بعدش تا مدتها نامردا فش نسارم می کردن
محمد مهدی می گفت من چشتام در اومد از بس نگاهش کردم و سعی کردم بفهمم
هرکس یه چزی می گفت
تا مدتها سر زبونا بود
جدا خیلی خیلی حال داد
خخخخخخخ
جالبه بدونید تنها کسی که بعد ده دقه گفت اقا محمد حسین سرکارمون گذاشته مهسان بود
که به همین خاطر مجبور شدم بهش پیام خصوصی بدم که قربون دستات حرف نزن داری سرکاری رو خراب می کنی
لیلی هم همون چن دقه اول ازم با پیام خصوصی پرسید منم دیگه نمی شد به لیلی نگم بهش گفتم
تنها این دونفر توی اون مدت سرکار نبودن
بقیه خیلی قشنگ سرکار رفته بودن
خخخخخخخخخخخخ
محمد حسین، یه کم عصبانی شدی؟؟؟؟ من اون موقع بود که تازه محمدحسین عصبانی و شناختم ((200))
آخـــــی یادش بخیر، چقدر که اون موقع رفتم سر کار. یادمه که اون موقع این شکلکارو کپی شون کردم و با پینت تبدیل به عکسش کردم و بعدش بردمش تو پاورپوینت و مدام میچرخوندمش و کوچیک و بزرگش میکردم و رنگ مانیتورو کم و زیادش میکردم و فقط مونده بود که مانیتورو بگیرم بچرخونمش....((200)) یعنــــی میخواستم بعد خفه ت کنم ((200))
محمد حسین آخرشم بهاره از زیر کیبورد داغ در رفتا ! آخرشم تنونستی بگیریش ! ( دوستان هرکی تونست برا بهاره با نام کاربری roben یه کیبورد داغ بذاره طلسم بزرگی رو شکسته ! اصن کیبورد نا پذیره این دختر )
هــــــــــــی مهسان و چی میگین پس؟؟؟؟؟؟ یعنی چی که مهسان تا حالا کیبورد نداشته؟؟؟؟ هااااااااااااااان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آخ آخ آخ
یادم رفت از مهسان و اعظم بگم ! این دو بزرگوار خشن !
یادمه اعظم بعد از لیلی اومد .... درسته ؟؟ عاقا اصلا متخصص منحرف کردن بحث بود این دختر .... تاپیک درباره مثلا کامپیوتر بود بعد یهو میدیدی آخر تاپیک بحث سر کشف آتش و تاثیر کشف آن بر چگونگی تکامل انسان بود ! ((200)) بعد مسبب اصلی کی بود ؟ اعظم ! یه نکته حالبی که اعظم داشت بحث و منحرف میکرد بعد خودش میرفت کارو میسپرد به جوونا ! خخخخ البته من و محمد حسین هم متخصص منحرف کردن ( نه این منحرف ... اون منحرف به معنای خارج شدن از مسیر منظورمه .... برداشت سوء نکنید چقدر شما منحرفید ! ((200)) ) بودیم ولی نه به تخصص اعظم
مهسان اواخر کیبورد داغ لیلی رسید .... اون اواخرش که یارو سامی اومده بود ..... اصن همیشه موقع حوادث شوم میرسه ((200)) بعله سلاح مورد علاقش اره هست و عاشق نصف کردن آدمه ! ( لطفات روح رو دریابید ) حیوون مورد علاقشم مارمولکه ! خخخخ .... هووووووم اونم قبلش هر از گاهی میود اما اونم الان نیستش ! به امید بازگشتش !
اوه اوه گفتی خواهران...
یادم اومد یه بار خشم فاطمه منو گرفت اونم کجا.. تو کامنتای وبلاگ. :megusta:
من بیگناه.... اون وسط سر من خالی شد. ماجرای فصل 25 پسر نپتونو یادتونه؟؟ ( فکر کنم 25 بود )
@smhmma خو چرا نداره.... نمیشناختمت... اومدی ازم پرسیدی شما کی هستی پسرم!!
راستی محمدتو همونی بودی که میخواستی متقاعدم کنی بیام نشان آتنا رو ترجمه کنم؟؟ یا امیر بود؟
@Cyrus-The-Great 52493 گفته:
اوه اوه گفتی خواهران...
یادم اومد یه بار خشم فاطمه منو گرفت اونم کجا.. تو کامنتای وبلاگ. :megusta:
من بیگناه.... اون وسط سر من خالی شد. ماجرای فصل 25 پسر نپتونو یادتونه؟؟ ( فکر کنم 25 بود )
@smhmma خو چرا نداره.... نمیشناختمت... اومدی ازم پرسیدی شما کی هستی پسرم!!
راستی محمدتو همونی بودی که میخواستی متقاعدم کنی بیام نشان آتنا رو ترجمه کنم؟؟ یا امیر بود؟
خشم مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟((225))((225))((225))((225))((225))((225))((225))
کی؟؟؟؟ کوجا؟؟؟؟ سر چی؟؟؟؟؟ ((225))((225))((225))((225))
پ.ن: البته باید بگم از خواهران چه انتظار دیگه ای داری؟
@m.mahdi 52491 گفته:
آخ آخ آخ
یادم رفت از مهسان و اعظم بگم ! این دو بزرگوار خشن !
یادمه اعظم بعد از لیلی اومد .... درسته ؟؟ عاقا اصلا متخصص منحرف کردن بحث بود این دختر .... تاپیک درباره مثلا کامپیوتر بود بعد یهو میدیدی آخر تاپیک بحث سر کشف آتش و تاثیر کشف آن بر چگونگی تکامل انسان بود ! ((200)) بعد مسبب اصلی کی بود ؟ اعظم ! یه نکته حالبی که اعظم داشت بحث و منحرف میکرد بعد خودش میرفت کارو میسپرد به جوونا ! خخخخ البته من و محمد حسین هم متخصص منحرف کردن ( نه این منحرف ... اون منحرف به معنای خارج شدن از مسیر منظورمه .... برداشت سوء نکنید چقدر شما منحرفید ! ((200)) ) بودیم ولی نه به تخصص اعظم
مهسان اواخر کیبورد داغ لیلی رسید .... اون اواخرش که یارو سامی اومده بود ..... اصن همیشه موقع حوادث شوم میرسه ((200)) بعله سلاح مورد علاقش اره هست و عاشق نصف کردن آدمه ! ( لطفات روح رو دریابید ) حیوون مورد علاقشم مارمولکه ! خخخخ .... هووووووم اونم قبلش هر از گاهی میود اما اونم الان نیستش ! به امید بازگشتش !
کــــــی؟؟؟؟ من؟؟؟؟؟؟ خخخخخخخخ
راستی هنوز نتونستی فامیلمو حدس بزنی؟؟؟؟ یه سال و یه سه ماه شده هااااااا((200))
یادت هست؟؟؟؟ هیشکی نتونست بگه، به غیر از محمدحسین اونم چند ماه قبل((200))
خوبم دلم میاااااااد ((6))((200))
عماد خودش فهمید....خخخخخخخخ