سلام به دوستان عزیز و همیشه همراه من!
داداشتون شروع به داستان نوشتن کرده؛ نقدش کنید، بکوبیدش.. بترکونیدش!
ایده ی این داستان خیلی وقت بود که تو ذهنم بود و منم تصمیم گرفتم بنویسمش
ژانر: فانتزی-حماسی، جادوگری
سال انتشار:
1393 خورشیدی
خلاصه:
مایکل جوانیست جنگلی که بی توجه به استعداد هایش تنها در تلاش برای حفظ خانواده اش از دست پادشاه زمانه ی خویش است، تلاشی که نافرجام می شود. اما تمام تصورات او اشتباست. رازهایی کهن و سربسته وجود دارند که با افشای آن ها زندگی او دست خوش تغییر می شود. آینده ای مبهم و شوم که تنها با کشف حقایق برایش به وضوح و زلالی آب می شود.
با او باشید تا در داستانی که در میان قلمروهای فراموش شده و کین خواه رخ می دهد، سرنوشتش را مشاهده کنید. سرنوشتی که برایش تلخی و معدود شیرینی هایی را به ارمغان می آورد. اما او تنها شخصیت اصلی ماجرا نیست...
در کنار مایکل باشید تا از تقدیر رقم خورده برایش مطلع شوید....
برای دانلود فصول بر روی عناوین کلیک کنید.
اول خواستم لینک فصول رو بردارم اما گفتم شاید کسی بخواد بخونه؛ تو متن مخفی گذاشتم
مقدمه تا فصل سوم:
@f.s 82571 گفته:
مجید من کتابو خوندم....
با اینکه کار اولته واقعا عالی بود....
ی سری اشکالاتی داشت که دوستان گفتن...
دیگه...همین دیگه...
داستانت حیفه ادامش بده...
بیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــصبرانه منتظره بقیش هستم!!!!
پ.ن:حقیقتا خیلی با کاورت حال نکردم....
حس میکنم به داستان نمیخوره!!!!
ای بابا!
مجابم کردی تو این وضعیت ادامه بدم. قول می دم قول قول قول قووووووووووول که بعد امتحاناتم دوباره جفت داستانام رو ادامه بدم. حله؟
مجید یه داستان کامل بنویس حداقل.
این رو کامل کن.مهسا و برقیه راست میگن.جالبه.خیلی جالب
پ.ن:حقیقتا خیلی با کاورت حال نکردم....
حس میکنم به داستان نمیخوره!!!!
والا من دوتا کاور براش درست کردم یه مدتم گذاشت نمیدونم چرا برش داشت
مهدی تو برا افتخارات مدفون شده کاوور زدی( @M.Mahdi
@PLUTO 82578 گفته:
مهدی تو برا افتخارات مدفون شده کاوور زدی( @M.Mahdi
عه راست میگی خخخخخ حواسم نبود :-"
وایسا ویندوزم درست کنم اگه بخوای یکی بزنم برا اینم ؟!
فقط چندتا المان یا شئ کی میخای تو کاور باشه نام ببر (دو نمره ) ((200))
فعلا نمی خوام:دی این کاورم نوبی زدم خخخخ.. شروع کردم به نوشتن به قدر کافی نوشتم برای کاور بهت خبر می دم:دی مرسی
@PLUTO 82584 گفته:
فعلا نمی خوام:دی این کاورم نوبی زدم خخخخ.. شروع کردم به نوشتن به قدر کافی نوشتم برای کاور بهت خبر می دم:دی مرسی
دلتم بخواد اصن میخواستیم نمیزدم ! ((200))((200))((200))
@M.Mahdi 82589 گفته:
دلتم بخواد اصن میخواستیم نمیزدم ! ((200))((200))((200))
پس بیا واس من بزن.
البته خودم زدم:
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
مبارک یاشه. منتهی افتهارات مدفون شده و غرش اژدها ادامه داره؟
اون دیگه غرش اژدها نیس الان اسمش به آخرین فرزند تغییر کرده (مال یکی دو سال دیگس)
تا اون موقع بتونم ای دوتا رو جمع کنم حداقل هر کدوم یه جلدش رو شاهکار کردم
پس بلاخره نوشتی!!!اینقدری که خوندم برام جذاب بود.نمی دونم چیش شاید مرده که پای مایکل رو از تله در اورد منو یاد برام تو مجموعه وارث انداخت .هی یادی از گذشته ها شد.خیلی قشنگ نوشته بودی فقط تو رو خدا نصف و نیمه ولش نکنی ها!!ادامه بده
عاللللللییهههه!!!!
خیلی قشنگه.....
کاملا هم به داستان میاد....
آورین....
محید خیلی قشنگه ها ولی بیشتر شبیه پوستره ((200)) ابعادش به کاور نمیخوره :-"
پ .ن : میبینم که ماشالا از نظر گرافیک خود کفا شدی((200)) اینو صفحه آرایی اومپارا(?) و اینا ... :-"
سیاه سفید؟ غحط ( قهت قحت؟ حالا هرچی ) بود؟