گهی بی بار/گهی بی یار
گهی از عاشقی بیزار
گهی گریان / گهی خندان
گهی رنجیده از یاران
من تصمیم گرفتم یه رمان بنویسم که به یاری خدا و دوستان(FATANو Niko و rivas) مقدمش آماده شده از شما عزیزان خواهش میکنم که مقدمه رو بخونید
نقد کنید و دربرابر اشتباهاتم صبوری کنید و در به اتمام رسیدن کتابم یاریم کنید و از دوستان عزیز فاطمه و مارال و نگار که در به پایان رسیدن مقدمه کمکم کردن تشکر میکنم
@smajids 61330 گفته:
کاور سینا از همه بهتره یکم دیر دیر فصل میدی ، واسه فصل دادن زمان تعیین کن مثلا هرجمعه یک فصل بده هم ستایش رو ببینیم و هم داستانت رو بخونیم
البته جا داره محمد مهدی عزیزم تشکر کنیم که سر این کاور خیلی زحمت کشید از همه مهمتر من خیلی بهش گیر دادم
که با صبرو حوصله دربرابر حساسیت های من ایستادگی کرد و این کاورو داد بعد محمد مهدی جان زود تر از بقیه اعلام امادگی کرد و نکته بعدی اینه که
سینا کاوری که زده بود مشکل داشت به جای حلقه خونین نوشته بود خوننین خب از اونجایی که منم یه خورده رو این چیزا حساسم و خودشم به این موضوع اشاره کرد که وقت بیشتری برای تصحیح یا بیشتر تزیین کردنش نداره دیگه مزاحمش نشدم
ولی بازم ازش تشکر میکنم به خاطر لطفی که داشتن و اون کاورو برام زدن
و اما دیر فصل دادن تقصیر من نیست من فصل سومم خیلی وقت بود آماده بود ویراستارا یه خورده شلوغه نمیرسن به موقع تحویل بدن فصلامو
اگه میتونی به موقع تحویل بدی یا علی بهم خصوصی کن((110))
@snap 61337 گفته:
راست میگه چرا دو تا نون داره نمی دونم! عجله ای زدم، ولی فایل پی اس دی اون هست، از طرفی این حلقه ای که داخل عکس بالا هم اضافه کردی بده. وقت کنم درستش می کنم. برای من خیلی کار ببره یک ربع. فعلا
سینا جان ممنون که هنوزم به تاپیک کتاب سر میزنی ممنون میشم برام درستش کنی ((110))
ای خدا بگم چی کارت نکنه سعید:دی آخر سر همه چیو سر من خالی کردی
والا به به تایپک اکثر بچه ها سر می زنم، قول هایی دادم برای خوندن داستان هاشون. منتهی الان داور گودلایفم از طرفی یکی از بچه ها کتابش رو کامل کرده دارم روش کار می کنه، یکی دیگه هم جلد دوم رو شروع کرده اونم می خواد بخونم. داستان های خودم هم هست، کلا همینطوری رو هوام منتهی این فصل رو هم می خونم، نظر میدم.
سلام. مثل فصل های قبلی خیلی خوب بود، فقط متنت یک دست نبود. یه جاهایی گفتاری بود، بعد وسطش نوشتاری بود، خیلی درهم شده بود. مثلا این تیکه از متنت.
باندی که روی سرم بسته بودند را حس می کردم.مطمئن بودم که شکسته، یک لحظه ترسیدم که نکنه به خاطر شکستگی سرم، موهایم را تراشیده باشن.
این البته خیلی نکته ی کوچیکیه ولی مثلا من خودم روش خیلی حساسم. این که _ به _ رو به کلمه نچسبونی. مثل به خواب رفتم نه بخواب رفتم.
یه جایی هم گفته بودی که هنوز نتونسته قشنگ همه جا رو بشناسه، البته این نظر شخصیه، ولی من بودم به جای کلمه ی قشنگ، کلمه ی درست رو استفده می کردم. راستش با کلمه ی قشنگ درست ارتباط برقرار نکردم.به جملت نمی خورد.
دیگه خیلی خوب بود ممنون.
سعید لحن داستانت(به غیر از مکالمه هات ) نوشتاری دیگه؟ اگه آره حق با پروانس
مثلا یه جایی داری متن رو نوشتاری مینویسی بعد یهر این وسط کلمه "آروم" رو به کار میبری در حالی که باید از "آرام" استفاده کنی
یا مثلا نتوانستم بدم نه باید بنویسی نتوانستم جاخالی بدهم یا نباید از "نذاشت" استفاده کنی باید از "نگذاشت" استفاده کنی
"تا باهاش دست به یخه بشم" این کاملا گفتاریه از "تا با او درگیر بشوم" یا یه چیز شبیهش باید استفاده میکردی
"این بار از گردن گرفتم" باید این طوری به کار بره "این بار من را از گردن گرفت"
"یک لحظه ترسیدم که نکنه" = "یک لحظه ترسیدم که نکند"
"این آخرین جمله ای باشه که میگم"= " این آخرین جمله ای باشد که میگویم"
منو به سمت تراس راهنمایی کرد= من را به سمت تراس راهنمایی کرد
دیگه اون ترس قبل را نداشتم= دیگر مانند قبل نمی ترسیدم = دیگر آن ترس قبلی را نداشتم
آتیشم خیلی تند بود( مشکل زیادی نداره فقط به نظرم بهتره تغییر کنه)
عمو اخماش تو هم رفت= اخم های عمو در هم رفت
یه چیز تازه یادش اومده بود= چیزی جدید به یاد آورده بود= بک چیز تازه به یادش آمده بود
دیگه خیلی کنجکاو شده بودم= دیگر خیلی کنجکاو شده بودم
جان که دیگه خسته شده بود= جان که دیگر خسته شده بود (کلا همه جا دیگر رو نوشتی دیگه این توی نوشتاری غلطه چند جای دیگه هست که خودت درستشون کن)
وقتی رفتیم توی اتاق= وقتی داخل اتاق شدیم= وقتی توی اتاق رفتیم
رفتم به طرف کمدم که لباس بپوشم(فکر کنم این جمله غلطه این طوری درست باشه)= برای پوشیدن لباس به طرف کمدم رفتم
یه چند جا هم "آن" رو نوشتی اون یا "را" رو نوشتی رو یا آمد رو نوشتی اومد خودت بگرد پیدا کن
باید از قسمت مخصصو خودمون بیرون میرفتم = باید از قسمت مخصوص خودمان بیرون میرفتم
ما با استراحت های پنج دقیقه ای داشتیم مبارزه میکردیم(بهتره داشتیم حذف بشه)
خودم از لحنم پشیمون شدم= از لحن خودم پشیمان شدم
بقیه مسخرش میکنن= دیگران مسخره اش میکنن
منم= من هم
به یه دوست نیاز داشتم= به یک دوست نیاز داشتم
بعد از خوردن غذام= بعد از خوردن غذایم
او رفت کتابخانه= او به کتابخانه رفت
منم رفتم = من هم به اتاقم رفتم
خب من که دیگه چیزی ندیدم
فقط یه چیزی مطمئنی این فصل رو مجید ویراست کرده؟ به نظر نمیومد(البته اینا درصورتی درستن که متن به غیر از مکالمه هاش نوشتاری باشه)
(الان یاد بگیر تو هم بیا اینجوری به داستان من گیر بده) @Red Viper
@FATAN 61391 گفته:
خخخخ. این طفلک میخواست محاوره بنویسه از اول.. من ادبی ش کردم.. چی بگم والا..
چی بگم والا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فصل میگیری تحویل میدی اونم یواشکی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بعد میگی چی بگم والا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اتفاقا کار با من آسونه زیرا هیچ موقع گیر نمیدم کی فصلو میارینننننننننننن من همیشه میگم هرموقع قسمت بود فصل به دستم میرسههههههههه((3))
خدایی کتابت خیلی جالبه سعید
فصل سومش کی میاد؟
لطفا زود فصل سومشو بدین
@- tina - 61708 گفته:
خدایی کتابت خیلی جالبه سعید
فصل سومش کی میاد؟
لطفا زود فصل سومشو بدین
تینا
حرفا میزنی ها
سعید که فصل سه رو داده
سعید من فصل میخوام
زود تند سریع
سعید سعید سعید سعید
فصل فصل فصل فصل فصل فصل
فصــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل
وگرنه به یاد قدیما سعیـــــــــــــــــــــــــــــــأ خونت حـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلال
@sir m.h.e 61722 گفته:
تینا
حرفا میزنی ها
سعید که فصل سه رو داده
سعید من فصل میخوام
زود تند سریع
سعید سعید سعید سعید
فصل فصل فصل فصل فصل فصل
فصــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل
وگرنه به یاد قدیما سعیـــــــــــــــــــــــــــــــأ خونت حـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلال
چشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم منتها شما یه ویراستار که وقت آزاد داشته باشه حوصله هم داشته باشه به من معرفی کن چشم اقدام میشه برادرممممممم
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
@sir m.h.e 61722 گفته:
تینا
حرفا میزنی ها
سعید که فصل سه رو داده
سعید من فصل میخوام
زود تند سریع
سعید سعید سعید سعید
فصل فصل فصل فصل فصل فصل
فصــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــل
وگرنه به یاد قدیما سعیـــــــــــــــــــــــــــــــأ خونت حـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلال
چشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم منتها شما یه ویراستار که وقت آزاد داشته باشه حوصله هم داشته باشه به من معرفی کن چشم اقدام میشه برادرممممممم و اینک ممنونم از اینکه کتابو دنبال میکنی و وقتتو روش میزاری
@Red Viper 61726 گفته:
چشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم منتها شما یه ویراستار که وقت آزاد داشته باشه حوصله هم داشته باشه به من معرفی کن چشم اقدام میشه برادرممممممم
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
چشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم منتها شما یه ویراستار که وقت آزاد داشته باشه حوصله هم داشته باشه به من معرفی کن چشم اقدام میشه برادرممممممم و اینک ممنونم از اینکه کتابو دنبال میکنی و وقتتو روش میزاری
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ ویراستار یافتی به منم معرفی کن
فاطمه که فعلا نمیتونه
یکی رو به زور یافتم با کلی تهدید مجبورش کردم یکی دو فصل واسم ویراست کنه