درود دوستان خب تصمیم گرفتم هر سه فصلی که می نویسم یک فصل برای خوانندگان بذارم تا هم دستم باز باشه و هم داستان پیش بره. کاور رو هم محمد مهدی عزیز زحمتش رو کشید که از همین جا ازش تشکر می کنم. دستت درد نکنه داداشم! مرسی.
خلاصه:
تنها همین را به یاد داشته باش! قلبی که ناقص باشد، به دنبال همتای خود می گردد. همتای تو خفته است؛ انتظار سخت تر از آن است که می پنداری. بـــســیار سخـــت.
هفت منطقه متفاوت، تشکیل شده در تاریخچه ای نامتقارن اما دارای اعتقادی متقارن. مناطقی که در روزگاران قدیم خوش، اما کنون محصور در ویرانی و خرابی بودند. زمانی که هفت شش شوند، پایداری مقاومت در هم می شکند. در اوج عشق ناب، اتحاد از هم پاشیده و تنها با جایگذاری حسی جدید به مأوا خواهند رسید. در زمان تعیین شده، هر یک از سرنوشت داران، راه خود را پیش گرفته تا به نیروی وجود خود دست یابند. تنها یکی زنده خواهد ماند، منتظر یا جستجوگر! هر یک که باشند، اتحاد را به ارمغان می آورد. از آن استفاده کن؛ تنها راه پیروزی اتحاد است ... اتـــحـــاد
مجموعه: افتخارهای مدفون شده
#اول: سایه های تزویر
در مورد تعداد جلد ها هم نمی دونم فعلاً. دارم می نویسم تا ببینم، شاید تو دوتا تمومش کردم.
پ،ن: داستان قبلی رو هم گذاشتم تو آب نمک تا یه راه حلی براش پیدا کنم. لینک فصول:
@azam 74764 گفته:
حدسم درست بود! مرسی از توضیحاتت! الان من بیشتر گیج شدم!!! امممم نمیشه یه نقشه ی درست حسابی از قلمروی داستانت بکشی?!:دی من الان دارم شمال جنوب حساب میکنم ببینم چی کجا قرار میگیره!:دی
تو فصل سه یعنی الکس کور رنگی گرفته بود و توهم زده بود??!!! خو من از کجا میتونستم بفهمم! نوشتی که چشماشو باز کردو به آسمون تیره با ابرهای بنفش خیره شد! خو یه جوری باید مشخص میکردی که الکس الان تو توهمه! الان من یه مدته دارم تصور میکنم ابر بنفش با آسمون تیره چه شکلی ان!:دی
من با محمدحسین موافقم! یه کمی مبهم نوشتی! مخصوصا اون قسمتی که. تازه با سنگ زدند تو سر الکس و با هم دارن حرف میزنند ( فک کنم قبلا بهت گفتم!:دی)
راستی رییس های قبیله رو نگفتی! چرا سه تا رییس دارن??? این سه تا به ترتیب سن مقام شون از هم بیشتره?? اول بابابزرگه بعد اون شخص مسن و بعد هم ادموند???!
بنفش تیره ی مایل به صورتی??!! مرسی از توضیح! من برم تصور کنم ببینم چه رنگیه!:دی
خواهر
گروه شاهین طلایی= دلتا فورس:دی
ادموند فرمانده دلتا فورسه نه قبیله ها(قبیله راحت تره خودمونیم..خخخخخخ)
به خاطر مقامیش رئسای قبیله بهش احترام می ذارن...
پدربزرگ هم به خاطر سن زیادش و از همه مهمتر یه راز دیگه رئیس قبیله هاست.. ب جز اون شش رئیس دیگه هستن که هر کدوم منطقه خودشون رو اداره می کنن(هنو یکیشون رو معرفی کردم)...اما پدر بزرگ علاوه بر منطقه هفت...به بقیشون هم می تونه دستور بده... افتااااااااد؟؟:دی ورش دار) بالاخره دوهزار تومن پوله دیه:دی
بعد من به شوخی گفتم مخش تکون خورده وگرنه واقعا همون طور که توصیف کردم بود:دی
در ضمن با سنگ نزدند. با چوب زدن. من که نباید همه چیو معلوم کنم..به صورت عادی با چی می زنن تو سر طرف تا بیهوش بشه؟؟ این قسمتو گذاشته بودم تا تخیل خود خواننده کاملش کنه اما ماشالا تخیلا تعطیله)))
بعد مگه نقشه داستان رو بهت نشون ندادم؟؟؟(نذار بگم تو به من مشاوره می دی هااااااااااا( )
آخه من قیافه ی کاراکترای مجیدو از کجا بیارم بذارم اعظم ؟ ((200))
بوخودا من تصاویرو میکس میکنم نمیتونم خودم تصویر خلق کنم (
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
@azam 74758 گفته:
:دی
+ و درمورد کاور, محمدمهدی کاورش خیلی خوشگله, ولی فک کنم یکم نامناسب باشه, مثلا یه جاییش آسمون با ابرهای بنفش (البته تا جایی که یادم میاد!) توصیف شده بود! یا رنگ موها و چشم هاشون خیلی متفاوت بود, به نظرت نباید این تفاوت هارو تو چشم بیاری??
راستی این صلیبه این وسط چیکاره ست??!:دی به چیز خاصی اشاره داره?!!:دی
راستی خداییش کاورت خیلی عالیییه! @m.mahdi
اون صلیبه مثلا نشانگر افتخارات مدفون شده هست اصن صلیب نیست سنگ قبره به شکل صلیب
@PLUTO 74780 گفته:
خواهر
گروه عقاب طلایی= دلتا فورس:دی
ادموند فرمانده دلتا فورسه نه قبیله ها(قبیله راحت تره خودمونیم..خخخخخخ)
به خاطر مقامیش رئسای قبیله بهش احترام می ذارن...
پدربزرگ هم به خاطر سن زیادش و از همه مهمتر یه راز دیگه رئیس قبیله هاست.. ب جز اون شش رئیس دیگه هستن که هر کدوم منطقه خودشون رو اداره می کنن(هنو یکیشون رو معرفی کردم)...اما پدر بزرگ علاوه بر منطقه هفت...به بقیشون هم می تونه دستور بده... افتااااااااد؟؟:دی ورش دار) بالاخره دوهزار تومن پوله دیه:دی
بعد من به شوخی گفتم مخش تکون خورده وگرنه واقعا همون طور که توصیف کردم بود:دی
در ضمن با سنگ نزدند. با چوب زدن. من که نباید همه چیو معلوم کنم..به صورت عادی با چی می زنن تو سر طرف تا بیهوش بشه؟؟ این قسمتو گذاشته بودم تا تخیل خود خواننده کاملش کنه اما ماشالا تخیلا تعطیله)))
بعد مگه نقشه داستان رو بهت نشون ندادم؟؟؟(نذار بگم تو به من مشاوره می دی هااااااااااا( )
خو ما از کجا میتونستیم تصور کنیم که با سنگ زدن یا چوب?!:دی
خخخخخخ منظور من یه نقشه ی درست حسابی بود!:دی حالا که محمدمهدی دست به کاورش خوبه بده یه نقشه ی خوشگل هم واسه ت بکشه!:دی ( @m.mahdi. )
مشاوره??!! من???!! نکنه اون مشاوره هایی که درمورد قتل بهت میگم و میگی?!:دی اگه بخوای به حرفای من گوش کنی که تا الان باید از 19 تا شخصیت 21 شونو کشته باشی!)
راستی یه سوال!:دی تزویر یعنی چی???? :دی. ( منظورم به اسم کتاب ته!:دی)
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
@m.mahdi 74785 گفته:
آخه من قیافه ی کاراکترای مجیدو از کجا بیارم بذارم اعظم ؟ ((200))
بوخودا من تصاویرو میکس میکنم نمیتونم خودم تصویر خلق کنم (
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
اون صلیبه مثلا نشانگر افتخارات مدفون شده هست اصن صلیب نیست سنگ قبره به شکل صلیب
:دی :دی :دی :دی:دی:دی
حرفت خیلی منطقی بود!:دی
سنگ قبر??! سنگ قبر کی??!! :دی
@m.mahdi 74810 گفته:
اهم ! در پی اعتراضات گسترده ای که به کاورشد ( :-" ) اینجانب کاور دیگه ای ساختم ! امیدوارم این خوب باشه ؟! @smhmma @azam @Ajam @PLUTO
ای بابا کدوم اعتراض؟؟من که گفتم خیلی خوشگله
فقط گفتیم که خیلی به درد این داستان نمی خوره وگرنه به درد یه داستان دیگه شاید خیلی بخوره
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
ااااااااااای جان چقدر خوشکله این یکی کاوره
ایول بابا دمت گرم عالیه
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
البته هنوز نصفش برام نمایش داده نشده ها
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
اها خب الان پایینش هم به نمایش دراومد
می گم چه اصراری داری یه جنگجوی صلیبی توی کاورت باشه؟؟
ولی خب واقعا قشنگ شده
جدی می گم
فقط می شه به نظرم این تغییرات رو اعمل کنی بهتره
اول نشان روی اون سپره رو پاک کن
دوم...نه همین خوبه
اگر اینکارو بکنی به نظرم عالیه
ماشالا استعدادت توی کارای گرافیکی خیلی خوبه ها
خخخخخخخخخ شکایت????!!!
عاقا من بازم ربط کاور جدید و با داستان نمی فهمم!)
خخخخخخخ جدی نگیر همینطوری پروندم! :دی خیلی کاور ت قشنگهههه! ببینم شاگرد قبول نمیکنی???!! :دی
@azam 74812 گفته:
خخخخخخخخخ شکایت????!!!
عاقا من بازم ربط کاور جدید و با داستان نمی فهمم!)
خخخخخخخ جدی نگیر همینطوری پروندم! :دی خیلی کاور ت قشنگهههه! ببینم شاگرد قبول نمیکنی???!! :دی
خخخخخخخخ بابا این دیگه مشکل از خودته
خب افتخارات مدفون شده دیگه
اون سنگ قبراش عالیه
@smhmma 74811 گفته:
اها خب الان پایینش هم به نمایش دراومد
می گم چه اصراری داری یه جنگجوی صلیبی توی کاورت باشه؟؟
ولی خب واقعا قشنگ شده
جدی می گم
فقط می شه به نظرم این تغییرات رو اعمل کنی بهتره
اول نشان روی اون سپره رو پاک کن
دوم...نه همین خوبه
اگر اینکارو بکنی به نظرم عالیه
ماشالا استعدادت توی کارای گرافیکی خیلی خوبه ها
محمد حسین برادر چرا این کارو با من میکنی ؟ ( ( ( ((200))
عاقا اصن کی گفته اون جنگجوی صلیبیه ؟ (
بعدشم بنده فتوشاپیست حرفه ای نیستم نمیتونم اون طرحه رو پاک کنم بعدشم اگه پاک کنم خیلی خالی میشه روی سپر مجبورم یه چیز دیگه بذارم جاش خلاصه همه ی اینا مساوی میشه با نشدن این نظر ((200)) ((200))
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
بعدشم به طور قطع میتونم بگم اون جنگجوی صلیبی نیست چون پوستر یه بازی بوده اون یارو ، بازیه هم هیچ ربطی به جنگ صلیبی نداشت :-"
عاقا شوالیه ست دیه ! شوالیه ندیدین مگه ((200))
عاقا اون مجسمه ی بالدار که توی کاوره مجسمه ی چیه???? چه مجسمه ایه???:دی
@azam 74815 گفته:
عاقا اون مجسمه ی بالدار که توی کاوره مجسمه ی چیه???? چه مجسمه ایه???:دی
اعظم بگم غلط کردم کافیه ؟ ((200)) ((200)) ((200))
@m.mahdi 74816 گفته:
اعظم بگم غلط کردم کافیه ؟ ((200)) ((200)) ((200))
خخخخخخخخخخخ
نه جدی! مجسمه ی چیه??!! این مجسمه هه تو کاور داره بهم چشمک میکنه!:دی از رو سرش هم که معلوم نیست مجسمه ی آدمه یا یه چیز دیگه!:دی
ولی این کاورت خییلیییییی قشنگه! ازش خوشم اومد!
ممنون مهدی اما کاور قبلی بسیار با ربط تر و زیبا تره:دی اون ساحتمونا که نابود م کنه ربطش به داستان رو.. داستان تو دوره قدیمه:| بعد شایدم خودت ندونی اما تو کاور قبلی بعضی از موضوعات داستان رو به تصویر کشیدی:دی دل به دل راه داره! من کاور اول رو می خوام..بنده باید راضی باشم که هستم)) توهین به شخص شخیصتون نباشه هاا)))
@PLUTO 74818 گفته:
ممنون مهدی اما کاور قبلی بسیار با ربط تر و زیبا تره:دی اون ساحتمونا که نابود م کنه ربطش به داستان رو.. داستان تو دوره قدیمه:| بعد شایدم خودت ندونی اما تو کاور قبلی بعضی از موضوعات داستان رو به تصویر کشیدی:دی دل به دل راه داره! من کاور اول رو می خوام..بنده باید راضی باشم که هستم)) توهین به شخص شخیصتون نباشه هاا)))
اصن نظر تو مهم نیست مجید برو اون طرف ببینم . خخخخخخ :دی:دی
خوب هرطور دوست داری . جدی کاور اول اینقدر ارتباط داشت ؟ دم خودم گرم ((۴۲))
ولی ساختمونای کاور دومیه هم قدیمی دیه برادر ... معماری ویکتوریایی رو تشخیص نمیدی ؟
سلام. مجید داستانت عالیه. خیلی خیلی خیلی.... . واقعا خوب مینویسی. ممنون. فقط جرئت داری اینم نصفه ول کن((231)) من نمیخواستم بخونم بعدا نمونم تو خماری ولی بعد دیدم 3 تا فصل دادی نظرم عوض شد. مرسی.((70))
@PLUTO 74818 گفته:
ممنون مهدی اما کاور قبلی بسیار با ربط تر و زیبا تره:دی اون ساحتمونا که نابود م کنه ربطش به داستان رو.. داستان تو دوره قدیمه:| بعد شایدم خودت ندونی اما تو کاور قبلی بعضی از موضوعات داستان رو به تصویر کشیدی:دی دل به دل راه داره! من کاور اول رو می خوام..بنده باید راضی باشم که هستم)) توهین به شخص شخیصتون نباشه هاا)))
مجید غر نزن. کاور دومی خیلی قشنگ تره. ارتباطاتو ول کن مهم حسیه که کاور ایجاد کنه این دومی خیلی خوب حس میده((200)) بعدم فقط نظر ما مهمه دقت کن.((200))
@m.mahdi 74810 گفته:
اهم ! در پی اعتراضات گسترده ای که به کاورشد ( :-" ) اینجانب کاور دیگه ای ساختم ! امیدوارم این خوب باشه ؟!
محمدمهدی عالــــــــــــــــــــــیه خیلی خوب شده. دستت درد نکنه.((87))
بعله اما مشکل من اون شیریه که رو سپره! اگه شاهین بود مشکلی نداشتم با تعویض کاور:دی البته سپر رو هم یه کم غیرواقعی دستش گرفته:دی
محمد مهدی خیلی زحمت می کشه! قدر این بشرو بدونید:دی