یکی از معدود کتابهایی که از خواندنش واقعا لذت می برید . داستانی شگفت انگیز که جادو و بازی سیاست و جنگ و خیانت رو چنان با هم در امیخته که واقعا از هماهنگیشون لذت می برید.
این سری چهار جلدی هستش که تنها 3 جلدش ترجمه شده .ا. نزاع پادشاهان 2. رودرویی پادشاهان 3. طوفان شمشیران 4. مشت کلاغها یا چشمان کلاغها
امیدوارم که از خوندنش نهایت لذت رو ببرید.
((121))
نغمه ی آتش و یخ - جلد 1 و 2 و3
**********************
نویسنده جورج آر. آر. مارتین
ناشر بانتام بوکز (ایالات متحده آمریکا)
انتشارات هارپرکالینز (بریتانیا و استرالیا)
سبک خیال*پردازی حماسی
خیال*پردازی سیاه
خیال*پردازی قرون*وسطی
زبان انگلیسی
سری بازی تاج و تخت
نزاع پادشاهان
طوفان شمشیر
جشنی برای کلاغ*ها
رقصی با اژدهایان
**********************************
روایت کتاب:
حماسه "نغمه یخ و آتش" شاهکار آقای مارتین یکی از معدود فانتزی هایی است که روابط و مناسبات شخصیت های آن به شدت واقعی به نظر میرسد. شخصیت ها کاملاً ملموس و به طرزی شگفت انگیز واقعی خلق شده اند. یکی از نکاتی که این رمان رو از بقیه هم ردیفانش جدا می کند مطلقاً غیر قابل پیش بینی بودن سرنوشت شخصیت هاست. شما معمولاً در یک داستان انتظار دارید که شخصیت های اصلی حداقل تا پایان ماجرا زنده بمانند اما در این رمان هیچ تضمینی در این مورد وجود ندارد و همین ویژگی به شدت داستان را جذاب می کند. یکی دیگر از مشخصه های اصلی داستان روایت موازی تعداد زیادی شخصیت است. این کار بسیار مشکل را جناب مارتین به بهترین شکل در رمانش به انجام رسانده است. هر فصل از داستان به نام یکی از شخصیت ها بوده و به ماجراهای او اختصاص دارد. در این مجموعه جادو همیشه به صورت نیرویی اسرار آمیز در مرز ماجراها قرار دارد و توضیحی در مورد جزئیات آن داده نمی شود اما همواره وجودش احساس می شود. این مورد به واقعی تر شدن ماجرا کمک بسیار زیادی کرده است.
"نغمه یخ و آتش" در "هفت پادشاهی" وستروس شکل می گیرد. قاره ای پهناور که تاریخ باستانی اش به دوازده هزار سال قبل باز می گردد. سرزمینی که در آن، فصلها می توانند سالها به درازا بیانجامند. ساکنان اولیه این سرزمین که "فرزندان جنگل" نامیده می شدند و "خدایان کهن" آنها هنوز هم در شمال پرستیده می شوند، توسط "مردمان نخستین" که از غرب آمدند، مغلوب گشتند. بعدها، "اندال ها" که خدای هفت چهره شان را از آنسوی دریا با خود آوردند، بخش جنوبی وستروس را فتح کردند، با این وجود به علت استحکامات طبیعی، هرگز موفق به تسخیر شمال نشدند. قلمروهای اندال بعدها توسط "خاندان تاگارین"، به ویژه" ایگان فاتح"، به صورت یکپارچه درآمد. ایگان فاتح قلمروهای جنوبی را با اقتدار فتح کرد و شاه "تورن استارک" که اهل شمال بود ترجیح داد در مقابل او زانو بزند تا اینکه خطر نابودی در مقابل اژدهایان ایگان را بپذیرد. "دُرن" ، آخرین پادشاهی آزاد، یک قرن بعد به واسطه ازدواجی بین خاندانهای حاکم، به وستروس یکپارچه پیوست. 283 سال بعد از فتح ایگان، تاگارین ها در جنگی داخلی، تخت پادشاهی را از دست دادند و شاه "رابرت برتیون" با حمایت و پشتیبانی دوستش لرد ادارد استارک و جان ارن، "تخت آهنین" را تصاحب کرد. پانزده سال از سلطنت رابرت گذشته است که رمان آغاز می شود.
دانلود «مجموعهی نغمه ای از آتش و یخ» از پیشتازان کتاب
خوندن این جلد اعصاب آهنین میخواد اگر کسی ندره پیشنهاد میکنم بیخیال شه
اعصاب من سر همین کتاب به درجه ای از خوردی رسید که میخواستم سرمو بکوبم به دیوار
مارتین زد هرچی شخصیت بود رو یا کشت یا بدبخت کرد
بچهها کسی خبری از کتاب چهارم داره؟
یا اصن ترجمه شده؟
@آرمان صبوری 74572 گفته:
بچهها کسی خبری از کتاب چهارم داره؟
یا اصن ترجمه شده؟
سیات وینترفل داره ترجمه می کنه ولی پولیه!
@Ajam 74573 گفته:
سیات وینترفل داره ترجمه می کنه ولی پولیه!
پس باید هموون زبان اصلیشو با مکافات بخونیم!!!!!
بشینید سریالش رو نگاه کنید
@Prince-of-Persia 74588 گفته:
بشینید سریالش رو نگاه کنید
شما یه کانالو بگو ما از اونجا نگا کنیم
ئر ضمن اون کیفی که خوندن کتاب داره سریال نداره ولی سریالم خودش قشنگه ها ولی کتابش یه چیز دیگس
@آرمان صبوری 74575 گفته:
پس باید هموون زبان اصلیشو با مکافات بخونیم!!!!!
مگه شما ترجمه بلدید
@آرمان صبوری 74597 گفته:
شما یه کانالو بگو ما از اونجا نگا کنیم
ئر ضمن اون کیفی که خوندن کتاب داره سریال نداره ولی سریالم خودش قشنگه ها ولی کتابش یه چیز دیگس
من دانلود می کنم .............
@Prince-of-Persia 74622 گفته:
من دانلود می کنم .............
اما خدایش یجاهایی حسی که تو کتاب القا میشد تو سریال اصن نبود نمونش همین عروسی خونین
لامصب گریم انداخت
این مارتین باید بشینه رومنس بنویسه چون توش نابغس
بهترین صحنه جنگ کوه با افعی سرخ بود...اصلا جلوی این، عروسی خونین چیزی نبود!
@Ajam 74647 گفته:
بهترین صحنه جنگ کوه با افعی سرخ بود...اصلا جلوی این، عروسی خونین چیزی نبود!
اون که اصن تراژدی بود
لامصب تو لحظات آخر...
اصن شاس نداشت افعی سرخ
با این که سریال اپویلش کرده بود، تو سایت وینترفلم از یکی دو هفته قبل از اومدن فصلش همه چیز معلوم شده بود ولی بازم خوندن اون فصل یه چیز دیگه بود .... فصل اخرشم جالبه کتلین برمی گردد
خوشم اومد زد همه رو کشت دمش گرممممممممممم :دی
از سبک من توی داستانش استفاده کرد
ولی بازم به بهترین شکل ممکن بود