Header Background day #09
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

جلد اول سفیر کبیر: قدرت ذهن

221 ارسال‌
97 کاربران
810 Reactions
69.6 K نمایش‌
Snap
 Snap
(@snap)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 606
شروع کننده موضوع  
تالارگفتمان 1

سفیر کبیر

جلد اول: قدرت ذهن

پیشگفتار:

آن هنگام که آخرین بازمانده از دو قوم باستانی زاده می شود، آخرین پیشگویی به حقیقت می پیوندد. سرنوشت تغییر می کند و دروازه های آینده به روی محارم بسته می شوند. حقیقتی تلخ شکل می گیرد، در آن هنگام حقیقت شکلی تازه به خود می گیرد. در آن دم که خود را در دنیایی ناشناخته می بیند، دنیایی پر از شگفتی و خیال انگیز... که هر کاری در آن ممکن است، پس به واسطه قدرتی ناخواسته قدرتی را می دزدد. در آن دم تقدیر همگان عوض می شود و سیاهی ...

  • جلد یک و نیم و تا حدودی جدا

سلام

خوبید؟ در مورد داستان اینکه نیاز هست یه جلد هم مرتبط و هم جدا نوشته بشه که یه چیزایی رو روشن کنه، چون با توجه به زاویه دید ، محدودیت دارم و نمی تونم یه سری از حقایق رو روشن کنم. البته خیلی راحت میشه توجیه کرد اما مسائلی هست که با توجه به اتفاقات جلد اول نیاز هست یه توضیحاتی داده بشه. همینجا نظرتون رو در مورد کاور بگید، این پیشگفتار هم که دیگه تابلو هست. البته تکه ای از داستانه مثل سفیر کبیر، حتما در مورد جادوگر ریشه و کاور نظر بدید، ممنون.

تالارگفتمان 2

آنگاه که دوران کهن خاتمه و دوران نو آغاز شود و ماه قدیم در آغوش ماه جدید ناپدید شود. آخرین فرمان منتِس اجرا خواهد شد، دروازه های سرنوشت برای آخرین بار به روی محارم گشوده خواهند شد و آینده در مسیر پر از ابهام قرار خواهد گرفت. آنگاه که وارث میراث کهن انتخاب شود، فَتوم برای آخرین بار بیدار خواهد شد تا جدال آخر زمان را نظارگر باشد. جدالی خونین میان بازماندگان روی خواهد داد، در حالی که تقدیر در آخرین سپیده دم سرخ رقم خواهد خورد.

تالارگفتمان 3

پیشگفتار:

چه کسی باور می‌کرد که یک مرگ به چنین فاجعه عظیمی بدل شود، خون ریخته شده بر زمین مهم‌ترین راز این دنیا را آشکار کرده بود. زمین و زمان به لرزه درآمده بود، باید به کسی خبر می‌دادم، اربابان فراموش‌شده، باشکوهی باستانی از زندان ابدی خود آزاد و از میان شکافی که در پهنه آسمان ایجاد و امتداد آن به زمین می‌رسید، به‌سوی دنیاهای بی‌کران رهسپار شده بودند؛ اما بی‌آنکه خود بدانند، نیرویی مخوف و اهریمنی با زیرکی آنان را همراهی می‌کرد. شاید هم آن‌ها، آن نیرو را همراهی می‌کردند. مطمئن نبودم، تنها اطمینانم بوی مرگی بود که در فضا پیچیده شده بود. گویی خالق تباهی آزادشده بود. به درون تاریکی زل زده بودم و وقتی او از آن میان خارج شد، نفسم بند آمد. او ... خشایار بود.

توجه: در مورد کاور و همینطور ذهنیتتون در مورد پیشگفتار نظر بدید. البته یه نکته، این متن و کاور رو هر کجا دیدید همون جا تو همون سایت نظر بدید. ممنون. فصل اولم برای پنج شنبه هفته بعد، طبق گفته های قبلی. تشکر از پست اول یادتون نره. همچنین روی قسمت خوانده ام پست اول کلیک کنید تا در صورت بروز رسانی مطلع بشید. ممنون.

  1. فصل بعدی در کار نخواهد بود، همانطور که گفتم اول جادوگر ریشه بعد آوای مرگ؛ پس اگر خواستید فصل رو نخونید.
  2. هر کسی گفت سینا می خواد فصل بذاره و اینکه فصل بهش دادم؛ اصلا باور نکنید.
  3. کسانی که از اعتمادم سوئ استفاده کنند، خب خودشون ضرر می کنند.
  4. از کسانی که کمک کردن هم تشکر می کنم.
  5. داخل سایتم آپ نکنید، لینکش رو چون قرار نیست فصل بعدی در کار باشه.
  6. در آخر هم امیدوارم از این فصل لذت ببرید.

   
m74، fidlis، Death-master و 84 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
troubleclap24
(@troubleclap24)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 955
 

به نظر من زاویه دید کلیش از نگاه آلفرد باشه اما بعضی جاها از زبون یکی دیگه مثلا تیامت که یکمی مرموزه یا فافنیر که جاسوسشونه باشه داستانت جالبتر میشه.خواهش میکنم زودتربزار که موندیم توخماریش.


   
elena-elin07، elena-elin07، Snap و 3 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
sh_sina117
(@sh_sina117)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 111
 

من همون اولی که شروع به فصل دادن کرد نشستم پاش اون موقع راهنمایی بودم الان دانشجوام میتونم با اطمینان بگم بالای 40&50 بار کتاب رو خوندم و خسته نشدم هنوز هم منتظر ادامه اش هستم.

کلا داداش سینا بیا قبل فوق من کتاب رو بده دعات میکنم((65))


   
elena-elin07، Snap، azam و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
lord.1711712
(@lord-1711712)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1032
 

دو دو رو دو دود سینا !

دو دو رو دو دود سینا !

((46))


   
elena-elin07، Snap و ملکه سرخ واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
troubleclap24
(@troubleclap24)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 955
 

ای خدا.....

مث اینکه کلا نمیخواد بده.....

حیف شد واقعا داستان قشنگی بود.....


   
elena-elin07 و Snap واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
SIR M.H.E
(@sir-m-h-e)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1263
 

توی فراسوی ذهن زده بود شروع کرده ولی فصل فصل نمیده و چون سرعت نوشتنش پایینه به این زودی منتظر نباشیم


   
elena-elin07، Snap و troubleclap24 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
StormBringer
(@thunder)
Famed Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 2246
 

یه داستان دیگه رو داره اماده می کنه که کامل کننده ی داستان اصلیه


   
elena-elin07، Snap و troubleclap24 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
roronoa zoro
(@roronoa-zoro)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 92
 

شما میتونید اخبار جلد دوم رو از http://www.btm.rozblog.com/Forum/Catgory/3/Post/22 بگیرید.

در ضمن کاور جلد دوم هم اومده که میتونید توی همین سایت مشاهده کنید.


   
elena-elin07 و Ghazal واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Snap
 Snap
(@snap)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 606
شروع کننده موضوع  

سلام

خوبید؟ در مورد داستان اینکه نیاز هست یه جلد هم مرتبط و هم جدا نوشته بشه که یه چیزایی رو روشن کنه، چون با توجه به زاویه دید من محدودیت دارم و نمی تونم یه سری از حقایق رو روشن کنم. البته خیلی راحت میشه توجیه کرد اما مسائلی هست که با توجه به اتفاقات جلد اول نیاز هست یه توضیحاتی داده بشه. همینجا نظرتون رو در مورد کاور بگید، این پیشگفتار هم که دیگه تابلو هست.

تالارگفتمان 2

آنگاه که دوران کهن خاتمه و دوران نو آغاز شود و ماه قدیم در آغوش ماه جدید ناپدید شود. آخرین فرمان منتِس اجرا خواهد شد، دروازه های سرنوشت برای آخرین بار به روی محارم گشوده خواهند شد و آینده در مسیر پر از ابهام قرار خواهد گرفت. آنگاه که وارث میراث کهن انتخاب شود، فَتوم برای آخرین بار بیدار خواهد شد تا جدال آخر زمان را نظارگر باشد. جدالی خونین میان بازماندگان روی خواهد داد، در حالی که تقدیر در آخرین سپیده دم سرخ رقم خواهد خورد.


   
elena-elin07، draGonh_762، Ghazal و 4 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
troubleclap24
(@troubleclap24)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 955
 

چه قشنگه کاورش.....

فقط کی کتابو میدی اقا سینا؟


   
elena-elin07، Ghazal و Snap واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
StormBringer
(@thunder)
Famed Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 2246
 

سینا جان می دونم مشکلات زیاد داری و داری واسه ما زحمت می کشی.. اما دستت درست یه کم سریع تر ..

آخه می ترسم تا اخر جلد دوم اینطوری بشم تالارگفتمان 5

خخخخخ...

++ حرف نداری عاقا.. تخیل و مهارت نویسندگیت بیسته..

تاحالا داستانی به زیبایی داستانت نخونده بودم... ایول.


   
elena-elin07، Ghazal، hermion و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Snap
 Snap
(@snap)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 606
شروع کننده موضوع  

والا قرار بود از اولین این ماه(اول تابستون) شروع کنم گذاشتن داستان منتهی من یه مشکلی پیدا کردم که نمی تونم بگم، یکمی شخصیه و علاقه ای هم ندارم دیگران رو هم نگران کنم. حتی ویرایشگرم هم داره سرم غر می زنه، ولی من متنی بهش ندادم. از طرف دیگه، متاسفانه تو نوشتن وسواسم گرفتم ، وگرنه اگر بدونید چقدر نوشتم و ریختم دور قطعا زندم نمی ذارید.((61))

متاسفانه یا خوشبختانه یه درس هایی گرفتم از داستان قبلی، من باید جلوتر از خواننده ها باشم. داستان قبلی بالای سی صفحه داشتند و طولانی ترین فصلم هم بالای نود( فصل آخر هفتاد صفحه بود) ویرایش اینا واقعا کمرشکن بود. فصل آخر بالای یک ماه ویرایشش طول کشید و اینکه سه تا ویرایشگر داشتم ولی واقعا سختم بود. از طرفی از زمان اتمام این کتاب کسانی که تازه دانلود کردن داستان رو بالای هزار نفر بودند و البته یه سری ها هم که تو سایت های دیگه آپلود کردن ولی نظری ندادن و این برای من که می خوام ببینم بازخورد این داستان حتی برای بچه های جدید چطوریه یکمی دلسرد کننده هست. در هر صورت من هر وقت وقت داشته باشم و حس نوشتنم باشه می نویسم. یه داستان دیگه هم دارم کار می کنم منتهی اون رو فکر نمی کنم تو نت بذارم، اسمش چشم جنگله، در هر صورت از صبرتون ممنونم.


   
elena-elin07، Ghazal، JuPiTeR و 2 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
troubleclap24
(@troubleclap24)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 955
 

به هر حال ممنون......

زاویه دید این یکی چجوریه؟؟؟؟

راستش من از مقدمه هیچی نفهمیدم


   
elena-elin07، Ghazal و Snap واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Snap
 Snap
(@snap)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 606
شروع کننده موضوع  

این مقدمه نیست، یه تکه ای از داستانه، مگه سفیر رو نخوندی؟ یه تیکه از پیشگویی رو اول داستان گذاشتم، کلا هم مرتبط هست و هم جدا، یادتون باشه پیشگویی سفیر کبیر مال خیلی وقت پیشه که خننتا اون رو بیان کرد، زاویه دید اینم مثل سفیر کبیر هست. هنوز برای اینکه بتونم دانای کل بنویسم باید تمرین کنم.


   
elena-elin07، Ghazal، JuPiTeR و 2 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
StormBringer
(@thunder)
Famed Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 2246
 

سینا جان خوشحال می شم داستان من رو هم نقد کنی .... ممنونت ممی شم.. می خوام پخته ترش کنم اگه بشه...


   
elena-elin07، Ghazal و Snap واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Snap
 Snap
(@snap)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 606
شروع کننده موضوع  

اوکی، بیام خونه نگاهی بهش می کنم. البته اگر ورد داستانت رو بهم بدی بهتره، دیکه نمی خوام تایپ اضافه کنم. ممنون.


   
elena-elin07، Ghazal و StormBringer واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
صفحه 4 / 15
اشتراک: