Header Background day #28
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

خودتو تغییر بده دانشگاه برات تغییر میکنه

27 ارسال‌
19 کاربران
79 Reactions
17.6 K نمایش‌
sheyton.divane
(@sheyton-divane)
Famed Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 2544
شروع کننده موضوع  

اول از همه خب جای این مطلب اینجا نیست ولی جای بهتری سراغ ندارم(منظورم تقسیم بندیا سایته)

دوما سخت منتظر نظراتونم

خودتو تغییر بده دانشگاه برات تغییر میکنه!!!!!

دانشگاه برای همه ما یه آرمانشهر فوق العاده از جامعه ای فرهنگی و فرهیخته بوده که یه زمانی فکر می کردیم با ورود بهش دنیامون عوض میشه. همه ما دوران کنکور یادمونه که هر روز به دانشگاه و کارایی که قراره داخل دانشگاه انجام بدیم فکر می کردیم، هر شب با آرزوی این اتوپیا میخوابیدم و هر صبح برای رسیدن به این مدینه فاضله چشم باز می کردیم، البته بگذریم که خیلیامون بی خیال تر از این حرفا بودیم و هستیم!

حداقل چهل و هشت ساعت از بیست و چهار ساعت روز ما صرف این میشد که توی تخیلمون روزای دانشگاهو تقسیم کنیم، برنامه بریزیم و تبدیل بشیم به یه سوپرهیروی افسانه ای که بهترین نمره های دانشگاهو میگیره، یه هنرمند چیره دست شده، هیکل ورزشکاریش از ششصد و چهل و پنج متری داد میزنه : keep calm & look at me

یه دانشجوی فعال دانشجویی شده که رابین هودوار حق دانشجوها رو از ظالم میگیره و فرارتر از همه اینا دائما با رفیقاش مشغول گشت و گذار و عشق و حاله.

او مای گاد!!!! بی نظیره...منم دیوانه وار همچین چیزایی رو میخوام! اصلا کیه که نخواد؟

چرا یه همچین فکرایی در مورد دانشگاه داشتیم؟ از سریالای آبکی صدا سیمامون بگیریم که دانشگاه و دانشجو رو اینجوری نشون میدن تا حرفای مردم در مورد دانشگاه و از همه بدتر فشار و سختی کنکور، همه چیز دست به دست هم داده بود که یه همچین بهشت شدادی رو تصور کنیم. از علت این تصور که بگذریم مگه قرار نبود وقتی میایم دانشگاه فرش قرمز جلومون پهن کنن، همه چیز آماده باشه و ما در کمال آرامش و راحتی آرزوهامونو از قفسه های دانشگاه برداریم و مثل هلوی پوست کنده قورت بدیم؟ فک می کردیم کانون ها و تشکلای هنری قراره دنبالمون بدون، باشگاه و مربی با لیموزین مشکی بیاد جلو در اتاقمون وَ وَ وَ وَ ...

اما حقیقت اینه که قرار نیست هیچ کس توی دانشگاه برامون تره خورد کنه، دانشگاه به اندازه دنیای بیرون دانشگاه بیرحمه! اگه چیزی ازش می خوای، اگه آرزوهاتو میخوای، طلب تو از دانشگاه نیست، چیزیه که باید با چنگ و دندون ازش بگیری!

بهترین نمره رو میخوای؟ باید طوری درس بخونی که مغزت بپاشه روی سقف و یه صورتی ملایم بزنه به دیوار!

میخوای یه هنرمنده فوق العاده شی؟ میخوای جوری ساز بزنی که همه خوابگاه بره هپروت؟ میخوای جوری نقاشی بکشی که فرشچیان برات نوشابه باز کنه؟ باید بدوی دنبالش!

میخوای ورزشکاری باشی که تموم دانشگاه تحسینش کنه؟ باید جوری دمبل بزنی که وقتی پاتو میزاری توی باشگاه وزنه ها بگن وای بازم اومد!!!

میخوای کار فرهنگی کنی؟ باید اونقدر بخونی و بنویسی که شب تخت خوابت برات از فلسفه انقلاب کبیر فرانسه بگه!

دانشگاه یه محیط برات ساخته که بدون دغدغه های بیرون دانشگاه به آرزوهات برسی، که از خودت اون آدمی رو بسازی که آرزوشو داری اما قرار نیست دانشگاه دستتو بگیره، تو نه بچه ای و نه ضعیف، اینجا جاییه که اگه بخوای به آرزوهات میرسی و اگه منتظر یار کمکی باشی، منتظر وقت مناسب باشی، منتظر شنبه باشی خیلی زود میبینی تموم شد و تو فقط یه مدرک داری. پس یار کمکی خودت باش و از همین الآن شروع کن.

اگه میخوای هر وقت چشمات خسته شد پتو رو بکشی روت و بخوابی، اگه عرق پیشونیت با خنکی دلستر انگور سرد میشه، اگه آخرین باری که قبل از فصل امتحانات روی جزوه خواب رفتی رو یادت نمیاد، اگه آخرین درد ماهیچه هات مال امتحان تربیت بدنی سوم دبیرستانه....خب!!! قراره تو یه دانشجو باشی مثل چهار ملیون و سیصد و چهل و هشت هزار و سیصد و هشتاد و سه دانشجوی دیگه اما اگه برنامه داری، اگه از خوابت میزنی، اگه تلاش می کنی، اگه اراده کردی به قله برسی و اونقدر مرد هستی که جا نزنی، خیلی زود نوک کوهی. من از طرف دنیا بهت قول میدم اگه خودتو تغییر دادی نه فقط دانشگاه که دنیا برات تغییر می کنه.

محمد بحرینی

22/7/96


   
aramanesh، ariana21، azam و 13 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
Azi
 Azi
(@mixed_nut)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 768
 

دل نوشته ی قشنگی بود محمد، کاملا حق با توئه و بهتر از این نمیشد حقیقت رو بیان کرد.

خیلی حرفای دیگه ای هم در مورد دانشگاه میشه زد، اسمش قشنگه، برق میزنه، ولی نهایتاً اگه تلاش نکنی، جز هدر رفتن عمر چیزی عایدت نمیشه.

من چهار سال رفتم دانشگاه، یه مشت واحد خزعبل پاس کردم که خود استادها اعتراف میکردن به درد آینده ی حرفه ایم نمیخورن و با این حال تدریسش میکردن چون این سرفصل ها از فلان خراب شده بهشون محول شده بود، و من از سال دوم فهمیدم که باید شخصا خودم بیفتم دنبال کارم، خودم یه چاره ای برای حرفه ام پیدا کنم، چون واقعا هیچ، هیچ، هیچ طناب نجات دیگه ای وجود نداره.

این رو هم بگم که به خاطر کنکور و سختیاش و حتی اگه درس خوندنی در کار نبوده، استراسش همه ش تصور میکردیم که بعد کنکور راحت میشیم، خلاص میشیم، ولی این فکر کاملا اشتباهه. درست مثل یه گیم، که فینال یه مرحله رو که برنده بشیم، فقط وارد یه مرحله سخت تر شدیم.

حیف که یه کم دیر یاد میگیریم چیزای باارزش، آسون به دست نمیان؛ وگرنه از همون اول قدم هامونو محکم تر برمیداشتیم.


   
Ghazal، mmm20001378 و sheyton-divane واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
banooshamash
(@banooshamash)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 520
 

واقعا حرفای قشنگی زده بودی!!!

راستش من تا حالا به همچین چیزایی که گفتی فکر نکرده بودم! درواقع فکر کنم من جزو اون دسته بیخیالام! اما دروغ چرا... منم دلم میخواد وقتی قدم میزنم تو دانشگاه، آدمی باشم که واقعا بزرگ شده. آدمی باشم که مسائل جامعه و مشکلاتش رو بتونم در کنار دوستام، خانواده م و خیلیای دیگه، بحث و بررسی کنم، اظهار نظری داشته باشم. میخوام آدمی باشم که وقتی راه میرم، فرهنگ شخصیتی، اخلاقی و... در من مشخص باشه.

ولی همونطور که محمد گفت، همچین تخیلاتی با تخیل کردن بدست نمیان! باید خودمون دست به تلاس بزنیم.

من از محمد واقعا ممنونم که همچین متن عالی ای رو نوشته. چون خود من، هنوز کنکور نداده، نگران اینم که توی دانشگاه چطورم! چطور میشم و در آینده چی از من از آب درمیاد!


   
Ghazal، mmm20001378، sheyton-divane و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
mmm20001378
(@mmm20001378)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1717
 

الان پنج دقیقست دارم فکر میکنم اینو یه متن «انگیزشی» حساب کنم یا یه متن «پادآرمان»! البته به لطف دوتا داداش فارغ التحصیلم همچین اتوپیایی هم نساخته بودم تو ذهنم از دانشگاه ولی خب فانتزیای خودمو داشتم - مثل همه- :-"با توجه به پاراگراف آخر، میذارمش جزوه دسته اول.

ولی نظرم اینه همچین تصوراتی میتونن سودمند باشن. وقتی یکی تو خستگی و نامیدی غوطه ور شده فقط یه تصور از هدفش میتونه کمکش کنه ادامه بده. حتی اگه اون تصورش حقیقت نداشته باشه. یه سراب توی بیابون بهتر از هیچیه. حداقل برای چند دقیقه هم که شده مسافر خسته و تشنه رو به حرکت در میاره نمیذاره روی شن ها بخوابه و منتظر مرگش باشه. حتی اونی که هیچ تلاشی نمیکنه به نظرم حق اینو داره که دست کم از لذت تصور آرزوهاش بهره مند بشه.

پ.ن. راستی رو قولت حساب باز کردم! به دنیا بگو شیش ماه دیگه باید به قولش عمل کنه ^_^

پ.ن2. ازین متنا کم پیش میاد کسی بنویسه اینجا؛ خیلی خوب بود تشکر :)


   
Ghazal، Azi و sheyton-divane واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
ahmadtaheri
(@ahmadtaheri)
New Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1
 

من که لذت بردم.خیلی عالی بود.مچکرم


   
Ghazal، sheyton-divane و Azi واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Azi
 Azi
(@mixed_nut)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 768
 

کسی که به هدفش و مقصدش ایمان داشته باشه، سختیاشم تحمل میکنه؛ چون میدونه که ارزششو داره و در نهایت قراره به اون کامیابی که میخواد دست پیدا کنه.

مسئله اینجاست که خیلیا با دید دبیرستانی وارد دانشگاه میشن: یعنی فکر میکنن قراره یه تعداد درس بخونن، امتحان بدن و مدرک بگیرن.

بعد که وارد دانشگاه میشن، می بینن نخیر، اینجا فرق میکنه، اینجا همه به فکر خودشونن. اینجا دو حالت داره: یا کارشناس فارغ التحصیل میشی، یا بی سواد.

اگه تلاش کنی، یاد میگیری که همین یاد گرفتن رو به کار ببندی، درست مثل یه کارشناس؛ و اگه تلاش نکنی، صرفا واحد به واحد میری جلو و آخرشم هیچ! فقط یه وجب کاغذ.

حالا این کارشناس ها وارد جامعه میشن.

اونهایی که تلاش کردن، یاد گرفته هاشونو به کار میبندن و می بینن که باباااااا این همه زحمت و دوندگی بیهوده نبوده، به خاطر تمام کاری که از دستشون برمیاد احساس رضایتمندی میکنن.

ولی اونهایی که کلا دانشگاهو بیخود گرفتن، می بینن دست و بالشون خالیه، نه علمی، نه مهارتی، هیچی توی این چهارسال کسب نکردن، توی مشقت مضاعف میفتن، آخه یا باید این چهار سال رو در عرض مدت کمتری جبران کنن، یا کلا با شکست درونیشون به زندگی ادامه بدن.

میگن اگه قدم اول رو محکم برداری، دیگه تا تهش حله. با یه دید گل و بلبل وارد دانشگاه نشدن خیلی بهتره، حداقل آدم اون آخرها شکست عاطفی نمیخوره ((42))

پ.ن: حساب اونهایی که برگ سبز پارتی‌بازی دستشونه کلا سواست!


   
Ghazal، mmm20001378 و sheyton-divane واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
MIS_REIHANE
(@mis_reihane)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 431
 

وای خیلی خندیدم مخصوصا با این تیکش ک میگه اروم باش منو نگا کن((42))((42))((42))

ما از وضعیت افسبار رقابتی مدارس داریم فرار میکنیم :دی دانشگا بد تره ک :دی

پ ن : دستتو بگیرن!؟خوشگلی یا صدات قشنگه؟


   
Ghazal و sheyton-divane واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
UUUU OOU
(@uuuu-oou)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 117
 

یا خدااااااا

بلی بلی می دانستین پزشک شدن سخت است خیلییییییییییییییییییییییی سخت مرسی برادرم ارشاد شدیم


   
Ghazal و sheyton-divane واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
MIS_REIHANE
(@mis_reihane)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 431
 

@ملکه عشق 105011 گفته:

یا خدااااااا

بلی بلی می دانستین پزشک شدن سخت است خیلییییییییییییییییییییییی سخت مرسی برادرم ارشاد شدیم

چ عجب ملت تاپیک بزنن ما شمارو ببینیم :| بکش بیرون یکم از اون کتابات.دلمون تنگ شده بود واست :دی

دکتر منی تو ^_^ موفق باشی


   
Ghazal و sheyton-divane واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
UUUU OOU
(@uuuu-oou)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 117
 

@MIS_REIHANE 105013 گفته:

چ عجب ملت تاپیک بزنن ما شمارو ببینیم :| بکش بیرون یکم از اون کتابات.دلمون تنگ شده بود واست :دی

دکتر منی تو ^_^ موفق باشی

الان که داری منو اینجا می بینی چون آپاندیسمو عمل کردم خونه نشینم

اخرشم ابیاری گیاهان دریایی دانشگاه چلغوز اباد قبول میشم

از بس بدشلنسی اوردم


   
Ghazal و sheyton-divane واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
meg
 meg
(@meghasemim1999)
Reputable Member
عضو شده: 7 ماه قبل
ارسال‌: 257
 

با اجازت کپی میکنم!!!


   
Ghazal، mmm20001378 و sheyton-divane واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
alietesamy
(@alietesamy)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 343
 

کمتر از ۶ ماه از ورودم به دانشگاه میگذره و کمتر از شاید ۸ ماه از کنکور

نه میتونم بگم اون چیزی بود که میخواستم و نه میتونم بگم کمتر از انتظاراتم بود

دانشگاه...یه جامعه ی کوچیک تره ، گاهی از آزادیت لذت میبری و گاهی،میگی کاش هرگز بزرگ نمیشدم

یه جورائی...من خودم قبول کردم که سرنوشتم این بوده

ممنون بابت تگ و ممنون بابت متن...

یه چیزیو یادتون باشه،هرچی یه مسیری سخت تره،خوشحال تر باشین،چون این به این معنیه که خیلیا کم میارن و بیخیال میشن

و جائی که بقیه کم میارن، شما میتونید با فقط یکم تلاش بیشتر ، بی نهایت بیشتر بدرخشید.


   
Ghazal، mmm20001378، Azi و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
yass_amn
(@yass_amn)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 96
 

سلام به همه

حقیقتا خیلی وقته کامنتی برای اینجور بحث ها نگذاشتم، حیفم اومد از موضوع این تاپیک به سادگی بگذرم و حرفی نزنم...و ممنون که منو تگ کردی برای این تاپیک.

موضوع خیلی خوبی رو انتخاب کردی و خیلی عالی هم بیانش کردی.

حقیقت اینه که درسته که همه ما به زبان ساده میخوایم آدمهای خیلی خفنی بشیم، تو رشته امون و تو علاقه امون حرف اول رو بزنیم. نمرات خوب، تایید و تحسین اساتید و شاید حتی گاهی حسادت همکلاسی ها و هم دوره ای هامونو برانگیزیم... ولی بنظرم یادمون میره قبل همه اینا قراره آدم خوبی باشیم.

قراره سعی کنیم انسان باشیم و انسانیت درونمون رو پرورش بدیم نه اینکه بیش از پیش بیخیالتر باشیم و به راحتی برای رسیدن به هرجایی پا روی تمام آنچه که ارزشمون بوده و هست بگذاریم.

متاسفانه محیط جامعه امون اصلا خوب نیست...با هرکسی هم که حرف میزنی که چرا نمیای خودمونو تغییر بدیم و ما آدم های خوبی باشیم، تقلب نکنیم، مسئولیت پذیر باشیم، صادق باشیم حتی اگه به نفعمون نیست، حقوق همدیگه رو رعایت کنیم و غیره و غیره ، همیشه جواب میشنوی که : «همه همینجورین، من اگه اونجوری باشم ضرر میکنم، هروقت بقیه تغییر کردن منم تغییر میکنم.»

این دردناکه واقعا...انگار همه منتظرن شرایط خوب شه تا خوب عمل کنند...اینکه هنر نیست، هست؟

بنظرم نه همه چیز، ولی خیلی چیزها از همون دانشگاه شروع میشه.

اگه تو دانشگاه آدمی باشی که بتونی بپذیری «باشه من درس نخوندم ولی بدون تقلب امتحان میدم و نمره کم میگیرم»، ینی پذیرفتی که چیزی بیش از آنچه که حقت هست رو نپذیری و ادعایی روش نداشته باشی.

به قول یه استادی: تو دانشگاه واحد پولت نمره است، اگه تونستی تو این واحد پول تقلب نکنی، رانت نخوری، رشوه ندی رشوه نگیری، چیزی که حقت نیست رو با زور یا چاپلوسی یا به قول معروف زرنگی بدست نیاری...اونوقت میتونی به خودت افتخار کنی که چهار روز دیگه که وارد دنیای بیرون شدی هیچ پولی رو با واحد تومن، دلار، پوند وغیره رو با فساد مالی بدست نمیاری و حتی بهش فکر هم نمیکنی.

واقعیت اینه که آدمها هر سنگ بنایی رو که اول بذارن تا آخر همونجوری پیش میرن...

خیلی چیزها رو آدم فکر میکنه فقط مخصوص دانشگاهه، فکر میکنه مثلا «عب نداره من تو دانشگاه زیراب یکی رو میزنم و نمره ام رو زنده میکنم، بعدا که رفتم سرکار محیط حرفه ای تره و عمرا چنین اتفاقاتی بیفته و سالم زندگی میکنم. الان این نمره مهمه حیاتیه، نباشه من نمیتونم به خیلی چیزها برسم، همیشه جای جبران دارم و بعدا خوب و سالم زندگی میکنم.»

ولی حقیقت اینجاست که هرچیزی که از اول باشی تا آخر همونی، اگه تو دانشگاه زیراب بزنی، مطمئن باش سرکارت هم زیرآب میزنی، شک نکن.

و این دردناکه...همینه که تبدیل شدیم به آدمهایی که همیشه از شرایط ناراضی اند، آدم هایی که خیلی قشنگ دیگران و رفتارشون رو نقد میکنیم ولی نوبت به خودمون که میرسه با افتخار میگیم: «من که مشکلی ندارم، چون شرایط اینجوریه منم رفتارم اینجوریه، وگرنه من راه درست رو میشناسم ، فقط اینکه الان این راهه که جواب میده و منم انجامش میدم»

به قول صادق هدایت: «آدم ها به خودشون این حق رو میدن سر همدیگه کلاه بذارن، چون فکر میکنن همه دارن سرشون کلاه میذارن».

بیایم حداقل ما نسل جدیدی ها اینجوری نباشیم...بیایم از همون آرمان شهر خودمون ینی دانشگاه شروع کنیم...

بیایم بهای خفن بودن رو با زیرپا گذاشتن انسانیت و اخلاقیات نپردازیم...

بیایم در کنار خفن بودن و شدن تو رشته و کار، کمی هم انسانیت رو ترویج بدیم....


   
Azi، Ghazal، mmm20001378 و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
s.jasempour10
(@s-jasempour10)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 114
 

آره واقعا هیچیش مثل تو رویامون نبود ?@_@?

اما زود تموم شد دانشگاه تا چشم گذاشتم تموم شد ((63))((121))

بعد وقتی درست تموم کردی بهت میگن رشتت بدرد نمیخوره زیاد برای شغل پس مگه مرض دارید که اگه بدرد نمیخوره میزارینش بعد برای اینکه ادامه بدی برای لیسانس باید رشتت رو عوض کنی چون این رشته هنوز لیسانش نیومده و تو هم مجبوری بری شاخه ی اصلی رشتت که رشتت زیر مجموعه اش بود


   
Azi، Ghazal و sheyton-divane واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Ghazal
(@scarlet)
Estimable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 180
 

نمیخوام ضدحال بزنم ولی همیشه هم تغییر تو باعث تغییر دنیا نمیشه ولی حداقلش اینه که تلاشتو کردی...


   
Azi و sheyton-divane واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
صفحه 1 / 2
اشتراک: