سلام
با اجازه از بابا بزرگ عزیز@smhmma و دیگر مسئولین سایت
بنده قصد نوشتن داسنانی فانتزی رو با عنوان جزیره پیشتاز را دارم که چهار چوب اولیه اون الگو برداری شده از سایت زندگی پیشتازه و روابط بین اعضای سایت،با اینکه داستان از نوع تخیلی و فانتزی است اما سعی میکنم در این داستان اوضاع بد کتاب و کتابخوانی را به گونه ای دیگر به خوانندگان نشان دهم و در این بین هم شاید نقد هایی به بعضی مسئولین داشته باشیم(بچه های سایت نه ها! مسئولین!((78)))
در این داستان نام شخصیت ها را از روی بچه های سایت الگو برداری میکنم و تمامی وظایف و مسئولیت اونها در سایت رو در نظر میگیرم و یه شخصیت مطابق این ویژگی ها به اونها اختصاص میدم البته باید در نظر داشت که این داستان هم مثل دیگر داستان ها از شخصیت های مثبت و منفی و سیاه و سفیدی و خنثی ای برخورداره که این قسمت از کار بسیار مشکله چون باید از بین دوستان افرادی رو انتخاب کنم تا در نقش های منفی داستان یا حتی در نقش های بسیار منفور شرکت کنند و این روی وجدان من بسیار سنگینی میکرد لذا برای اینکه دوستان عزیز هیچکدام از این بنده حقیر دلگیر نشوند(و به بن و اخراج دائمی اینجانب ختم نشود((210))) این تاپیک رو برای گرفتن رضایت از دوستان ایجاد میکنیم و شما دوستان در صورتی که تمایل دارید در داستان این حقیر نقشی را برعهده بگیرید خواهشمندم در این تاپیک رضایت خود را اعلام کنید تا در اینده جای شکایت و گلگی بوجود نیاید.
همچنین در داستان نقش شجره نامه سایت هم بسیار مشخصه پس برای بهبود کار دوستان روابط خود با دیگر دوستان سایت رو هم مثلا دختر فرزدندی برادر خواهری و ... در این جا ذکر کنند تا در داستان طبق همین روابط استفاده شود البته قول 100% نمیدهم که دقیقا این کار کپی شجره نامه باشه ولی سعی میکنم طبق روند داستان از این روابط استفاده کنم.
دوستان همچنین در اینجا نام واقعی خود و نامهای مستعاری که در سایت شناخته میشوند را نیز ذکر کنند تا نشاا... داستانی جالب به همه دوستان تحویل دهیم.
همینجا از تمامی دوستانی که نقش منفی را در داستان برعهده دارند بسیار بسیار معذرت خواهی میکنم(معذرت چرا اخه داستان همینه باید جنبه بالا باشه!((49))که بچه های سایت اخرشن!((93))) و امید وارم چیزی را به دل نگیرند!و بخصوص اقا مجید! امید وارم این کارم برای ادامه زندگی اینجانب ایجاد مشکل نکنند(فردا لیلا کلاشو نیاره بزنه نفلمون کنه((100)))
اخ اخ یادم رفت یه چیزی اقا علیmaster شما هم میای؟؟؟
راستی امتیازای منو دیدین تا حالا((210)) گناه دارم!
پ.ن1:درباره نظر سنجی باید بگم یه کوچولو دقت میخواد مطمئنا کسانی هم هستند رضایتشون رو اعلام کردن با خوندن داستان و دیدن اسمشون توی نقش منفی ناراحت میشن اما دیگه چاره ای نیست!شما باید به ادامه کار نظر بدین!
پ.ن2:از دوستان خواهش مندم که این تاپیک رو به محلی برای گفتگو و بحث های غیر ضروری تبدیل نکنند این تاپیک تنها برای اعلام امادگی شما دوستان نوشته شده و هر چه پیوستگی نظم اون حفظ بشه بعدا راحت تر میشه توی اون مطلبی رو پیدا کرد که در داستان به کار برد!
ویرایش مجید:
دوستان هر کی الان موافقت کنه بعدا ناراحت بشه و دعوا راه بندازه سر و کارش با منه هااااااا!
گفتم که حواستون باشه با چی موافقت می کنید:دی بترسید از روزی که پلوتو طلوع کند! با انوار خشمش خاطیان را می سوزاند
خلاصه ی حرفای مجید...اگه فردا پس فردا جنجال و دلخوری پیش بیاد..یا دعوا و ناراحتی و اعتراض...برخورد جدی با شخص خواهد شد..اوکی؟..
امید گرد و خاک کن
آدرس کتاب:حماسه پایونیر
منم هسم
جا نذارین منو.................
منم هسم
جان من نقشی نذار که تو کل داستان دو بار یام یه دیالگ یک خطی و تمامو
قشنگ باشه
اگه جادو جنبل داره جادوگر
اگه نداره شخیت بد هم دوست دارم ولی خییییییییییلی بد نباشه ینی طوری نباشه که از تو سایت منفور بشم
نقش خوب هم بدی خوشحال می شیم
همونطور که مجید گفت من دخترشم اندیشه هم خواهر واقعیمه مهسا خواهر گلمه و اینا
شخصیتی خوب دارم
قیافه هم پوستم روشنه اما سفیید نیستم مو هام فره ینی موج زیاد داره و بلنده حدودا تا کمر چشمام قهوه ایه قدم رو بذار 170 ( البته 165 هستم ولی 5 سانت بذار که رند بشه!)
صورتم گرده چشمام درشته
خلاصه خشگلم...
مرسی خییییییییییییییلی با حالی
من یک همچین ایده ای داشتم ولی با خودم گفتم من فعلا داستان کوتاه می نویسم و برا همین و خیلی خوب شد که ایده ام داره به واقعیت پیوست
چیز دیگه ای لازم بود در خدمتیم...
شرمنده دیر گفتم خب امتحان داریم دیگه...
عاقا من خودم چاق نیسم اما صورتم تپله()
موهام قهوه ای چشام قهوه ای دورش ی دایره سیاهه..
خیلیم سفیدم:دی نزنی سبزم کنیا.)
@Ginny 84158 گفته:
عاقا من خودم چاق نیسم اما صورتم تپله()
موهام قهوه ای چشام قهوه ای دورش ی دایره سیاهه..
خیلیم سفیدم:دی نزنی سبزم کنیا.)
ای خداااااااااااااااااااااااا من گفتم خودتون رو فانتزی و تخیلی بسازین چرا این ملت نمیتونن یه شخصیت فانتزی و بیشتر انیمیشنی!!!
طوری که بیشتر خودت دوس داری تخیلتون رو به کار بندازین،چشمای رنگی موهای عجیب و قیافه متفاوت
عمو تصحیح میکنم چشام میشی نیست تیره تره قهوه ایه چشام((72))
من تا الان فک میکردم میشی قهوه ایه تیره است:81872_ghayem:
واااااااااای من دیر رسیدم!!!!
اشکال نداره
خیلی دلم میخواد تو داستان باشم
و خواهش می کنم نگید دیره شده
من نقش منفی و سیاه دوس دارم
ازا این سیاه های به درنخور حال ب هم زن نه هاااا
ازین سیاه هایی ک خیلی باحالن!!!
ی چیزی شبیه کلاوس تو خاطرات خون آشام..... یا دیمن.....
((27))((27))
برای تجسم من تویه داستان میتونی رنگ موهام رو آبی تصور کنی با گوش هایی نوک تیز
نغابی که همیشه صوتم رو میپوشونه یه شنل هم دارم که رنگش آبیه تیر است و البته بیشتر لباسام هم آبیه یه خنجر کوچیک هم دارم که دستش آبیه
و هنوز خیلی ها دنبال این میگردن که بفهمن من دخترم یا پسر برای جوابشون میتونم بگم من ( به علت افشای بیش از حد اطلاعات این بخش متن حذف شده است ) امیدوارم کافی باشه اگر نویسنده سوالی داشت میتونه خصوصی بده
همتون رو دوست دارم هزارتا
من رو هم اگه میشه داخل داستان قرار بدید
ترجیح میدم شخصیتی مرموز باشم که وقتی که لازم باشه به ادم خوب های داستان کمک میکنه
نری از این پیرمردای جادوگر بکنی من رو ها ..........
مرموز باشم
و خوف البته
ذهنیات زیادی در موردم باشه
زیاد با کسی نپرم و
ترس
دوستان منم بازی !
رنگ مو : مشکی ، رنگ چشم : ابی نمیدونم چرا دارم اینا رو میگم ! تا دارم چرت و پرت میگم اینو هم بگم که موهام کوتاهه ( تا بالای شونه و اینا )
برام فرقی نداره چه شخصیتی بزاری ! هر جور خودت دوس داشتی ! همه کاری هم از دستم بر میاد ! خیلی از شخصیت منفی خوشم نمیاد ولی خب بدم هم نمیاد :دی
خلاصه همینا هان ... دیرم شده بود اشکال نداره :دی امممم رنگ ابی هم کلا دوس دارم ! دیگه همه چی رو گفتم ! خلاصه هر جور دوس داشتی جلوه بدی مهم نیس ... ولی اگه بدم کردی دیگه خیلی منفور نکن حال ندارم :دی
در جواب شرلوک هلمز هم : I know and this is just losing
ویرایش محمد حسین:
عاقا این رفیق منه ها براش پارتی بازی کن امید:دی
هم شوخیه هم جدی:دی
پ.ن:سارا اواتارت خییییلی باحاله
@- tina - 84291 گفته:
منم هستم
ملقب به پرنسس اب
ابراهیم (helt)پسر عمومه
می خوام یکی از شخصیت خوب های داستان باشم
دختری با مو های بلند قهوه ای و با چشم های عسلی
نرگس21 هم دوستم باشه
اینجا نیازی به اشنا نیست هر کی بنویسه هستش
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
@julia 84300 گفته:
دوستان منم بازی !
رنگ مو : مشکی ، رنگ چشم : ابی نمیدونم چرا دارم اینا رو میگم ! تا دارم چرت و پرت میگم اینو هم بگم که موهام کوتاهه ( تا بالای شونه و اینا )
برام فرقی نداره چه شخصیتی بزاری ! هر جور خودت دوس داشتی ! همه کاری هم از دستم بر میاد ! خیلی از شخصیت منفی خوشم نمیاد ولی خب بدم هم نمیاد :دی
خلاصه همینا هان ... دیرم شده بود اشکال نداره :دی امممم رنگ ابی هم کلا دوس دارم ! دیگه همه چی رو گفتم ! خلاصه هر جور دوس داشتی جلوه بدی مهم نیس ... ولی اگه بدم کردی دیگه خیلی منفور نکن حال ندارم :دی
در جواب شرلوک هلمز هم : I know and this is just losing
ویرایش محمد حسین:
عاقا این رفیق منه ها براش پارتی بازی کن امید:دی
هم شوخیه هم جدی:دی
پ.ن:سارا اواتارت خییییلی باحاله
با اینکه گفته بودم نیازی به اشنا نیست ولی چون رفیق محمد حسینی!! پس باید یه شخصیت ملوس بهت بدم! مثل خود محمد حسین.
@smhmma چاکریم((102))
راستی این نظر سنجی مورد داره ! دوتا جواب عکس هم دیگن . جوابت به اولی بله باشه دومی خراب میشه یا برعکس
ممنون
@julia 84305 گفته:
راستی این نظر سنجی مورد داره ! دوتا جواب عکس هم دیگن . جوابت به اولی بله باشه دومی خراب میشه یا برعکس
ممنون
خوب دوست عزیز شما باید تصمیم بگیرید اولویت جواب شما با کدام سوال است به نظر شما هر کدام از سوال ها مهم تر بود به همون جواب بدین!((85)) ولی اگه کمی به سوال فکر کنید خودتون میفهمید که این سوال نکات ظریفی داره
منم راه بدین ((71)) از اونجایی که تو یتیم خونه بزرگ شدم کس و کار ندارم.
خیلی هم اب زیر کاهم ((51))
برامم مهم نیست مثبت باشم یا منفی.
فقط زیاد باشم:sdfsdf33344sdfsdf:
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
در مورد شخصیت فانتزیم هم خیلی ریزه ام ولی از ادمایی که از دیوار راست میکشن بالا.
چشمام (اگه واقعا لازمه) قهوه ای. موهام قهوه ای پسرونه مجعد. همونطور که گفتم ادم اب زیر کاهیم و بلدم سر همه کلاه بزارم.
ولی به وقتش مفیدم
همین دیگه
هوم....
این ایده و تاپیک منو یاد رول نویسی های سایت نوقلم انداخت...
ایده خوبیه، امیدوارم خوب هم پیش بره. موفق باشی پسرم
هرچند که به شخصه خیلی اون رول نویسی ها رو دوست داشتم، خیلی کمک میکرد به خلاقیت و داستان نویسی همه بچه ها (اونایی که نویسنده اند و جرئت قلم بدست شدن دارن که بحثشون جداست، سایرین که فکر نمیکردند بتونن بنویسن هم طی این برنامه ها به قابلیتهاشون پی میبردن)، بعلاوه مسابقات و اینهاشم عالی بود.
نمیگم که بیایم اون ایده رو اینجا هم پیاده کنیم، نه اصلا. فقط یاد خاطراتش افتادم...و اینکه واقعا ایده قشنگی بود و همه استقبال کردند. خوبه همچین ایده هایی اینجا هم باشه.
اگر خواستی میتونی از شخصیت منم تو داستانت استفاده کنی :d
شاد باشین
ویرایش م.ح:
خب اضافه می کنم که این دخترم یه شخصیت کاملا منطقی و فکری و فلسفی و اینا داهر بسیار بدرد مشاور و یار دیرینه و این جور شخصیت ها می خوره.
درجواب به خودت جینا: والا دخترم اتفاقا رول نویسی ایده خوبیه و اگرم می گفتی اینجا پیدا بشه مشکلی نداشت.بالاخره قرار نیست همه چیز خلاقیتی باشه بعضی وقتا توی چیزای خوب باید تقلید کرد.بعضی وقتا یه ایده خوبه که اگر تقلیدش نکنی اشتباه کردی.پس مشکلی از اون نظر نیست فقط یه سری ظرفیت ها باید ایجاد بشه انجمن باید شکلشو کم کم به خودش بگیره اگر نگاه کنی داستان کوتاه نویسی داره توی انجمن تا حدی شکل می گیره کم کم چیزای دیگم اضافه می شه و بهتر میشه با کمک بقیه مدیرا تا به بهترین شکل خودش برسه همون وسط مسطا هم مطمئنا چنین ایده هایی رو بومی سازی می کنیم و اینجا هم می زاریم:أی (منظورمو از بومی سازی گرفتی؟؟؟؟)