بیاین گپ بزنیم ( اسی )

نیست رنگی که بگوید با من

اندکی صبر، سحر نزدیک است

هر دم این بانگ برآرم از دل:

وای، این شب چقدر تاریک است!

خنده‌ای کو که به دل انگیزم؟

قطره‌ای کو که به دریا ریزم؟

صخره‌ای کو که بدان آویزم؟

مثل این است که شب نمناک است

دیگران را هم غم هست به دل،

غم من، لیک، غمی غمناک است

سهراب سپهری

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

نیست رنگی که بگوید با من

اندکی صبر، سحر نزدیک است

هر دم این بانگ برآرم از دل:

وای، این شب چقدر تاریک است!

خنده‌ای کو که به دل انگیزم؟

قطره‌ای کو که به دریا ریزم؟

صخره‌ای کو که بدان آویزم؟

مثل این است که شب نمناک است

دیگران را هم غم هست به دل،

غم من، لیک، غمی غمناک است

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

ابری نیست

بادی نیست.

می‌ نشینم لب حوض

گردش ماهی‌ها، روشنی، من، گل، آب

پاکی خوشه زیست.

مادرم ریحان می‌چیند

نان و ریحان و پنیر، آسمانی بی ابر، اطلسی‌هایی تر

رستگاری نزدیک: لای گل‌ های حیاط.

نور در کاسه مس، چه نوازش‌ها می‌ ریزد!

نردبان از سر دیوار بلند، صبح را روی زمین می‌آرد.

پشت لبخندی پنهان هر چیز.

روزنی دارد دیوار زمان که از آن چهره من پیداست

چیزهایی هست، که نمی‌دانم

می‌دانم سبزه‌ای را بکنم خواهم مرد

می‌روم بالا تا اوج، من پر از بال و پرم

راه می‌بینم در ظلمت، من پر از فانوسم

من پر از نورم و شن

و پر از دار و درخت

پرم از راه، از پل، از رود، از موج

پرم از سایه برگی در آب:

چه درونم تنهاست.

آقا من نمیفهمم وقتی یک برنامه ی کامل و جامع آماری ساختن به اسم spss، چه لزومی داره بشینیم فرمولای طولانی قد کف دست حفظ کنیم؟

تازه امتحانشم تشریحیه

بابا اصلا با عقل جور درنمیاد.

دانشجوی تکنولوژی باشی، مسائل آمار رو با فرمول! و مداد! روی کاغذ! حل کنی

مسخره ترین کنایه ی دنیاست!

اشعار عاشقانه احمد شاملو

کار دیگری نداریم

من و خورشید

برای دوست داشتنت بیدار می‌شویم

هر صبح

قصه نیستم که بگویی

نغمه نیستم که بخوانی

صدا نیستم که بشنوی

یا چیزی چنان‌که ببینی

یا چیزی چنان‌که بدانی

من درد مشترکم

مرا فریاد

کن

اگه احیانا بر حسب اتفاق یه نویسنده این پیامو خوند( ترجیحا با یه کتاب تموم شده یا در حال اتمام که تکلیفش روشن شده یا حداقل یه کتابی داره مینویسه که وسط نوشتنش به دلیل کنکور و هزار کوفت و زهرمار دیگه ولش نمیکنه ) . و برای کتابش کاور لازم داشت به من پیام بده. ( نگران نباشه رایگانه . از سر بیکاری هم قصد دارم این کارو کنم و اینکه رفتم کلی فوتوشاپ و کوفت و زهرمار یاد گرفتم که بشم گرافیست سایت و وقتی برگشتم سایت دیدم این رنک کلا دود شده رفته هوا .)

خلاصه اینکه بهم یه پیام بازدیدکنندگان بفرسته شاید به نتیجه رسیدیم.

جای دیگه ای هم نبود که بخوام اینو بنویسم.

یه زمانی این بچه هایی که تست میخواستن بدن برا ترجمه و تو تاپیک درخواست میدادن وقتی میخواستم جواب بدم همیشه یه متن خاصیو میفرستادم

بعد که عذرا هم به این قضیه پیوست همون متن منو کپی میکرد و میفرستاد دقیقا

الان دیدم فاطمه هم همینکارو کرده حالا ((207))

منتهی نکته جالبش این نیست که اینا اینکارو کردن نکته جالبش اینه که الان وقتی بعد یسال تقریبا اون متنو میخونم احساس میکنم یجورایی چندشه خودتون قضاوت کنید (منم کمکتون میکنم نکته های مخفی رو ببینید((200)))

درضمن من براتون مکر و دسیسه ی این مدیر پروژه های کثیف رو هم میخوام رو کنم تا بتونید چجوری دارید تور میشید که خودتونم نمیفهمید ((89))((3))

سلام دوستان عزیز پیشتازی

ممنون بابت اعلام آمادگی

فایت تست براتون با پیام خصوصی ارسال شد

((221))

موفق باشید

خب خط اول که مشکلی نداره برای اینه که یهو یه صمیمیتی به درخواست کننده بدی که ما دوسِت داریم و یه لبخند گرم بهش میزنی که ما تو رو میپذیریم و خودت مهمی و ما خودتو دوست داریم (در صورتی که نویسنده ی جواب یعنی مدیر پروژه فقط ترجمه ی شمارو دوست داره ((37)))

خط دوم یه تشکره فرمالیتس چون اکثرا این مترجمایی که درخواست میدن دیگه جواب تستو نمیدن ولی خب برای اینکه درخواست کننده در نگاه اول بگه اینا چقدر مهربونن و یه قدم دیگه به تله نزدیک بشه این تشکر ازشون انجام میشه بدون هیچ اموجی و لبخندی چون لبخند بیش از حد لو میده شخص رو و ممکنه درخواست کننده هم از صمیمیت بیش از حد چندشش بشه.

و اما اصل موضوع توي دو خط آخر خلاصه شده

اونجا که ميگه فايل تست در پيام خصوصي براتون ارسال شد لحن بيان بسيار بسيار مهندسي شده و گول زننده است چون اکثر درخواست دهنده ها تازه واردن و از اينکه ببينن يکي بهشون پيام ميده ذوق زده ميشن و استفاده از کلمه ي خصوصي بسيار بسيار حساب شده بوده تا کاربر رو کاملا کور و کر کنه و در نهايت هم يک اموجي دختر خجالتي و کمرويي که يک عدد گل سرخ در دست داره و ميخواد به درخواست کننده تقديم کنه رو ميذارن

ديگه خودتون نتيجه بگيريد که گل سرخ و پيام خصوصي و لبخند خجالت زده با دل اون کاربر تازه وارد دقيقا همون کاريو ميکنه که خال لبِ ليلي با دل مجنون بيچاره کرد و حتي اونقدر قدرتمند بود که به تراشيدن کوه واداشتش ، يه ترجمه ي ناقابل که ديگه هيچي...

بعد از تمام اينها يک موفق باشيد براي رد گم کني گفته ميشه که در لفافه به اين معنيه که منتظر پاسخت هستم و اينها

يکبار ديگه اون لبخند مليح رو در آخر کار ميبينيم که هزاران نکته توش نهفته است

بارها به چشم خودم ديدم مورد بوده براي اينکه دست خالي نبوده باشه و لاقل جواب پيام خصوصي رو داده باشه حتي دست به دامان گوگل ترنسليت شده!((3))

اين يه گوشه از کارهاي مرموز اين دم و دستگاهه، اگر زنده باشم و تحريم نشم از رسانه ها بازم از اسرار کثيف پشت پرده براتون رو نمايي ميکنم. ((37))

@mixed-nut @Fateme

@admiral 106163 گفته:

یه زمانی این بچه هایی که تست میخواستن بدن برا ترجمه و تو تاپیک درخواست میدادن وقتی میخواستم جواب بدم همیشه یه متن خاصیو میفرستادم

بعد که عذرا هم به این قضیه پیوست همون متن منو کپی میکرد و میفرستاد دقیقا

الان دیدم فاطمه هم همینکارو کرده حالا ((207))

منتهی نکته جالبش این نیست که اینا اینکارو کردن نکته جالبش اینه که الان وقتی بعد یسال تقریبا اون متنو میخونم احساس میکنم یجورایی چندشه خودتون قضاوت کنید (منم کمکتون میکنم نکته های مخفی رو ببینید((200)))

درضمن من براتون مکر و دسیسه ی این مدیر پروژه های کثیف رو هم میخوام رو کنم تا بتونید چجوری دارید تور میشید که خودتونم نمیفهمید ((89))((3))

خب خط اول که مشکلی نداره برای اینه که یهو یه صمیمیتی به درخواست کننده بدی که ما دوسِت داریم و یه لبخند گرم بهش میزنی که ما تو رو میپذیریم و خودت مهمی و ما خودتو دوست داریم (در صورتی که نویسنده ی جواب یعنی مدیر پروژه فقط ترجمه ی شمارو دوست داره ((37)))

خط دوم یه تشکره فرمالیتس چون اکثرا این مترجمایی که درخواست میدن دیگه جواب تستو نمیدن ولی خب برای اینکه درخواست کننده در نگاه اول بگه اینا چقدر مهربونن و یه قدم دیگه به تله نزدیک بشه این تشکر ازشون انجام میشه بدون هیچ اموجی و لبخندی چون لبخند بیش از حد لو میده شخص رو و ممکنه درخواست کننده هم از صمیمیت بیش از حد چندشش بشه.

و اما اصل موضوع توي دو خط آخر خلاصه شده

اونجا که ميگه فايل تست در پيام خصوصي براتون ارسال شد لحن بيان بسيار بسيار مهندسي شده و گول زننده است چون اکثر درخواست دهنده ها تازه واردن و از اينکه ببينن يکي بهشون پيام ميده ذوق زده ميشن و استفاده از کلمه ي خصوصي بسيار بسيار حساب شده بوده تا کاربر رو کاملا کور و کر کنه و در نهايت هم يک اموجي دختر خجالتي و کمرويي که يک عدد گل سرخ در دست داره و ميخواد به درخواست کننده تقديم کنه رو ميذارن

ديگه خودتون نتيجه بگيريد که گل سرخ و پيام خصوصي و لبخند خجالت زده با دل اون کاربر تازه وارد دقيقا همون کاريو ميکنه که خال لبِ ليلي با دل مجنون بيچاره کرد و حتي اونقدر قدرتمند بود که به تراشيدن کوه واداشتش ، يه ترجمه ي ناقابل که ديگه هيچي...

بعد از تمام اينها يک موفق باشيد براي رد گم کني گفته ميشه که در لفافه به اين معنيه که منتظر پاسخت هستم و اينها

يکبار ديگه اون لبخند مليح رو در آخر کار ميبينيم که هزاران نکته توش نهفته است

بارها به چشم خودم ديدم مورد بوده براي اينکه دست خالي نبوده باشه و لاقل جواب پيام خصوصي رو داده باشه حتي دست به دامان گوگل ترنسليت شده!((3))

اين يه گوشه از کارهاي مرموز اين دم و دستگاهه، اگر زنده باشم و تحريم نشم از رسانه ها بازم از اسرار کثيف پشت پرده براتون رو نمايي ميکنم. ((37))

@mixed-nut @Fateme

مجنون...تراشیدن کوه...؟ ((3))

@Fateme 106164 گفته:

مجنون...تراشیدن کوه...؟ ((3))

دخیخا!((3))((3))((3))

@admiral 106163 گفته:

بعد که عذرا هم به این قضیه پیوست همون متن منو کپی میکرد و میفرستاد دقیقا

الان دیدم فاطمه هم همینکارو کرده حالا ((207))

1.

همون‌طور که خودِ خبیثت اشاره کردی، ما فقط کپی کردیم و این وسط قربانی بودیم ((72))

2.

من همیشه موقع کپی کردن اون متن عذاب وجدان می‌گیرم، ولی هرچی فکر می‌کنم حرف دیگه‌ای به ذهنم نمی‌رسه )

3.

خوبه منم امضاتو افشا کنم؟ ((66))

@admiral 106166 گفته:

دخیخا!((3))((3))((3))

نکنه ما رو هم تو همین دام گرفتار کردی؟((105))

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

@mixed-nut 106170 گفته:

1.

همون‌طور که خودِ خبیثت اشاره کردی، ما فقط کپی کردیم و این وسط قربانی بودیم ((72))

2.

من همیشه موقع کپی کردن اون متن عذاب وجدان می‌گیرم، ولی هرچی فکر می‌کنم حرف دیگه‌ای به ذهنم نمی‌رسه )

3.

خوبه منم امضاتو افشا کنم؟ ((66))

خ

وبه حداقل عذاب وجدان می گیرین آدم دلش خوش باشه

@mixed-nut 106170 گفته:

1.

همون‌طور که خودِ خبیثت اشاره کردی، ما فقط کپی کردیم و این وسط قربانی بودیم ((72))

2.

من همیشه موقع کپی کردن اون متن عذاب وجدان می‌گیرم، ولی هرچی فکر می‌کنم حرف دیگه‌ای به ذهنم نمی‌رسه )

3.

خوبه منم امضاتو افشا کنم؟ ((66))

اینکه یه نفر اشتباه کنه بعدا اصلاح بشه که بد نیست

اینکه شماها همچنان تو این کار زشت موندین و خجالت نمیکشید اشتباهه :دی

@ملکه عشق 106171 گفته:

نکنه ما رو هم تو همین دام گرفتار کردی؟((105))

ها پس چی؟

هی وای من ((105))

بربچ من حوصلم سر رفته پیشنهادی ندارین؟

@ملکه عشق 106183 گفته:

هی وای من ((105))

بربچ من حوصلم سر رفته پیشنهادی ندارین؟

کتاب "و هرروز راه خانه دورتر و دورتر میشود" رو بخون

فقط 60 صفحه ست. خیلی هم قشنگه.

ا یادش بخیر دوران دبیرستان اینجوری میومدم اسی :دی

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

شیطونه میگه یذره زور بزنیم اینم به ۲۰۰ صفحگی برسونیم

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

همچنین از این فرصت استفاده کرده و کتاب جنگ جهانی ز رو معرفی میکنم

من خودم از این فیلما و کتابای زامبی مامبی خوشم نمیاد منتها این عالیه

داستانش اینه که ده سال پیش جنگ بین انسان ها و زامبیا تموم شده و حالا یه مامور سازمان ملل که مسئول تهیه گزارش درمورد علل شیوع این بیماریه چون به نظر رئیسش نصف اون گزارش اونقدر با نظرات شخصی ادما پر شده که به درد نمیخوره نسخه سانسور نشده ش رو به صورت کتاب درمیاره. من چند ص اولشو خوندم و (اسپویل ملیح) تا اونجایی پیش رفتم که چند نفر براش توضیح دادن این بیماری چجوری تو چین مشاهده شد و ‌چطور با مهاجرت بیماران به امید پیدا کردن درمان و قاچاق اعضای بدن و غیره به بقیه کشورا سرایت پیدا کرد (پایان اسپویل ملیح)

یعنی اینقدر قشنگ و عالی و قوی واسه هر راوی شخصیت پردازی کرده که ادم بیشتر دوست داره همین نظر شخصیا رو بخونه تا این که بفهمه بعدش چی شد (شاید چون تو همه داستانای زامبی مامبی این "بعدش" قابل پیشبینیه ������)

شاید بعدا تایپچه شو گذاشتم

بچه ها یه داستانی رو سایت بود به نام تاج داشت نوشته (البته یه مدت پیش فصل دهی متوقف شده بود) میشد الان رفتم دیدم موضوع حذف شده کسی خبر داره چی شده؟ یا نشونی چیزی از نویسنده دارین؟

@Leyla 106541 گفته:

ا یادش بخیر دوران دبیرستان اینجوری میومدم اسی :دی

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

شیطونه میگه یذره زور بزنیم اینم به ۲۰۰ صفحگی برسونیم

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست‌ها ادغام شدند - - - - - - - - -

همچنین از این فرصت استفاده کرده و کتاب جنگ جهانی ز رو معرفی میکنم

من خودم از این فیلما و کتابای زامبی مامبی خوشم نمیاد منتها این عالیه

داستانش اینه که ده سال پیش جنگ بین انسان ها و زامبیا تموم شده و حالا یه مامور سازمان ملل که مسئول تهیه گزارش درمورد علل شیوع این بیماریه چون به نظر رئیسش نصف اون گزارش اونقدر با نظرات شخصی ادما پر شده که به درد نمیخوره نسخه سانسور نشده ش رو به صورت کتاب درمیاره. من چند ص اولشو خوندم و (اسپویل ملیح) تا اونجایی پیش رفتم که چند نفر براش توضیح دادن این بیماری چجوری تو چین مشاهده شد و ‌چطور با مهاجرت بیماران به امید پیدا کردن درمان و قاچاق اعضای بدن و غیره به بقیه کشورا سرایت پیدا کرد (پایان اسپویل ملیح)

یعنی اینقدر قشنگ و عالی و قوی واسه هر راوی شخصیت پردازی کرده که ادم بیشتر دوست داره همین نظر شخصیا رو بخونه تا این که بفهمه بعدش چی شد (شاید چون تو همه داستانای زامبی مامبی این "بعدش" قابل پیشبینیه ������)

شاید بعدا تایپچه شو گذاشتم

ینی اینجا هم ول نمیکنی اسپویلو؟

تلگرام اسپویل، اینستا اسپویل، اسی اسپویل

فردا میگن «یک خط اسپویل بر روی ماه مشاهده شد»