بچگیشو تصور کن؟؟

اممممم هادی از این بچه ها بوده که از همون اول معلما از دستش شاکی بودن....هی تیکه می انداخته شیطونی میکرده

صبح ها بدو بدو میکرده چون دیرش شده بوده

بعد مدرسه با کیفش فوتبال بازی میکرده

یه چیزی تو این مایه ها:دی

حاینه

یه دختر کوچولوی تپل و ناز که وایمیستاد بقل دست مامان باباش ادای نماز رو در می اورد

بچگی شیطون بود و بامزه که بعضی وقتا هم اویزون می شد تا یه چیزی رو براش بخرن

شبا عروسکاشو می خوابوند بعد می خوابید

دبستان نه از اینا بود که اتیش بسوزونن نه از اینا که ساکت و اروم درس بخونن

راهنمایی هم به همین منوال فقط یکمی درس نخون تر و شیطون تر

یکی از اینا که اگر مدیر و ناظم و معلم هرکاری بکنن هیچی نمی گه و فقط خجالت می کشه

ولی کنار دوستاش اتیش می سوزونه

همچنین خیلی حساس هست بر روی ظاهر و هیکل و نظر دیگرون نسبت به خودش

خب می دونین تصور بچگی فسیل یه نمه سخته :دی

ولی من از پسش بر میام

خب بابام بچه که بوده خیلی بزرگتر از سنش رفتار میکرده

بچه های هم کلاسیشو نصیحت می کرده پای تخته کاریکاتور نکشن

مداداشو شب تو خونه تیز میکرده

کلا فرزندی نمونه برای پدر و مادر

هوفففففففف

حانیه چرا دست از سر من بر نمی داری؟

به خدا دیگه مغزم تراوش نمیشه چیزی!

خب حالا بقیه :

حانهی عاشق پاستیل بوده!

نقاشی کردن رو دسوت داشته به نظرم!

از رنگ صورتی خوشش می اومده. ( نه زیاد! )

خواهرشو دسو داشته!

( دعوا هم اون لابه لا ها میشه پیدا کرد! )

حول و حوش کلاس دومش بود که عاشق کتاب شد!

خب دیگه الان من محکوم به مرگ مغزی ام!

من گیر دادم به حانی...حانی خیلی بی نظم بوده..تازشم از این بچه ها بوده که همیشه موها به هم ریخته و شلخته روگوشاشم هندز فری و هدست داشته گوش میداده...

باز دم صبیمو منو سیگار صورتی داغونم و تویی که تنها دوست منی...تو مهمونیا و بعد شیطونیا...

حالا داره هدم میزنه با این آهنگای خیلی باحال ( فعل معکوس ) زد بازی

هیممممم وحید خیلی خرخون بوده

از همون کودکی

از اینایی که معلا مثال میزنن به عنوان دانش آموز نمونه

خخخخخخخ

خب ادامه ی حانیه

از بچگی تو پست ومقام بزرگ شده اون اول گچ جمع کنن کله مدرسه بوده میرفته بعد مدرسه گچایی که رو زمین بودن رو جمع میکرده

بعدا تخت پاکن شور شده

بعدش از طرف بچه ها وظیفه داشته تمرین های کل کلاسو بنویسه چون کلا جرعت نه گفتنو تو اون سن نداشته

بعدش شوده دستیار دستیار مبصر

بعدا چون استعداد داشته شده دستیار مبصر

بر اثر یه کودتا شدش مبصر و مبصر حیاط و...تا به مقام خبرچینی ارتقا یافتو.............تا شد عزیز دردونه معلما کم کم شد بجه ی مردم که هی خورد تو سر ما

خب علیعزراییل از بچگی خیلی خشن بوده فیلمای جنگی خیلی میدیده. توی مدرسه همیشه معلمارو اذیت میکرده. فک میکنم اسم یکی از معلماشم احتمالا مهراد بوده

مهراد باید در مورد نفر قبلیت بگی

اممم من پستای قبلی این تاپیکو نخوندم. دوما اینکه وحید آماده؟ :دی

وحید به نظرم یکی از این بچه های کوچولو تخس که تو مهمونیا از دیوار راست بالا میرفتن و الان تا حدی آدم شده )

قیاعشم از این بچه های ناز با دماغ کوفته ای و چشم و موی قهوه ای )

حانیه از اون دخترایی بوده که همش دوس داشتن بدونن شام چی داریم ؟ ناهار چی داریم ؟ شام کی داریم ؟ ناهار کی داریم ؟

بعد اینکه اگ به خودش باشه تا دوازده خوابه و کلا صبحونه رو بیخیال می شه :دی

بعد اینکه سعی می کنه به درس اهمیت بده اما اگ حس نداشته باشه اصن کلا هیچ کاری نمی کنه ( البته نفس می کشه :دی )

همین دیه :دی

@پشمالو 68489 گفته:

درپپ

بچه ها تو این تاپیک در مورد ذهنیتی که از قیافه و......کاربری که قبل از شما پست داده رو در بچگی و سن الانش بنویسید به نظرم جالب میشه

من شروع میکنم با

.

.

.

.

.

.

.حانیه

بچگی از این بچه تپل مپلا که لباسای صورتی یا سفید میپوشن لپ قرمز تپل مپل موقعه ای که میخورن زمین میخوان گریه کنن فک جلشون میلرزه

الان بازم تپله یکم بیریخ تر شده یکمم جوش زده شدید موقعی که از مدرسه میاد شبیه این دختر شلخته هاست مانتوش یه وریه میاد یه راس میشه پشت کامپیوترو...........................

چرا روی دختر مردم عیب میزاری

من عکس بچگی های حانی رو دیدم اصلا هم تپول نیست.........

.

اون شلخته ای که ازش حرف میزنی منم که یه راست پای رایانه ام

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

......................................

محمد بچه خوب با ادب اما موزی .............شیطون

خیلی ممنانم محسن از طرفداری :دی

اممممم محسن اصن شر نبوده خیلی بچه ی خوب و گوش به حرف کنی بوده

کلا مامان باباش همیشه ازش راضی بودن ولی نه این که بچه مثبت باشه

حانیه از این دختر لوسا بوده همش غاغا میخواسته.

کلا بگم یه گودزیلای اصیل بوده((77))

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

@پشمالو 68572 گفته:

خب ادامه ی حانیه

از بچگی تو پست ومقام بزرگ شده اون اول گچ جمع کنن کله مدرسه بوده میرفته بعد مدرسه گچایی که رو زمین بودن رو جمع میکرده

بعدا تخت پاکن شور شده

بعدش از طرف بچه ها وظیفه داشته تمرین های کل کلاسو بنویسه چون کلا جرعت نه گفتنو تو اون سن نداشته

بعدش شوده دستیار دستیار مبصر

بعدا چون استعداد داشته شده دستیار مبصر

بر اثر یه کودتا شدش مبصر و مبصر حیاط و...تا به مقام خبرچینی ارتقا یافتو.............تا شد عزیز دردونه معلما کم کم شد بجه ی مردم که هی خورد تو سر ما

عجیبه تو که زدی بدبختو تخریب شخصیتی کردی ولی بازم میای میگی من خواستگارم

خاک....

عههه منم هسم!

مراد!اممم

ازین پسر بچه های شیطون و حاضر جواب بوده...

دعوا زیاد نمیکرده ولی با حرف زدن مخ همرو میخورده...

پرحرفم بوده...

لوسم بوده

همین دیگ!