تا حالا فکر کردین اگه زندگی پیشتاز نبود چه اتفاقی می افتاد؟
سایت زندگی پیشتاز میتونه برای افراد مختلف معنیای مختلف داشته باشه
برای یکی محل دانلود . برا یکی دیگه محل ترجمه ی کتابای جدید . برا یکی دیگه یه جا برای وقت گذرونی . و و و هزار معنی مختلف
ولی برای کسایی که با روح سایت عجین شدن...حسش کردن...درک و لمسش کردن
به عبارت دیگه عضوی از خونواده ی ما یعنی زندگی پیشتاز شدن
این معنی و مفهوم شکل تازه ای به خودش میگیره...یه شکل زیبا
به اسم خانواده
پس هرکس به خاطر دینش نسبت به سایت و این خونواده ی پر مهر و محبت
یه بند بنویسه...
بلند نه
کوتاه نه
مختصر و مفید نه
باید کامل احساسشو شرح بده...ولی از زیاده گویی هم خبری نباشه
اگه زندگی پیشتاز نبود . . .
اولین نفر من
اگه زندگی پیشتاز نبود هرگز نمیتونستم برای بار دوم به محبت و شادی و امید دست پیدا کنم
1 . هرکس یک بار میتونه بنویسه
2 . زیاده گویی و هجو در کار نباشه
3 . باید به طور کامل احساستون رو شرح بده
4 . هرگونه اسپم غیر قابل قبول بوده و حذف میشه
عههه عصیانگران رو من میخوسم بگما:دی
هممم اگه زندگی پیشتاز نبود؟
1- من با پروف تکونی آشنا نمیشدم ) (هیچ وقتم یه پروفو تو محدودیت زمانی نمیترکوندیم -___- @JuPiTeR )
خخخخ شوخی کردم. اگه زندگی پیشتاز نبود من هیچ وقت همچین دوستای خوبی پیدا نمیکردم. ویراستار نمیشدم اینقدم همه پروژه دارا رو درک نمیکردم. )
اگه زندگی پیشتاز نبود محمدمهدی ای هم نبود اذیتش کنم. هعییی (نمیدونین چقد حال میده! امتحان کنین:دی)
هیچوقت اینهمه دوست خوب پیدا نمیکردم0_0 یه همچین دوستای خوب و با وفایی
تازه کلی غر غر میموند رو دلم سر کی غر میزدم شماها نبودین؟:دی(نگار؟!:دیدو
هعیییی
بگرویین (
اگه زندگی پیشتاز نبود، هیچ وقت نمیفهمیدم که چیزایی که مینویسم در چه حدن. حتی به خواهرم هم نمیدادم بخونشون ((10))
و دیگه اینکه انقد با کتابای جدید ادمای جدید و تفکرهای جدید اشنا نمی شدم
قطعا اگه زندگی پیشتاز نبود از این که هستم، تنها تر بودم
اعتراف میکنم اگه زندگی پیشتاز نبود.....
رفاقت الانمم باخیلیا نبود.....واین ادمایی که الان میشناسم وخیلی دوسشونم دارم نبودن....بیشترازون ازرفیقم ممنونم که منوبااینجااشناکرد.....((48))((5))
الان باس بیشترازین توضیح بدم عاغامن خیلی خوشالم که اینجام؟؟؟!!!یامعلومه!((200))
با شنیدن اسم رفیق و دوست میزدم زیر خنده...اگه نبود شاید هیچ وقت به وجود خوبی و آدمای خوب باور پیدا نمیکردم...به وجود کسایی که بدون هیچ چشم داشتی فقط برشادی دیگران فعالیت میکنن و وقت میزارن...اگه نبود هیچ وقت خانواده دومی پیدا نمیکردم که مثل خانواده اول دوستشون داشته باشم...هیچ وقت لحظات خوب و شاددی که اینجا داشتم رو به دست نمیاوردم...خب اصلا نبودنش شدنی نیس وقتی به قبل از اینجا بودن فک میکنم...خب ترجیح میدم حتی فکر هم نکنم به آدمی که اونموقع بودم...خوشبختی تک تکتون آرزومه و از بودن در جمعتون واقعا حس خوبی دارم و خوش حالم...
بیش از سه سال پیش با گروه پیشتاز اشنا شدم که بعدها ادغام شد و زندگی پیشتاز رو ایجاد کرد.اگر با اون گروه اشنا نمیشدم یا موقع ادغام مثل خیلیای دیگه میرفتم احتمالا احتمالا الان وضعیت درسیم بهتر بود و کلی مسئولیت (هرچند بعضیاشو خیلی خوب پشت گوش می ندازم:دی ) و گرفتاری هم نبود.
ولی از یه جهت اگر نبود این چند سال زندگی خیلی تیره و تاریک تر بود.هرچند زندگی به نظر من زیباست ولی اگر اینجا نبود زندگی خیلی کمتر زیبا و لذت بخش بود.
نبود زندگی پیشتاز برام قابل تصوره ولی نبودش به معنی نبودن قسمت بزرگی از شادی ها و دوستی ها و تجربه ها و تفکر ها و لذت ها و ...هست در عین حال مسئولیت ها و کمبود وقت ها و حتی بعضی وقتا ناراحتی ها دلخوری ها
برای همین یه خانواده ایم.توی یه گروه دوستی ساده دلخوری جایی نداره چون فقط توی شادی ها ادما با هم سهیم هستن ولی ما اینجا توی غم ها و شادی های هم سهیم بودیم و هستیم.با هم ازشون گذشتیم.هرچند به اینجا می گن دنیای مجازی ولی تجربه داشتن خانواده ای که خودت انتخاب کردی رو برای من و خیلیای دیگه محقق کرد.بهم هدف برای تلاش داد.بهم هدف برای خدمت داد و بهم هدف برای بهتر بودن داد.
اینجا خیلی از احساساتمو برآورده کرد.حس قدرت طلبی.شهرت و محبوبیت طلبی.حس اینکه ازت راضین.
حس خدمت کردن فوق العادست.حس کمک کردن فوق العادست.حس محبوبیت و مقبولیت فوق العادست.حس دوستی چه دوست داشتن چه دوست داشته شدن فوق العادست.
اگر زندگی پیشتاز نبود قسمت بزرگی از بهترین لحظات زندگیم نبود.خوشحالم که خانوادمو کنار خودم دارم.
خوب اگه زندگی پیشتاز نبود احتمالا نصفمون الان تو فروم پایونیر گروپ بودیم نصفمونم تو لایف گیت نصفمونم اصلا نبودیم :-" ( شد سه تا نصفه که ((200)) )
ولی احتمالا اگه میدونستم با تشکیل نشدن زندگی پیشتاز چه دوستایی رو از دست میدادم خیـــــــــــــــلی حسرت میخوردم اینجا ب معنی واقعی کلمه برام خونه دوم بود . هیچ وقت به عنوان یه شبکه اجتماعی نگاش نکردم ... همیشه یه خونواده بوده برام ، انگار دارم با اعضای خونواده حرف میزنم ! البته یه خونواده کتابخون ! درسته شاید سر همه تو کتاب نباشه ولی خیالم راحته که همه تجربه مشترک و لذت بخش کتابخونی رو دارن ، خیالم راحته که وقتی دارم درمورد اژدها و جادو و... حرف میزنم کسی مثل بچه ها بهم نگاه نمیکنه و من فک نکنم هیچ وقت بتونم این دوستیا رو فراموش کنم ، حتی اگه خودم فراموش بشم ! سه ساله که اینجام ( گرچه کارای مفید خیلی کمی در مقایسه با خیلیا کردم ، در نتیجه اصلا بحث قدمت مهم نیست ، خیلی از اعضا مدت زیادی نیست که اومدن ولی تو همین مدت ، خیلی بیشتر از کارایی که من تو این سه سال کردم ، کمک کردن ) و امیدوارم که تا جایی که در توانمه همراه سایت بمونم ! من بهترین دوستامو اینجا دارم ! نه تو دنیای واقعی ! و داداشا و آبجیامو اینجا خیلی دوست دارم ! ممنوون از همه که این همه مدت با من بودید ! امیدوارم همیشه پیش هم بمونیم ! و البته تشکر از مدیریت پیشتاز ! والدین این خونواده که بدون اونا معلوم نبود که ما حتی اسم همدیگرو شنیده باشیم یا نه ! :-"
پ.ن : بحث تاپیکو عوض کردم نه ؟
اگه زندگی پیشتاز نبود؟؟ اگه زندگی پیشتاز نبود من الان سر درسم بودم! والاااا! :دی
@M.Mahdi 88514 گفته:
خوب اگه زندگی پیشتاز نبود احتمالا نصفمون الان تو فروم پایونیر گروپ بودیم نصفمونم تو لایف گیت نصفمونم اصلا نبودیم :-" ( شد سه تا نصفه که ((200)) )
آخ آخ گل گفتی! ) دقیقااا! ) من قبل از ادغام حتی اسم لایف گیت و هم نشنیده بودم! (هرچند توش عضو بودم! ))
ولی جدای از اینا، اگه خونواده ی پیشتاز نبود، منم اینی که الان هستم نبودم. من با این خونواده بزرگ شدم، با این خونواده شخصیتم درست شد. اگه خونواده ی پیشتاز نبود، من هنوزم اعتماد به نفس کمی داشتم، خیلی کم حرف تر از الانم بودم، به خودم زیاد اعتماد نداشتم، نمیدونستم که چه کارهایی از دستم برای جمعیت کتاب خون برمیاد (هرچند تنها کاری که کردم تایپ بوده، که اینم کار خیلی کوچیکیه نسبت به بقیه ی دوستان زحمتکشم)
من با این خونواده خیلی چیزها یاد گرفتم، خیلی دوست ها پیدا کردم و از دست دادم، مسئولیت پذیری و یاد گرفتم (تقریبا یاد گرفتم!)
خونواده ی پیشتاز، خونواده ی دوم منه، همه ی اعضاش خونواده ی منند، خواهرا و برادرا و ... من اند. و من عاشق همه شونم! ((112))
1 . هرکس یک بار میتونه بنویسه
وحید! برادر من نمیشه این قانون برداری؟؟ تاپیک خیلی خوبیه! حیفه که نشه دیگه ادامه ش بدیم! (هرچند هرجور خودت صلاح میدونی! )
و راستی مرسی از تاپیک خیلی خوبت! @VaHiD.KiA
اگه زندگی پیشتاز نبود آدمایی که الان جزو باارزش ترین و مهم ترین آدمای زندگیم هستن رو پیدا نمیکردم
دوستایی که خیلی برام اهمیت دارن و نمیخوام از دستشون بدم
این دوستا رو فقط دوستای مجازیم نمیدونم چون اینجا با همه جا فرق داره ، خاصه مثل آدماش
اینجا برای خودش یه دنیاست و برای من خیلی بیشتر از یه دنیای مجازیه
اگه زندگی پیشتاز نبود کلی خاطره ی خوب هم نبود
اینجا مثل یه خونه ی دومه برام
آدمایی رو اینجا باهاشون آشنا شدم که تو موقعیتای خیلی سخت بی دریغ کمکم کردن بدون هیچ چشم داشتی .
خاطراتی رو از اینجا دارم که هیچوقت فراموششون نمیکنم.
از اینجا نمیشه رفت چون یه کشش خاصی داره و وقتی یکی میره بالاخره برمیگرده حتی بعد یه مدت طولانی .
من واقعا اینجا رو دوست دارم
آدمهای اینجا برام باارزشند
((48))
من تازه ۴ ماهه با زندگی پیشتاز آشنا شدم ولی ...
اگه زنگی پیشتاز نبود: من مثله همیشه گوشه گیر بودم بخاطر نوع دیدم. و هیچوقت نمیفهمیدم که شاید منم بتونم با جوی هماهنگ شم و تو کاری خوب باشم...
من اینجا با افرادی آشنا شدم که دیدی مثله من دارن و افکارمو ( مثله دیگران) زیره سوال نمیبرن... و مکانی که زمینه ساز شکوفایی خیلیها شده...
تو این ۴ ماه یاد گرفتم که منم میتونم برای خودم ی تفکر داشته باشم... و افرادی که بدون هیچ شناختی از منو تفکراتم حمایت کنن کسانی که الان بهترین دوستان منند...
مرسی وحید بابت تاپیکه عالیت!!!
سلام من خیلی وقت نیست که عضو سایت شدم ولی تو همین مدت خیلی چیزا چ بد چ خوب از خیلیا یاد گرفتم باهاشون خندیدم گریه کردم مشکلاتمو حل کردم فهمیدم میتونم ی جایی مفید باشم آدمایی هستن ک هنوزم میشه دور هم باشن و میتونن ک بی همم نباشن ی خانواده بزرگ ک خیلیا رو توش پیدا کردم امیدوارم هیچ وقت از دسش ندم وحید کیای کبیر ممنون بابت تاپیکت بابابزرگگ خخخخ
اگر زندگی پیشتاز نبود با دید منتقدین از این طیف آشنا نمیشدم
آخه هرجا داستانامو میخوندم یا اشتراک میذاشتم با تشویق وتمجید فوق العاده مواجه میشدم اما اینجا با اولین داستان بچه های سایت ترکوندنم
البته بد نشد چون سیر نوشته هام پیشرفت کرد وبا افکار ودیدگاه های مختلف آشنا شدم
خب اینجا جاییه که علاوه بر اطلاعاتی که بهمون میده،
باعث میشه دوستای خوبی پیدا کنیم که در اکثر موضوعات راهنماییمون کنن... من واقعا تحت تاثیر رفتار خوب اکثر کاربرای اینجا قرار گرفتم ( جدی )
اینجا مکانیه که این فرصتو بهمون میده تا آثار خودمونو به اشتراک بذاریم و با در نظر گرفتن نقد های منتقدین( که خودشونم استادن تو این کار! ) به آثارمون بهبود ببخشیم
در کنار اینا، مکانیه که باعث میشه از بیکاری در بیایم!... چون گروه تایپ، ترجمه، رادیو و... داره که ما میتونیم درخواست بدیم و عضوشون شیم! : )
البته محض آگاهی مدیرا باید بگم که ثواب بزرگی میکنن چون این همه آدم الافو از بیکاری در آوردن! ((72))
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
اگه زندگی پیشتاز نبود...!
جدی چه خاکی باید به سرمون میریختیم؟!
((225))
اگه زندگی پیشتاز نبود شاید هیچوقت اون تلنگری که به وسیله ی شما واسه بهتر شدن بهم زده شد ... زده نمی شد !
شاید هیچوقت یاد نمی گرفتم باید جنگید .. نباید عرصه رو خالی کرد .. باید جنگید چه همراه با کسایی که دوستت دارن و کمکت می کنن .. چه تنها ! ..
توی نبرد تنهایی هم امید هس .. امید به پیروزی ..
به قول یه دوستی
مورچه ها اگه بارشون صد بارم که بیوفته اونو بلند می کنن و راهشونو برای صدمین بار ادامه می دن تا بالاخره پیروز شن !
ماها که از اون مورچه هه کمتر نیستیم !
اگه زندگی پیشتاز نبود شاید هیچوقت یاد نمی گرفتم که اگه برای هزارمین بار تو این نبرد تنهایی خوردم زمین ، باید بلند شم ! به امید پیروزی و شاید بهتر شدن !
بودن کنار شماها بهم امید میده .. درست لحظه ای که خوردم زمین و فک می کنم که این تهشه که این آخرشه که دیگه نمی کشم که این مرگه که خستم که داغونم که دیگه نمیشه که اینجاست نقطه ی کور که این هزارمین باریه که می بازم ! یاد اون مورچه هه و حرف اون دوست میوفتم ! درست تو اوج نا امیدی حرفاتون .. حتی همین حضورتون .. بودنتون .. بهم امید میده .. از من یه آدم سرسخت میسازه .. که دوباره یه شوری واسه جنگیدن تو وجودش شکل گرفته ..
جنگیدن برای بودن ! برای زندگی .. برای همه ی نداشته هام !!!!!
همون نداشته هایی که امید دارم که یه روزی به دستشون میارم !
اگه زندگی پیشتاز نبود یک سال و نیم عمرمو به بطالت نمیگذروندم و احتمالا یه چیزی روم میومد (تو 1 سال و نیم چه کارا که نمیشه کرد)
من بیشتر ناراحت میشم که چه کتاب هایی یو از دست دادم تا اینکه چه دوستایی. بی احساسم خودتونید به روح اعتقاد ندارم. عمه هم ندارم. تموم شد رفت. منم مخصوصا مهراد گفت دیده اینو اومدم نوشتم.