با عرض سلام و درود و خسته نباشید و اینا... :derpina:
وااااای چه قدر عنوان پیدا کردنن سخته
یعنی پدر درمیاره ها
اهم... بگذریم...
.
.
.
.
.
حالا چه جوری شروع کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 😥
خوب... اوم... روی حرفای من با اوناییه که می خوان به دلایلی که ذکر می شه تاپیک خدافظی بزنن
عاقا امشب (یعنی شبی که دارم اینا رو می نویسم، جمعه 17 مرداد) یه سری بحثا و دعواها پیش اومد (پلیسای گرامی وقتی می گم دعوا یعنی لیلا مجبور شده بره رو منبر... بعدا نیاین بگین کی جرئت کرده دعوا راه بندازه...) و طبق معمول نتیجهش این شد که ذهن چند نفر درگیر شد.
البته این بحثی که می گم بیشتر جنبه ی دوستانه داشت تا جرو بحث و آرگیومنت...
حالا بماند موضوع چی بود و کیا به غیر از لیلا تو این بحث شرکت داشتن... (اهم... از همین الآن می گم لازم نیست برین کل آرشیو رو بخونین... چه کاریه خوب؟)
فقط یه سری حرفا بود که دلم می خواست به همه بزنم، که یه ذره دندون رو جیگر بذارین و تحمل کنین می گم
فقط اولش بگم این تاپیک نه برای سرزنشه، نه تعارف، نه منت کشی، و نه عوض کردن تصمیم شما دوستای گلم.
بیشتر شبیه یه حرف صمیمانه و درد و دل از طرف کسیه که خودش رو دوست شما می دونه.
همین.
ممنون می شم تا تهش بخونین.
همونطوری همتون می دونین زندگی پیشتاز یک انجمن فرهنگیه که به نظر می رسه تمام فعالیت های خودشو وقف کتاب و کتابخوانی کرده... آفرین به این انجمن...
منتها اشکال کار اینه که از اونجایی که تو این انجمن بین بیشتر بچه های کتابخون کم کم یه دوستی و صمیمیتی درست می شه اسپم ها و... هم کم کم جای خودشونو باز می کنن
و در پی اون لحظه های خوش و وابستگی ها هم به وجود میان...
و مسلما لحظه های تلخ...
بیشتر اعضای این انجمن یا به خاطر کتاب عضو شدن یا به خاطر همین صمیمیت که شاید برای تعدادی یه کار غلط و بی فایده باشه... (اگه کسی یه همچین فکر می کنه لطفا اول یه سری به تاپیک https://www.pioneer-life.ir/thread3612.html که خود مدیر کل زحمتشو کشیده بزنه... باتشکر )
که من نمی خوام در این مورد بحثی کنم...
شماام بحث نکنید :46162_gholi_chomagh
تعدادی هستن که به خاطر پیشنهاد بقیه میان...
تعدادی هم به خاطر ناآگاهی و یا هر دلیل دیگه باعث به هم ریختن جو و آشوب می شن...
تعدادی بعد از اون همه خاطرات خوش به خاطر مشکلاتی مثل درس (با توجه به اینکه بیشتر اعضای اینجا دانش آموز یا دانشجواند) برای یه مدت یا همیشه خداحافظی می کنند...
و بعضی ها هم به خاطر یک سری اتفاقات تلخ حرف از رفتن می زنن...
روی من با همین گروه آخره.
از من انتظار نداشته باشین بگم این گروه شامل چه کسایی می شه، شاید بعضیاشونو بشناسین شایدم جزوش باشین. یا حتی شاید گاهی وقتا جزوش بشین....
کی می دونه...
بازم می گم نمی خوام سرزنشتون کنم یا مجبورتون کنم تصمیمتونو عوض کنین... فقط یه درد و دله...
همه ی ما، همه ی اعضای این انجمن، همه ی کسانی که تو این سایت دارای نام کاربری هستن برای چند لحظه آرامش و خوشحالی اومدن.
چون ذهنیتشون از این انجمن اینه که اینجا از جنگ اعصاب و مشکلات خبری نیست.
باور کنید اینجا هیچ کس برای خودآزاری عضو نمی شه ... مازوخیسم که نداریم
حالا شاید یه سادیسمی اون وسط مسطا پیداش بشه :دی... ولی مطمئن باشید مازوخیسمی نداریم :دی
اما همیشه یه قانونی تو دنیا هست که می گه: نمی شه همه ی خوبی ها رو یک جا جمع کرد.
البته که لحظه های تلخی هم هست.
شما هیچ دو آدم متشابهی رو نمی تونین تو این دنیا پیدا کنین. اگر اینطور بود دیگه جر و بحث و دعوایی نبود...
کسایی که فکر می کنین تافته ی جدا بافته شدین... لطفا از این فکرا نکنین...
کسایی که فکر می کنین دیگه به حضور شما احتیاجی نیست...
کسایی که فکر می کنین فقط باعث ناراحتی بقیه می شید...
کسایی که فکر می کنین فقط ضرر می رسونید...
کسایی که فکر می کنین سبزه ای هستین که گل ها رو آراسته می کنه (یا یه همچین چیزی)...
و...
لطفا این فکرا رو بندازین تو سطل آشغال ساعت نه شبم ببرین بیرون
لطفا قبل از این که افسردگی بگیرید و غمبرک بزنین یه نگاهی به بقیه بندازین یه نظرخواهی کنین حداقل
کی یه همچین حرفایی به شما زده؟ هان؟
یه عده ای هستن به خاطر این که اخطارای زیادی بهشون داده شده و یا غیره بی خود و بی جهت فکر می کنن نبودشون بهتر از بودنشونه...
من نمی خوام بگم این اخطارا ارزشی ندارن، اتفاقا از کسایی که مجری قوانینن تشکر هم می کنم... واقعا دست گلشون درد نکنه چون این به نفع همه ست...
ولی شماهایی که فکر می کنید به خاطر این اخطارها دیگه به عنوان یه ضرر و عضو بی فایده شناخته شدین، لطفا اول فکر کنین ببینین واقعا زمانی که این اشتباه رو می کردین قصددتون ناراحت کردن دیگران بوده؟ یا آزارشون؟ یا لج و لج بازی و بچه بازی؟ یا شایدم کلا از نقص قوانین خوشتون میاد؟ هان؟
اگه اخطار می گیرید و سرزنش می شین به ذهنتون می سپرید دیگه این اشتباهو نکنید... مگه نه؟
همه اشتباه می کنن... یادمه یه بار فاطمه معاون گفته بود انسان امکان الخطا است... (قشنگ یادمه مال فاطمه بود... اگه حرف کس دیگه ای بوده حتما از فاطمه یاد گرفته :دی... شوخی کردم شاید فاطمه خودش از یکی دیگه شنیده ی خونده و به نظرش درست اومده به هر حال من این حرفو قبول دارم )
اگه می خواین برگ سفر بر باره ببندین و پا در رکاب راهوار خویش دارید لطفا به یک نکته توجه کنید:
شما اینجا دوستانی دارید که برای شما ارزش قائلند
کسایی که با خوشحالی شما شاد و با ناراحتی شما غمگین می شن
کسانی که به شما اهمیت می دن
و از همه مهم تر کسایی که با رفتن شما دلزده می شن... و متأسفانه روزی می رسه که تعدادی از همین افراد به خاطر رفتن شما تصمیم به رفتن می گیرن...
افرادی هستند که فکر می کنن چون دوستانشون رفتن دیگه جایی برای اونا نیست...
ازتون خواهش می کنم بین اون لحظه هایی که به عنوان لحظه های خوش زندگیتون تو خاطرتون ثبت کردن بگردین و ببینین چند درصدش تو این انجمن با بقیه ی بچه ها سپری شده؟
حتی اگر یک درصد هم باشه... یعنی برای شما بقیه ارزشی ندارن؟ بقیه نمی تونن از رفتن شما ناراحت بشن؟
ما دلمون براتون تنگ می شه... ما فراموشتون نمی کنیم چون برای ما عزیزید...
به نظرتون این کار یه جور خودخواهی نیست؟
چند نفر هم هستند که می گن ما فقط دنبال لحظه های خوش بودیم اما این چیزی نبود که درآخر نصیبمون شد...
کسایی که فکر می کنین دیگه جو اینجا درست به شو نیست...
ببینید من قبلا هم گفتم بقیه که مازوخیسم ندارن اومدن اینجا ما هم همینطور.
همه چیز تو این دنیا خوبی ها و بدی های خودشو داره.
خواهشا صبر کنین.
نه به خاطر خودتون، به خاطر کسایی که شما رو قبول دارن و دوستتون دارن.
کسایی که تو دلشون جا باز کردین، حالا چه با کارایی که بهشون عادت دارین چه با حرف ها و اعمالی که فقط تو دنیای مجازی از پسشون برمیاین...
ما به خاطر خودمون هم که شده دوباره یه جو شنگول درست می کنیم...
به قول یه نفر:
اینجا همه مثل یه خانوادن و نبود تک تک عضوا احساس میشه
چون اینجا همه یه عضوی از یه خانواده بزرگ هستن
و نباید به دلایل واهی یه خانواده رو ترک کرد.
بزارین ببینم...
ام... فکر کنم همه چیز شد به جز درد و دل
ببخشید اگه شبیه سرزنشه...
ببخشید که متنم زیاد قشنگ نیست...
من خیلی خوشحال می شم اگه نظرا، مخالفت ها و موافقت های شما رو بشنوم (یا بخونم... چه فرقی داره )...
و از کسایی که به نظرشون حرفای من ناقصه خواهش می کنم به زبون خودشون کاملش کنن...
می دونم خیلیای دیگه هستن که می تونن بهتر از من حرف بزنن (یا تایپ کنن 8-|)... خوشحال می شم اگه پستشون رو بخونم...
و یه حرف دیگه...
عاقا من خودم همین امشب فهمیدم از بین این همه آدم فقط سه نفر قدر منو می دونن :دی... الآن من باید تاپیک خداحافظی بزنم؟
آره؟
آره؟؟؟؟
چرا اینجوری نگام می کنین؟
یعنی من برم؟
با تشکر
@hidden 60527 گفته:
هعیییییییییییییییییییییییییییییی محسن فضولی؟
تو دخالت نکن قضیه خونوادگیه
.................
@Prince-of-Persia 60538 گفته:
تو دخالت نکن قضیه خونوادگیه
.................
حالا شدم غریبه
منو بگو بهت رای دادم
@hidden 60541 گفته:
حالا شدم غریبه
منو بگو بهت رای دادم
1: اینموضوع زیادی خونوادگیه
2: من از مسایقه انصراف دادم ......گروه سوم بهت رای میدم
@Prince-of-Persia 60525 گفته:
من داداشتونم .....
پ مثه داداش آدم (چی شد؟!!!!) بشن سرجات تو حرفای خواهرونه دخالت نکن!
حال ندارم بخونم چهار صفحه رو یکی خلاصه بده لطفا
@shiny 60545 گفته:
پ مثه داداش آدم (چی شد؟!!!!) بشن سرجات تو حرفای خواهرونه دخالت نکن!
نچ نچ ....من وظیفمه مواظبتون باشم
@Leyla 60027 گفته:
با عرض سلام و درود و خسته نباشید و اینا... :derpina:
وااااای چه قدر عنوان پیدا کردنن سخته
یعنی پدر درمیاره ها
اهم... بگذریم...
.
.
.
.
.
حالا چه جوری شروع کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 😥
خوب... اوم... روی حرفای من با اوناییه که می خوان به دلایلی که ذکر می شه تاپیک خدافظی بزنن
عاقا امشب (یعنی شبی که دارم اینا رو می نویسم، جمعه 17 مرداد) یه سری بحثا و دعواها پیش اومد (پلیسای گرامی وقتی می گم دعوا یعنی لیلا مجبور شده بره رو منبر... بعدا نیاین بگین کی جرئت کرده دعوا راه بندازه...) و طبق معمول نتیجهش این شد که ذهن چند نفر درگیر شد.
البته این بحثی که می گم بیشتر جنبه ی دوستانه داشت تا جرو بحث و آرگیومنت...
حالا بماند موضوع چی بود و کیا به غیر از لیلا تو این بحث شرکت داشتن... (اهم... از همین الآن می گم لازم نیست برین کل آرشیو رو بخونین... چه کاریه خوب؟)
فقط یه سری حرفا بود که دلم می خواست به همه بزنم، که یه ذره دندون رو جیگر بذارین و تحمل کنین می گم
فقط اولش بگم این تاپیک نه برای سرزنشه، نه تعارف، نه منت کشی، و نه عوض کردن تصمیم شما دوستای گلم.
بیشتر شبیه یه حرف صمیمانه و درد و دل از طرف کسیه که خودش رو دوست شما می دونه.
همین.
ممنون می شم تا تهش بخونین.
همونطوری همتون می دونین زندگی پیشتاز یک انجمن فرهنگیه که به نظر می رسه تمام فعالیت های خودشو وقف کتاب و کتابخوانی کرده... آفرین به این انجمن...
منتها اشکال کار اینه که از اونجایی که تو این انجمن بین بیشتر بچه های کتابخون کم کم یه دوستی و صمیمیتی درست می شه اسپم ها و... هم کم کم جای خودشونو باز می کنن
و در پی اون لحظه های خوش و وابستگی ها هم به وجود میان...
و مسلما لحظه های تلخ...
بیشتر اعضای این انجمن یا به خاطر کتاب عضو شدن یا به خاطر همین صمیمیت که شاید برای تعدادی یه کار غلط و بی فایده باشه... (اگه کسی یه همچین فکر می کنه لطفا اول یه سری به تاپیک https://www.pioneer-life.ir/thread3612.html که خود مدیر کل زحمتشو کشیده بزنه... باتشکر )
که من نمی خوام در این مورد بحثی کنم...
شماام بحث نکنید :46162_gholi_chomagh
تعدادی هستن که به خاطر پیشنهاد بقیه میان...
تعدادی هم به خاطر ناآگاهی و یا هر دلیل دیگه باعث به هم ریختن جو و آشوب می شن...
تعدادی بعد از اون همه خاطرات خوش به خاطر مشکلاتی مثل درس (با توجه به اینکه بیشتر اعضای اینجا دانش آموز یا دانشجواند) برای یه مدت یا همیشه خداحافظی می کنند...
و بعضی ها هم به خاطر یک سری اتفاقات تلخ حرف از رفتن می زنن...
روی من با همین گروه آخره.
از من انتظار نداشته باشین بگم این گروه شامل چه کسایی می شه، شاید بعضیاشونو بشناسین شایدم جزوش باشین. یا حتی شاید گاهی وقتا جزوش بشین....
کی می دونه...
بازم می گم نمی خوام سرزنشتون کنم یا مجبورتون کنم تصمیمتونو عوض کنین... فقط یه درد و دله...
همه ی ما، همه ی اعضای این انجمن، همه ی کسانی که تو این سایت دارای نام کاربری هستن برای چند لحظه آرامش و خوشحالی اومدن.
چون ذهنیتشون از این انجمن اینه که اینجا از جنگ اعصاب و مشکلات خبری نیست.
باور کنید اینجا هیچ کس برای خودآزاری عضو نمی شه ... مازوخیسم که نداریم
حالا شاید یه سادیسمی اون وسط مسطا پیداش بشه :دی... ولی مطمئن باشید مازوخیسمی نداریم :دی
اما همیشه یه قانونی تو دنیا هست که می گه: نمی شه همه ی خوبی ها رو یک جا جمع کرد.
البته که لحظه های تلخی هم هست.
شما هیچ دو آدم متشابهی رو نمی تونین تو این دنیا پیدا کنین. اگر اینطور بود دیگه جر و بحث و دعوایی نبود...
کسایی که فکر می کنین تافته ی جدا بافته شدین... لطفا از این فکرا نکنین...
کسایی که فکر می کنین دیگه به حضور شما احتیاجی نیست...
کسایی که فکر می کنین فقط باعث ناراحتی بقیه می شید...
کسایی که فکر می کنین فقط ضرر می رسونید...
کسایی که فکر می کنین سبزه ای هستین که گل ها رو آراسته می کنه (یا یه همچین چیزی)...
و...
لطفا این فکرا رو بندازین تو سطل آشغال ساعت نه شبم ببرین بیرون
لطفا قبل از این که افسردگی بگیرید و غمبرک بزنین یه نگاهی به بقیه بندازین یه نظرخواهی کنین حداقل
کی یه همچین حرفایی به شما زده؟ هان؟
یه عده ای هستن به خاطر این که اخطارای زیادی بهشون داده شده و یا غیره بی خود و بی جهت فکر می کنن نبودشون بهتر از بودنشونه...
من نمی خوام بگم این اخطارا ارزشی ندارن، اتفاقا از کسایی که مجری قوانینن تشکر هم می کنم... واقعا دست گلشون درد نکنه چون این به نفع همه ست...
ولی شماهایی که فکر می کنید به خاطر این اخطارها دیگه به عنوان یه ضرر و عضو بی فایده شناخته شدین، لطفا اول فکر کنین ببینین واقعا زمانی که این اشتباه رو می کردین قصددتون ناراحت کردن دیگران بوده؟ یا آزارشون؟ یا لج و لج بازی و بچه بازی؟ یا شایدم کلا از نقص قوانین خوشتون میاد؟ هان؟
اگه اخطار می گیرید و سرزنش می شین به ذهنتون می سپرید دیگه این اشتباهو نکنید... مگه نه؟
همه اشتباه می کنن... یادمه یه بار فاطمه معاون گفته بود انسان امکان الخطا است... (قشنگ یادمه مال فاطمه بود... اگه حرف کس دیگه ای بوده حتما از فاطمه یاد گرفته :دی... شوخی کردم شاید فاطمه خودش از یکی دیگه شنیده ی خونده و به نظرش درست اومده به هر حال من این حرفو قبول دارم )
اگه می خواین برگ سفر بر باره ببندین و پا در رکاب راهوار خویش دارید لطفا به یک نکته توجه کنید:
شما اینجا دوستانی دارید که برای شما ارزش قائلند
کسایی که با خوشحالی شما شاد و با ناراحتی شما غمگین می شن
کسانی که به شما اهمیت می دن
و از همه مهم تر کسایی که با رفتن شما دلزده می شن... و متأسفانه روزی می رسه که تعدادی از همین افراد به خاطر رفتن شما تصمیم به رفتن می گیرن...
افرادی هستند که فکر می کنن چون دوستانشون رفتن دیگه جایی برای اونا نیست...
ازتون خواهش می کنم بین اون لحظه هایی که به عنوان لحظه های خوش زندگیتون تو خاطرتون ثبت کردن بگردین و ببینین چند درصدش تو این انجمن با بقیه ی بچه ها سپری شده؟
حتی اگر یک درصد هم باشه... یعنی برای شما بقیه ارزشی ندارن؟ بقیه نمی تونن از رفتن شما ناراحت بشن؟
ما دلمون براتون تنگ می شه... ما فراموشتون نمی کنیم چون برای ما عزیزید...
به نظرتون این کار یه جور خودخواهی نیست؟
چند نفر هم هستند که می گن ما فقط دنبال لحظه های خوش بودیم اما این چیزی نبود که درآخر نصیبمون شد...
کسایی که فکر می کنین دیگه جو اینجا درست به شو نیست...
ببینید من قبلا هم گفتم بقیه که مازوخیسم ندارن اومدن اینجا ما هم همینطور.
همه چیز تو این دنیا خوبی ها و بدی های خودشو داره.
خواهشا صبر کنین.
نه به خاطر خودتون، به خاطر کسایی که شما رو قبول دارن و دوستتون دارن.
کسایی که تو دلشون جا باز کردین، حالا چه با کارایی که بهشون عادت دارین چه با حرف ها و اعمالی که فقط تو دنیای مجازی از پسشون برمیاین...
ما به خاطر خودمون هم که شده دوباره یه جو شنگول درست می کنیم...
به قول یه نفر:
اینجا همه مثل یه خانوادن و نبود تک تک عضوا احساس میشه
چون اینجا همه یه عضوی از یه خانواده بزرگ هستن
و نباید به دلایل واهی یه خانواده رو ترک کرد.
بزارین ببینم...
ام... فکر کنم همه چیز شد به جز درد و دل
ببخشید اگه شبیه سرزنشه...
ببخشید که متنم زیاد قشنگ نیست...
من خیلی خوشحال می شم اگه نظرا، مخالفت ها و موافقت های شما رو بشنوم (یا بخونم... چه فرقی داره )...
و از کسایی که به نظرشون حرفای من ناقصه خواهش می کنم به زبون خودشون کاملش کنن...
می دونم خیلیای دیگه هستن که می تونن بهتر از من حرف بزنن (یا تایپ کنن 8-|)... خوشحال می شم اگه پستشون رو بخونم...
و یه حرف دیگه...
عاقا من خودم همین امشب فهمیدم از بین این همه آدم فقط سه نفر قدر منو می دونن :دی... الآن من باید تاپیک خداحافظی بزنم؟
آره؟
آره؟؟؟؟
چرا اینجوری نگام می کنین؟
یعنی من برم؟
با تشکر
@PLUTO 60060 گفته:
خب، یعنی من کشته ی مرده ی درد و دلتم لیلا... :دی
یه نقد بهت دارم:
آخه این چه فونتیهههه؟؟؟
خب و کلی هم آفرین بهت می گم:
مرسی از این تاپیک خوبی که زدی؛ تو فکرش بودم که بزنم.
من ناراحتم؛ ناراحت از این که سر هر چیز ساده ای به جای اینکه مشکل رو با بقیه در میون بذارین و حلش کنین به فکر رفتن می افتین!!
از فکر خراب بعضیا ناراحتم که از روابط سایت اشتباه برداشت می کنن!!! واقعاً خیلی ناراحتم.
ناراحتم از کسانی که اومدن فقط برای خرابکاری.
جو دوستانه ی مارو بهم می زنن و می رن. حرف دلمو می زنم؛ از وضعیت کاربرای سایت راضی نیستم!
وقتی قوانین رو به طرف گوشزد می کنم، بهش بر می خوره. خو دوست من قوانین رو رعایت کن!!!
از دعواهایی که جدیداً یه وجود اومده خیلی ناراحتم. وقتی می گم ناراحت به معنای واقعیه.
آخه این چ وضعشه؟؟؟ قبلاً از گل نازکتر به هم نمی گفتیم!!
اگه همین رویه رو ادامه بدین باور کنین دیگه کلامم بیفته تو چت باکس نمیام باهاتون حرف بزنم... بسه دیگه.. هزار بار اخطار دادم.. بسه!!!
@Hermion 60074 گفته:
بچه ها جون سلام
خوبين آبجى خوشگلا؟
داداش خوشتيپ ها؟
ايشالا هميشه خوب باشيد
اول از همه: ممنون ليلا براى تاپيك...ايشالا كه موثر باشه
دوم: قصد گوشزد كردن يه موضوعى رو دارم...ما اين جا واقعا يه خانواده ايم...نه الكى...نه اسما...حداقل براى من تك تكتون حكم يه برادر يا خواهر واقعى رو داريد و من به همون اندازه روى شما حساب مى كنم...كمتر انجمنى رو ديدم همچين روابطى توش باشه
خوب اين به كنار
سوم: تو هر جامعه اى...از كوچكترين تا بزرگترينش...هزار جور آدم مختلف وجود دارن ...توى خانوادتون...كلاس...مدرسه...تو كوچه و خيابون...هيچ دوتا آدمى رو پيدا نمى كنين كه دقيقا مثله هم باشن...خانواده ى ما هم از اين قاعده مستثنا نيست...واقعا نبايد توقع داشت كه همه نظرات و علايق و رفتارشون مثه هم باشه...از ذهنتون اين بحثو خارج كنين كه چون من با بقيه فرق دارم پس بذارم برم...نه اصلا و ابدا اين طور نيست
چهارم: به خاطر همون اختلاف هايى كه كه بالا گفتم...توى خانواده ى ما هم ممكنه بحث يا دعوايى هر از گاهى پيش بياد...مثه خونه ى خودتون...شما تا حالا با مامان و باباتون دعوا نكردين؟؟ يا بحثتون نشده؟؟ اين جا هم همينطوره...گاهى شايد تو خانوادتون دعوايى بكنين كه بعدش فكر كنين ديگه روابطتون مثه قبل نشه...ولى بعد چند روز كلا مى بينين هيچكى يادش نيس...بستگى به خودمون داره...سعى كنيم هر بحثى رو جدى نگيريم و با شوخى تمومش كنيم...هر حرفى رو تا ابد به خاطرمون نگه نداريم...داشتن همچين خانواده اى اينقدر ارزش داره كه بعضى چيزا رو به خاطرش فراموش كرد يا جدى نگرفت
پنجم: اگه از كسى ناراحت مى شين...خيلى رك بهش بگين...چون اين جا من شرط مى بندم هركس - تاكيد مى كنم هر كس- بفهمه با كاراش يا رفتارش كسيو اذيت مى كنه عمرا ديگه تكرارش كنه
ششم: من همين الان همين جا شخصا از كسايى كه ناراحتشون كردم -ناخواسته- معذرت مى خوام....هرگز همچين قصدى رو نداشتم...واقعا معذرت
هفتم: اگه كسى از من شنيده جو سايت عوض شده يا چيزى تو اين مايه ها....منظور من صرفا همون گذشت و حرمتى بوده كه مى بينم كم كم داره توى بحثامون از بين مى ره...كه البته قابل حله...فقط همين....پس لطفا سوتفاهم براتون پيش نياد...ممنون
سخن آخر من: خداحافظى هر كدوم از اعضاى سايت...از قديمى ترينش گرفته تا جديدترينش...يه موج منفى وارد سايت مى كنه كه تا مدت ها هم مى مونه...به علاوه وقتى يه نفر مى ره...درواقع مى شه بهونه اى براى كسايى كه بهش نزديك بودن براى رفتن...جدا از اين ها...شما وقتى وارد اين سايت شدين...يه عده اى به شما وابسته شدن و ناراحتى اى كه بعد از رفتنتون براى اين عده به وجود ميارين گردن شماست
اين تموم حرف من بود دوستان
ببخشيد كه سرتون رو دردآوردم
فعلا((221))
@PLUTO 60075 گفته:
اولاً من کلا منظورم این نبود داداش!
دوماً؛ با حرفت مخالفم. شاید باور نکنی اما من چت باکس هایی رو دیدم که صمیمیتی بیشتر از ما بین کاربراش در جریان بود. اما کسی از کسی ناراحت نمی شد. شوخی داریم تا شوخی. و این به جنبه ی کاربر بر می گرده که چه جور شوخی کنه. شاید شوخی و مزه پرونیش خلاف قوانین نباشه، اما اخلاق و منش یه فرد با یکی دیگه فرق می کنه. وقتی یکی با منی که پسرم یه شوخی رو می کنه، اون رو نباید رو یه دختر هم امتحان کنه. همونطور که خودت می دونی من همیشه خندونم و شاد، اما به خدا بعضی مواقع یه شوخی هایی می دیدم که به قول یکی از دوستان موقع تایپ کردن دستام از عصبانیت می لرزید.
دلم نمی خواد بین دوستامون کدورت پیش بیاد، برای همین تذکر می دم اما طرف اشتباه برداشت می کنه. فکر می کنه کسی از اون خوشش نمیاد و همه رفتنش رو آرزو می کنن؛ آخه دوست من به جای اینکه بهت بر بخوره برو خودتو اصلاح کن! مشکل از چت باکس نیست که نمی تونه با اخلاق تو سازگار بشه(هادی الان لحن من طوریه که دارم با اون شخص مورد نظر صحبت می کنم فکر نکنی منظورم با توئه ) ... این تویی که باید خودتو وفق بدی با محیط ما یا اگرم نمی تونی، به سلامت! کسی جلوتو نگرفته. کی همچین حقی رو بهت داده که جو صمیمی خانواده ی ما رو به هم بزنی؟
واقعاً تو این چند ماه اخیر به تعداد دفعات زیادی لی لی کردن رو اعصابم.
پ،ن:
هادی به خدا قسم مدیونت می کنم اگه فکر کنی با توئم. تو یه پسر گلی و هیچ ربطی هم به این ماجرا نداری. من تو رو مث داداشم دوس دارم.. کلاً گفتم حواست باشه.
@Leyla 60085 گفته:
بچه ها از نظراتون ممنونم، با همه حرفاتونم موافقم.
از بقیه ام ممنونم که حرفام رو خوندید...
فقط یه نکته ای:
من تو این تاپیک اصلا نمی خواستم به شخص خاصی اشاره کنم یا تیکه بندازم یا...
اگه اینطوری بود دیگه تو چت باکس رو منبر نمی رفتم همین جا هر چی میخواستم می گفتم...
امیدوارم سوء تفاهمی برای بقیه پیش نیاد...
باور کنید همه چیز رو کلی گفتم. از این موارد زیاد بود منم یه جمع بندی کلی کردم همین...
به هر حال بازم ممنونم
اینم یه خلاصه ی خیلی کوتاه از بحثا و نتایج:دی
بله خلاصه کوتاهی بود ولی گرفتم اصل مطلبو
همه حرفا رو زدین دیگه من چی بگم....اهههه خوب یکم برای منم بزارین....
موج منفی جدایی از سایت خیلی بده و واقعا تاثیر گذار
بعدشم کلا جدایی احمقانس چون اخرش برمیگردین خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
یا برنگردین یا اصن نرین....که لاقل موج منفی تولید نشه... وقتی موج منفی وارد میکنین کاربرای جدیدم منفی میشن و منفی کاربر قدیمی میشن و اینطوری سایت از ریشه منفی میشه...
این نکته اول بود
نکته دوم
بچه ها... خودتون عقل دارین شعور دارین فهم دارین مغز دارین اههههه خب دارین دیگه همه اینارو ندارین؟؟؟؟ بعضی بحثا رو شروع نکنین...بعضی چیزا باید ناگفته بمونه....بعضی بحثا نباید به وجود بیاد...بابا اگه میفهمی عقلت میرسه اول فک کن بعد حرف بزن...یهو یکی میاد یه بحثی شروع میکنه همه افسرده میشن گیر میکنن توش موج منفی تولید میشه...بعدشم بقیه بحثا دیگه که الهام گرفته از بحثای قبلی و همون موج منفی رو داره شروع میکنن....بعد یا دعوا میشه همه میزنن تو کار خود کشی
واقعا قبل بحث کردن فک کنید...اگرم سوال فلسفیه تو بخش من بفرمایید پاسخگو میباشیم (خخخخخخخ چیه خوب بازار یابی کردم:دی )
با تشکر
من :دی
هعی محسن چرا انصراف دادی؟
فک کنم ترکوندم با این صحبتم... کسی کاردک نداره؟؟؟از اون گنده ها؟؟!!!
@hidden 60608 گفته:
هعی محسن چرا انصراف دادی؟
چون من بزرگوارم
.........................
خخخخخ
محسن خیلی حرف میزنی میدونستی میباز ازم
رای یادت نره
@shiny 60630 گفته:
/////
تعجبی نداره
@hidden 60631 گفته:
خخخخخ
محسن خیلی حرف میزنی میدونستی میباز ازم
رای یادت نره
خخخخخخخخخ مال این حرفا نیستی تو .................رای هم بهت نمیدم